صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

در نوزدهم دى ماه 1356، شهر کریمه اهلبیت، حضرت معصومه (س) ـ قم ـ شاهد یورش بى‌رحمانه به زن و مرد بدون سلاحى بود که در خیابان‌ها، به تظاهرات پرداخته بودند.

در نوزدهم دى ماه 1356، شهر کریمه اهلبیت، حضرت معصومه (س) ـ قم ـ شاهد یورش بى‌رحمانه به زن و مرد بدون سلاحى بود که در خیابان‌ها، به تظاهرات پرداخته بودند.


متن سند:

در نوزدهم دى ماه 1356، شهر کریمه اهلبیت، حضرت معصومه (س) ـ قم ـ شاهد یورش بى‌رحمانه به زن و مرد بدون سلاحى بود که در خیابان‌ها، به تظاهرات پرداخته بودند.
کشتار بى‌رحمانه‌اى که در این یورش، صورت گرفت، چنان شد که خون مظلومان آن، دامنگیر رژیم پهلوى شد و مراسم چهلم پى‌درپى را به دنبال داشت.
امام خمینى (ره) که با شنیدن این خبر، قلبى متألم داشت، در مسجد شیخ انصارى نجف اشرف فرمود:
«من متحیرم که این فاجعه را، این فاجعه بزرگ را، به کى باید تسلیت بگویم؟ آیا به رسول اکرم ـ صلى‌اللّه‌ علیه و آله ـ و به ائمه معصومین ـ علیهم‌السلام ـ به حضرت حجت ـ سلام‌اللّه‌ علیه ـ تسلیت بگویم به امت اسلام، به مسلمین، به مظلومین در تمام اقطار عالم تسلیت بگویم، یا به ملت مظلوم ایران تسلیت بگویم، یا به اهالى محترم قم، داغدیده‌ها تسلیت بدهم...»
و چند روز بعد در پیامى به ملت ایران، فرمودند:
«سلام به روحانیت مترقى شیعه که با هم‌پیوستگى زایدالوصف در مقابل سرنیزه عمال بى‌حیثیت اجانب ایستاده و از هیاهو و دست و پازدن‌هاى مذبوحانه آنها نهراسید... سلام و درود بر ملت بزرگ هوشمند ایران که با همه اختناق و فشار، از اسلام عدل‌پرور و مظلومان و مقتولان در راه دیانت دفاع نمودند.
رحمت خداوند بر مقتولین 15 خرداد (12 محرم) و 19 دى (29 محرم) امسال...جنایات 29 محرم امسال نقطه عطفى است به جنایات شاهانه 12 محرم آن سال...»
این شعر به مناسبت این فاجعه سروده شد و پخش گردید.
* * *
از دل مظلوم چو[ن] خون مى‌چکد
دشمن خونخوار از او مى‌مکد
«صاحب‌الزمان»
بادا سلام من به تو اى حجت خدا
اى علت جهان و همه خلق ما سوى
آقا بیاد دگر شد عالم پر از فساد
باقى نمانده عزت آیین مصطفى
یک عده‌اى به قید ستم کشته مبتلا
یک عده‌اى به خون خود آغشته بى‌گناه
آقا بیا که خانه ایمان خراب شد
قم شد دوباره معرکه رنج و ابتلا
گرگان به گله حمله‌ور و گله‌بى‌شبان
هر کس ز بیم خصم، چو عنقاى‌بى‌پناه
ما را به مثل مور بیابان لگد کنند
ما را به مثل مرغ نمایند سرجدا
اندوهناک گشته پرآشوب شهر قم
یکسر پر از حماسه و مردان باوفا
آن دم که خائنى ز حسودان دین گفت
بر مرجع حقیقى ما ناسزا
طوفان ظلم ریخته یکسر به بحر خون
چون دید در سفینه دگر نیست ناخدا
خون صف به صف نشان هدف در ره هدف
کرده‌اند استقامت جان را ز کف فدا
از صدمه گلوله همه نقش بر زمین
گویا ستاره‌ها همه ریختند از سما
فوجى شهید و فوج دگر زخمى و اسیر
فوج دگر نهفته به زندان اشقیا
قربانیان راه حقیقت کنار هم
خفتند همچو حادثه دشت کربلا
قوم بنى‌اسد همگى باخبر شدند
کرده‌اند دفن جمله شهیدان نینوا
اما به کشته‌هاى قم کسى جرأتش نشد
تا گیرد و کند دل خاکش مکان و جا
از خونشان به قله گیتى نوشته‌اند
پاینده‌باد خمینى و هم مرده باد شاه

منبع:

کتاب فریاد هنر صفحه 145

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.