درباره : بهرام بیضائی پیرو 9047/ ه 2 ـ 1/3/47
تاریخ سند: 27 خرداد 1347
درباره : بهرام بیضائی پیرو 9047/ ه 2 ـ 1/3/47
متن سند:
شماره : 10522/ ه 2 از : ساواک تهران به : تیمسار ریاست ساواک برابر گزارشات رسیده که بآن اداره کل نیز ایفاد گردیده نامبرده فوق اخیرا به عنوان عضو علی البدل کانون نویسندگان ایران انتخاب شده.مشارالیه باین ساواک احضار و در تحقیقاتی که از وی به عمل آمد اظهار داشت سمتش در کانون مذکور عضو علی البدل هیئت مدیره کانون نویسندگان می باشد و نوع فعالیتش شرکت در جلسات هیئت مدیره و دادن نظرات مشورتی بدون داشتن حق رأی و در صورت غیبت یکی یا دو تن از اعضای هیئت مدیره حق رأی خواهد داشت.
در مورد هدف کانون نویسندگان ایران گفت منظور دفاع از منافع و حقوق مادی و معنوی اهل قلم در چهارچوب قوانین موجود و در کادر قانون اساسی ایران است و ادامه داد در حال حاضر کانون محل ثابتی ندارد و داشتن محل ثابت موکول شده به ثبت کانون در مراجع ثبتی و به علت نداشتن محل ثابت جلسات مرتبی هم ندارد و محل تشکیل جلسه بعدی در جلسه قبل تعیین می گردد.
نامبرده ضمن اینکه از جریان کنگره نویسندگان اظهار بی اطلاعی نمود گفت که اطلاعاتش در این مورد فقط اخباری است که از رادیو شنیده و در روزنامه ها خوانده است.
در مورد محل تشکیل انتخابات کانون مذکور اظهار داشت انتخابات گویا در منزل کوش آبادی1 واقع در خیابان شهباز برگزار گردید و تعداد اعضاء کانون فعلا در حدود 50 نفر است و اعضای هیئت دبیران آن عبارتند از سیمین دانشور.
نادر نادرپور.
به آذین.
سیاوش کسرائی.
داریوش آشوری.
غلامحسین ساعدی.
بهرام بیضائی و ریاست کانون را سیمین دانشور عهده دار است و از بقیه اعضاء نام اسماعیل نوری علاء ـ محمد علی سپانلو ـ احمد رضا احمدی ـ منوچهر شیبانی ـعلی اکبر کسمائی ـ کیومرث منشی زاده ـ م ـ آزاد ـ اکبر رادی را بیان نمود و در خاتمه گفت فعلا تشکیل کانون در مراحل ثبت در اداره ثبت شرکتها می باشد.
علیهذا با توجه به نامه شماره 33095 /312 ـ 30 /2 /47 و گزارش خبری شماره 10306 /20 ه 2 ـ 19 /3 /47 و اینکه افراد مؤسس این کانون اکثرا دارای سوابق مضره ای می باشند و اداره کانون با سیمین دانشور همسر جلال آل احمد که از همفکران خلیل ملکی2 می باشد [،است] و بالطبع بطور غیر مستقیم اداره کننده واقعی جلال آل احمد خواهد بود و از طرفی این کانون هم زمان با تحریم کنگره نویسندگان و در مقابل آن تشکیل گردیده به نظر این ساواک اصلح است که با تشکیل آن مخالفت گردد.
مقرر فرمائید چنانچه آن اداره کل با نظر این ساواک دائر بر مخالفت با تشکیل کانون مذکور موافق است ضمن اقدامات لازم مراتب را باین ساواک نیز اعلام نمایند.
ضمنا دو برگ اوراق مصاحبه با وی به پیوست ایفاد می گردد.
از طرف رئیس ساواک تهران.
نواب آقای نجومی ضمن ذکر خلاصه ای از سابقه گزارش عرضی تهیه و اظهار نظر شود که با توجه به عناصر تشکیل دهنده این کانون موجودیت آن و توسعه و فعالیت این کانون به مصلحت نیست در صورت تصویب از طریق بخش 325 اقدامات لازم به عمل آید 28 /3 /47 رونوشت روی پرونده احمد رضا احمدی ضمیمه شد 1 /4 /47
توضیحات سند:
1ـ جعفر کوش آبادی اشتهاردی فرزند غلامحسین در سال 1320 ه.ش به دنیا آمد.
پس از اخذ دیپلم، به دانشکده ادبیات رفت و همزمان در وزارت آبادانی و مسکن نیز مشغول کار شد.
مشارالیه که شعر می سرود در سال 1345 که دانشجو بود، منظومه ای در رابطه با مواد نه گانه انقلاب سفید سرود.
کوش آبادی که با انجمن فرهنگ ایران و شوروی ارتباط داشت و در مجله پیام نوین که ارگان آن بود، شعر به چاپ رسانده بود، در سال 1346 کاندید همکاری با ساواک گردید.
وی در سال 1348 منظومه کوچک خان را منتشر کرد که اشعاری نیز در رابطه با میرزا کوچک خان، داشت و در سال 1349 چهار یا پنج شقایق را منتشر کرد و به ساواک احضار گردید.
گزارش این مصاحبه به شرح زیر است: «با نامبرده مصاحبه ای به عمل آمد.
قرار است مجددا در خارج از ساواک با وی ملاقات نمایم.
به علاوه علاقمند است کتاب پنج شقایق وی پس از حک و اصلاح منتشر شود تا کاملاً همکاری نماید.
فعلاً اقدامی ندارد.
» کوش آبادی در سال 1350 در ارتباط با علی اشرف درویشیان دستگیر و چند روز بعد، پس از مصاحبه رادیو تلویزیونی، آزاد شد.
وی که کارمند رسمی وزارت مسکن و شهرسازی بود در سال 1362 از این وزارتخانه، پاکسازی گردید.
2ـ خلیل ملکی در سال 1280 ش.
در تبریز به دنیا آمد.
با این که در زمان مشروطیت کودک بود ولی به خاطر حضور پدرش در این نهضت فراز و فرود آن را تا حدودی لمس کرد.
ملکی پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه به تهران آمد و در مدرسه صنعتی آلمان به تحصیل پرداخت و در سال 1307 ش برای ادامه تحصیل به آلمان رفت ولی به دلیل در افتادن با مقامات سفارت ایران در برلین هزینه تحصیلی اش قطع شد و نتوانست رساله دکترای خود را به پایان ببرد و مجبور شد به ایران برگردد.
وی در این دوره متأثر از انقلاب روسیه به مرام مارکسیسم روی آورد.
در سال 1316 در کنار گروه معروف به 53 نفر دستگیر شد و به زندان رفت.
بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332 نیز دستگیر شد و در فلک الافلاک خرم آباد زندانی شد.
سومین بازداشت ملکی در سال 1339 بود و چهارمین آن 1344.
ملکی مدتی به عضویت حزب توده در آمد اما بعد شیفته سوسیال دمکراسی غرب شد.
بعدها به حزب زحمتکشان پیوست و نیز در تأسیس جامعه سوسیالیستها شرکت جست.
خلیل ملکی از لحاظ سیاسی افت و خیز فراوانی داشت.
وی تألیف و ترجمه هایی نیز از خود به جا گذاشت که از جمله آنهاست : سوسیالیسم و کاپیتالیسم دولتی، مدافعات خلیل ملکی، و یا ترجمه چه کسی در واشنگتن حکومت می کند، قهرمان در تاریخ و ...
خلیل ملکی در سال 1348 ش از دنیا رفت.