صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: ‌دکتر على امینى

تاریخ سند: 23 آبان 1357


موضوع: ‌دکتر على امینى


متن سند:

گزارش خبر
به: ‌312 شماره گزارش: 26922 /20ﻫ12
از: 20ﻫ12 تاریخ گزارش: ‌23 /8 /57
موضوع: ‌دکتر على امینى
1 ـ مورخه 20 /8 /57 آقاى امیراصلان افشار رئیس تشریفات دربار شاهنشاهى با امینى تماس حاصل و به وى اطلاع داد براى ساعت 45: 15 روز جارى به کاخ نیاوران تشریف بیاورید. بلافاصله امینى با عبداله انتظام تماس گرفت و اظهار داشت شما براى ظهر بیائید منزل من و قبل از رفتن مشورتى بکنیم و انتظام قبول کرد و گفت منهم نامه تدارک دیده‌ام که شاید بتوانیم اشکالات را برطرف کنیم سپس از یکدیگر خداحافظى نمودند.
2 ـ دکتر منتصرى (این شخص در خارج بوده و بنا به تقاضاى امینى به ایران آمده است) با امینى تماس گرفت و اظهار داشت تیمسار اویسى بنده را احضار کرده بودند و از من تقاضاى همکارى داشت و افزود به ایشان گفتم من فقط با دکتر امینى تماس دارم و اگر هم اطلاعاتى داشته باشم بى‌دریغ در اختیار ایشان قرار می‌دهم و در خاتمه اظهار داشت آن نامه را تهیه کرده و نظر شما را مى‌خواهیم.
3 ـ دکتر مستوفى از پتروشیمى در مورد اعتصاب کارکنان نفت جنوب با امینى مذاکره و یادآور شد این چند هزار نفر آلت دست سى، چهل نفر هستند و من پس از بررسى باین نتیجه رسیدم که اگر با این چند نفر به طور جدى رفتار شود موفق خواهیم بود گرچه این حضرات به من قول داده‌اند که به اعتصاب خاتمه بدهند لکن من تصور نمى‌کنم عملى شود چون هنگام سخنرانى دریافتم آنها خیلى بى‌تفاوت هستند و من فکر می‌کنم فقط براى مدت 20 روز نفت داشته باشیم و اگر سرما و مسائل کارخانجات را در نظر بگیریم شاید هم کمتر و اضافه نمود در آنجا متوجه شدم که سرکرده‌هاى آنها تعدادى طرفدار خمینى و برخى کمونیست هستند که احتمالاً در خفا با هم سازش کرده‌اند و اینها دندان دولت قبلى (شریف امامى) را شمرده بودند ولى هنوز عکس‌العمل دولت جدید را ندیده‌اند و مترصدند که ببینند با آنها چه کار خواهند کرد.
4 ـ دکتر امینى با دکتر عبدالکریم لاهیجى1 عضو جبهه ملى و سخنگوى حقوق بشر تماس گرفت و پس از احوالپرسى امینى درباره جریانات اخیر بخصوص اعتصابات سئوالاتى نمود و لاهیجى تلویحاً اظهار نارضایتى مى‌کرد و حتى گفت خود من چند روز در مضیقه بودم براى اینکه براى منزلم گازوئیل مى‌خواستم و نمى‌آوردند و اضافه نمود مسلماً زندگى مردم فلج خواهد شد.
5 ـ یکى از اعضاء جبهه ملى با امینى تماس حاصل و به وى اظهار داشت در جلسه‌اى بودیم که فروهر به دکتر بختیار حمله کرد و گفت او خائن است براى اینکه با دکتر امینى ساخته است و امینى به ناشناس اظهار داشت با یکى دو برخورد که با بختیار داشتم دیدم آدم منطقى و باسوادى است و فکر می‌کنم با دیگران فرق داشته باشد.
6 ـ بنى‌احمد با امینى تماس حاصل و اظهار داشت نامه‌اى به صورت چند ماده‌اى تهیه کرده‌ام که لازم است قبلاً ملاحظه بفرمائید و بعد مطرح کنیم و قرار شد شنبه شب (20 /8 /57) امینى را ملاقات و نیز مسائلى به طور خصوصى مطرح نماید.
7 ـ امینى با بنى‌صدر در دادگسترى تماس گرفت و به یاد شده اظهار داشت دعوت بازنشستگان به کار، لایحه مى‌خواهد بنى‌صدر گفت بله. بعد براى دادستانى تهران بین بنى‌صدر و امینى مذاکراتى انجام شد و امینى تمایل داشت که امیرحسینى انتخاب شود (امیرحسینى از چپى‌هاى قدیمى است که در آن اداره کل داراى سابقه می‌باشد) لکن بنى‌صدر مى‌گفت آقاى شهشهانى معاون دادسراى استان از او خوشنام‌تر است (احتمالاً در مورد انتخاب دادستان امینى با آقاى نجفى وزیر دادگسترى مذاکراتى داشته است).
8 ـ سرلشکر ناظم (علاءالدین ناظم بازنشسته) با امینى تماس حاصل و اظهار داشت من با بنى‌احمد صحبت کرده‌ام و قرار است به حضورتان شرفیاب شویم لذا امینى ساعت 17:00 روز 22 /8 /57 را تعیین نمود.
نظریه یکشنبه: ‌
