صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

اطلاع رسیده حاکی است که: ۱- ساعت ۱۰ صبح روز 10/8/35 در منزل آقای کاشانی عده‌ای حاضر و از جمله آقای موسوی معروف، درباره مراجعت تیمسار سپهبد زاهدی و اوضاع کشور مصر و کشورهای عربی صحبت کردند.

تاریخ سند: 14 آبان 1335


اطلاع رسیده حاکی است که: ۱- ساعت ۱۰ صبح روز 10/8/35 در منزل آقای کاشانی عده‌ای حاضر و از جمله آقای موسوی معروف، درباره مراجعت تیمسار سپهبد زاهدی و اوضاع کشور مصر و کشورهای عربی صحبت کردند.


متن سند:

تاریخ: 14 /8 /1335
وزارت جنگ
اطلاعیه

اطلاع رسیده حاکی است که:
۱- ساعت ۱۰ صبح روز 10 /8 /35 در منزل آقای کاشانی عده‌ای حاضر و از جمله آقای موسوی معروف، درباره مراجعت تیمسار سپهبد زاهدی و اوضاع کشور مصر و کشورهای عربی صحبت کردند. آقای کاشانی اظهار نمودند راجع به سپهبد زاهدی تا اطمینان حاصل نکنند به ایران مراجعت نمی‌کنند زیرا در ایران تأمین ندارد، درباره اوضاع مصر اظهار عقیده کردند که هرگاه آمریکائی‌ها کوتاه بیایند سیاستشان در دنیا مواجه با شکست خواهد شد و همچنین اگر شوروی‌ها از مصر حمایت نکنند معلوم خواهد شد که چیزی در بساط ندارند و مسلماً دولت مصر در این مبارزه پیروز خواهد شد و انگلستان در این کار شکست خورده و روزهای آخر عمر امپراطوری خود را طی می‌کند.
۲- مراسم شب سال یکم سید مصطفی کاشانی در مسجد حضرت عبدالعظیم برگزار شد. عده‌ای از سناتورها و رجال و وکلای دوره سابق مجلس شورا در مجلس یادبود شرکت و آقای موسوی واعظ سخنرانی نموده و مبارزات سید مصطفی کاشانی را ستوده و برای پیروزی دولت مصر دعا کردند.
٣- به دستور آقای کاشانی ساعت ۱۱ روز 12 /8 /35 عده‌ای به سفارت مصر رفته مراتب همدردی خودشان را به سفیر مصر اعلام می‌نمایند.
۴- ساعت 9 صبح روز 11 /8 /35 چند نفر از طلبه‌های قم و عده‌ای دیگر در منزل آقای کاشانی حاضر بودند، موضوع کشور مصر و سایر کشورهای عربی مورد بحث قرار گرفت. آقای کاشانی خطاب به طلبه‌های قم گفته‌اند وظیفه شما است که به آقای بروجردی تذکر دهید که دستور دهند به عنوان همدردی، مردم ایران با یک قیام ملی از ملت مصر پشتیبانی کنند ولی می‌دانم که این آقایان این کار را نمی‌کنند و می‌ترسند که از مردم حمایت کنند و وجهه خودشان را از دست بدهند ولی من این ملاحظه‌ها را ندارم چنان که تا به حال چندین مرتبه به زندان رفته‌ام و پسرم را مسموم کردند و از طرف روحانیون به دولت اعتراض نشد، اما علمای نجف و کربلا و آقای نهرو وسیله تلگراف، آزادی مرا از دولت خواستار شدند. من ترس ندارم و وظیفه خود را در هر حال انجام خواهم داد.


منبع:

کتاب روحانی مبارز / آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد- جلد دوم صفحه 792


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.