تاریخ سند: 30 آبان 1343
موضوع : نصرت اللّه معینیان وزیر اطلاعات
متن سند:
شماره : 4057 /326
طبق اطلاع مسأله کناره گیری نصرت اللّه معینیان از وزارت اطلاعات تقریبا
به مرحله قطعیت رسیده است.
یکی از شخصیتهای سیاسی که هفته گذشته به
حضور اعلیحضرت همایون شاهنشاه شرفیاب شده اظهار داشته شاهنشاه
هنگام بحث پیرامون برنامه های تبلیغاتی جمال عبدالناصر1 رئیس جمهوری
مصر علیه ایران در خاورمیانه و خلیج فارس از وضع تبلیغات ایران اظهار عدم
رضایت نموده و عینا فرموده اند تبلیغات ما هیچ است.
م.
م
عینا جهت اقدام به اداره 325 ـ 322 ارسال می گردد شماره 1 /9
بررسی گردید و در پرونده های مربوطه هم بایگانی گردید و یک نسخه به بخش 325 ارسال گردید
اقدام دیگری ندارد و در پرونده نصرت اللّه معینیان به کلاسه م ـ ع ـ 467 بایگانی شود احمدی ـ
9 /9 /43
به جای رئیس بخش 322 قهرمانی 322 ـ 325 ـ 2 /9
توضیحات سند:
1ـ جمال عبدالناصر رهبر پیشین
مصر، در 15 ژانویه 1918، در
اسکندریّه مصر به دنیا آمد.
او،
در قاهره، از آکادمی علوم
نظامی فارغ التّحصیل شد.
او در
1942 ـ که افسر ارتش مصر بود
ـ با همکاری افسران همدوره ای
خود، قصد سرنگون کردن
حکومت ملک فاروق را داشت.
هدف او از این تصمیم، اقدام به
اصلاحات اجتماعی بود.
وی،
معتقد بود که انجام این
اصلاحات، در زمان حیات این
رژیم، شدنی نیست.
او در جنگ
1948 اعراب علیه اسرائیل،
شرکت داشت.
پس از شکست
اعراب در جنگ ناصر، جنبش
افسران آزاد را پی ریزی کرد و
ژنرال محمّد نجیب، به رهبری
این جنبش برگزیده شد.
جنگ
1948 اعراب و اسرائیل، سبب
بدبین شدن مردم نسبت به لیاقت
ملک فاروق شد و همین امر،
پایه های حکومت فاروق را در
مصر، به شدّت متزلزل ساخت.
در ژوئیه 1952، جنبش افسران
آزاد، در کودتائی، به حکومت
فاروق خاتمه دادند.
رهبری این
کودتا، به عهده ژنرال محمّد
نجیب و دستیار وی، جمال
عبدالنّاصر بود.
فاروق، به ناچار
در 26 ژوئیه1952، از مقام
خود استعفا داد.
رهبران کودتا،
احمد فؤاد، پسر خردسال فاروق
را به نام فاروق دوم، به سلطنت
رساندند.
امّا در 18 ژوئن
1953، در مصر اعلام جمهوری
شد و فاروق و خانواده اش،
تبعید شدند.
فاروق در 1965
در رم، بر اثر سکته درگذشت.
اوّلین رئیس جمهوری مصر،
ژنرال محمّد نجیب بود که در
1954، وی را سرهنگ جمال
عبدالنّاصر، برکنار کرد.
ناصر، که معتقد به
انترناسیونالیسم عربی و اتحّاد
میان آن کشورها بود ، تا زمان
مرگش، یعنی تقریبا 16 سال
رئیس جمهور مصر باقی ماند.
سیاست جدائی از کشورهای
غربی و نزدیکی به بلوک شرق
خصوصا شوروی سابق، وی را
در تأمین اسلحه و سایر نیازها و
همچنین، ساختن سدّ عظیم اسوان
بر رود نیل ـ که غربیها،از احداث
آن خودداری می کردند ،کمک
کرد و این همکاری تا زمان به
قدرت رسیدن سادات، ادامه
داشت.
ناصر، در ژوئیه 1956،
آبراه سوئز را ملّی اعلام کرد و
یک سازمان مصری، برای اداره
آن، تأسیس کرد.
به دنبال این
عمل، دولت اسرائیل، همراه با
قوای انگلیس و فرانسه، در اکتبر
1956، به خاک مصر در شبه
جزیره، سینا حمله بردند تا خلیج
عقبه را به روی کشتیهای
اسرائیلی، باز کنند.
این جنگ،
سرانجام با تهدید شوروی سابق
به دخالت نظامی، در ماه مارس
1957 پایان پذیرفت، امّا در این
سال، جمال عبدالنّاصر، تمام
دارائیهای دولتهای غربی را در
مصر ملّی اعلام کرد و آبراه سوئز
نیز، در آوریل همان سال
بازگشایی شد.
در 1958، سه
کشور مصر، سوریه و یمن به نام
جمهوری متّحده عرب با یکدیگر
متّحد شدند و در یک همه پرسی،
جمال عبدالنّاصر به ریاست
جمهوری آن برگزیده شد.
این
اتّحاد، دیری نپائید و بر اثر بروز
اختلافاتی در 1961، از هم
گسیخت و سه کشور از یکدیگر
جدا شدند.
جمال عبدالنّاصر، در
62 ـ 1967، دهها هزار تن از
نیروهایش را برای کمک به
جمهوریخواهان یمن، بدان
سرزمین اعزام داشت و این امر
باعث بروز اختلافاتی با عربستان
سعودی شد.
ناصر در سومین
جنگ اعراب و اسرائیل یعنی
نبرد ژوئن 1967 ،که با حمله
غافلگیرانه هواپیماهای اسرائیلی
به فرودگاههای قاهره و دمشق
آغاز شد، صحرای سینا، تمام
طول شرقی کانال سوئز و رقم
عظیمی از هواپیماهای نظامی
خود را از دست داد.
جمال
عبدالنّاصر، سرانجام در 28
سپتامبر 1970، در 52 سالگی بر
اثر سکته قلبی درگذشت.
بعضی
از مفسران سیاسی، مرگ ناصر
را، ناشی از توطئه می دانند.
توطئه ای که قصد داشت سادات،
معاون ناصر را، که به لزوم
دوستی با غرب و صهیونیستها
معتقد بود، به قدرت برساند.
(ساجدی، احمد : مشاهیر سیاسی
قرن بیستم، انتشارات محراب
قلم، تهران 1374، ص 293).
منبع:
کتاب
نصرتالله معینیان به روایت اسناد ساواک صفحه 149