به استحضار می‌رساند در وضع فعلى مسائل مختلفى از دیدگاه افراد سرشناس و سیاستمدار مطرح می‌گردد که نشان‌دهنده آنست که به هیچ وجه این افراد قادر به اظهار نظر صریح و قاطع در وضع آشفته فعلى نیستند. با اطلاعات کسب شده که مؤید افکار پریشان و متزلزل این گروه است، شایعات و توهماتى را در بین طبقات مختلف به وجود آورده که به هر حال جریانات اخیر هم مزید بر علت گشته است و مسأله مهم اینکه در وضع کنونى افراد عامى و روشنفکر در یک حالت بهت و بى‌تصمیمى قرار گرفته و مترصدند که دریابند که با تغییر چهره پى‌درپى کابینه‌ها چه تحولى در سطح مملکت ایجاد خواهد شد.
این گروه با انتشار آمار و ارقام در مورد رکود اقتصادى (نفت و دیگر اقلام صادراتى) و نیز راکد بودن معاملات و اعتصابات در سطح کشور و بالاخره تهى بودن خزانه و پیش‌بینى‌هاى بی‌مورد و غیر‌اصولى، وحشت زیادى در مقامات عالیه بخصوص سرمایه‌داران ایجاد نموده‌اند.
آنچه در شرایط فعلى در ذهن اکثر طبقات مختلف اثر گذاشته و اظهارنظرهائى مى‌نمایند، چنین است: ‌
سرانجام این آشفتگى‌ها و نابسامانی‌ها به کجا خواهد کشید، آیا افراد دستگیر شده در چهارچوب قانون محاکمه خواهند شد، آیا با سخنان شاهنشاه آریامهر در آینده وضع بهترى خواهیم داشت، آیا دولت نظامى در پیشبرد برنامه‌هاى خود موفق خواهد شد یاخیر، آیا وضع اقتصادى و خرابی‌هاى اخیر جبران‌پذیر است، آیا به چهره‌هاى جدید می‌توان امیدوار بود، آیا بالاخره صلح و آرامش واقعى را در کشورمان خواهیم دید و غیره.
همچنین برخى از روشنفکران منطقى و پیش‌کسوت‌هاى اهل سیاست بر این عقیده‌اند که باید وضع بحرانى فعلى و در حقیقت حرکت بر روى طناب را با نشست و مشاوره با مخالفین و موافقین از طریق راه‌هاى اساسى و اصولى و دور از هر تعصب خاص و واقع‌بینانه برطرف کرد و این عده صراحتاً اظهار‌نظر مى‌نمایند که چنانچه این وضع به همین منوال ادامه یابد درآینده دیگر نه موافقى مى‌ماند و نه مخالفى.
اینک توجه مقامات عالى ساواک را به این مختصر که در فوق اشاره رفت جلب مى‌نماید. در حال حاضر تنها شخصیتى که نقش مهم و اساسى را به طور پیگیر و همه جانبه به عهده گرفته، دکتر على امینى است. گو اینکه آقاى عبداله انتظام و دیگران هم امینى را همراهى مى‌کنند و در برنامه‌هاى او مشارکت دارند لکن امینى به تنهائى ضمن مشورت با شاهنشاه آریامهر به نحو مطلوب در پیشبرد هدف موثر بوده است و گرچه از امینى و همراهان به علت کهولت سن بیش از این نمی‌توان انتظار داشت. لکن استنباط گردیده با تعهدى که به شاهنشاه آریامهر سپرده‌اند مى‌خواهند این وظیفه ملى و میهنى را تا نتیجه نهائى دنبال نمایند و نیز امینى تصمیم دارد ضمن ارتباط با دیگر سیاستمداران استخوان‌دار از جمله اللهیارصالح، نجم‌الملک، عبداله انتظام و على‌اکبر سیاسى2 و در صورت امکان شرفیابى به حضور شاهنشاه آریامهر، راه حل اصولى و قاطع را بیابند و دیگر اینکه امینى به لحاظ ارتباط چند‌ساله‌ خود با اعضاء مؤثر جبهه ملى (به جز داریوش فروهر که ناآرام است و از او با شک و تردید نام می‌برد) توانسته تعدادى از آنها را به سوى خود جلب و در حال حاضر هم به نحو مقتضى از وجود آنها براى به ثمر رساندن هدف به نحو مطلوب بهره‌گیرى می‌کند و نیز مشغول تحقیق و بررسى است که چنانچه دکتر سنجابى رهبر جبهه ملى با خمینى ارتباط جدى برقرار نموده باشد موضع خود را در مقابل او تغییر داده و در صورت امکان با دیگر اعضاء جبهه ملى ارتباط مستحکمى برقرار نماید.
با اینکه تلاش و کوشش امینى در راه تحقق آرمان‌هاى بزرگ شاهنشاه آریامهر است به نظر می‌رسد که در این موقعیت خطیر و حساس ضرورت ایجاد مى‌نماید که به نحو مقتضى ابتدا ساواک براى حفاظت شخص امینى اقدامات لازم را معمول و در ثانى با امکانات موجود این پیر سیاست را همراهى و یارى نماید. ضمناً در حال حاضر امینى توانسته با برخى مخالفین از جمله: ‌آیات شریعتمدارى، گلپایگانى3 و نجفى، آیت‌اله طالقانى و منتظرى، آیت‌اله قمى و پسران، وزیر دادگسترى، حسن نزیه، مهندس اقبال، احمد بنى‌احمد و مشیرى، پزشکپور و اسحاقى‌نژاد، مهندس بازرگان، دکتر میناچى، دکتر لاهیجى،یداله سحابى، اسلام کاظمیه، مبشرى، دکتر مقدسى، منتصرى، روزنامه‌نگاران، قضات دادگسترى، اساتید دانشگاه، معتمدین بازار و روحانیون افراطى مرتبط با علماء طراز اول ارتباط و تبادل‌نظر نماید.
نظریه سه‌شنبه: ‌نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه چهارشنبه: ‌نظریه سه‌شنبه تأیید مى‌گردد.

توضیحات سند:

1ـ دکتر عبدالکریم لاهیجى: ‌
وى فرزند سیدمحمدعلى و در سال 1318 متولد شده و تحصیلات خود را در رشته دکتراى حقوق در فرانسه به پایان رسانده و وکیل دادگسترى، عضو برجسته کانون وکلاى دادگسترى و همچنین عضو جبهه ملى، عضو و دبیر جمعیت حقوقدانان ایران، عضو جمعیت دفاع از حقوق بشر در ایران و مسوول کمیته دفاع از حقوق بشر در ایران و عضو مؤسس گروهک جمهوری‌خواهان ملى، فراکسیون متحد منشعب از جبهه ملى بوده و با اعضاى شاخص ملى و سازمان منافقین ارتباط داشته و پس از تسخیر لانه جاسوسى آمریکا، از کشور متوارى و به عضویت شوراى ملى مقاومت (منافقین) درآمده است.
«پرونده انفرادى ساواک و اسناد انقلاب اسلامى»
2ـ دکتر على‌اکبر سیاسى:
(متولد 1274، متوفى 1369)وزیر فرهنگ در دولت هاى قوام‌السلطنه و سهیلى در سال 1321، رییس دانشگاه تهران، تحصیلات در تهران و فرانسه
ر.ک. تاریخ شفاهى انقلاب اسلامى ایران. ع باقى
3ـ آیت‌الله العظمى حاج سید محمدرضا گلپایگانى در سال 1277 ﻫ .ش در روستاى گوگد در شش کیلومترى گلپایگان دیده به جهان گشود. ایشان تحصیلات مقدماتى را در زادگاه خود و اراک گذراندند و سپس به دعوت آیت‌الله العظمى حائرى یزدى به قم رفتند و مدارج عالى علوم حوزوى را در این شهر کسب کردند. تبحر آیت‌الله گلپایگانى در علم فقه موجب شد که ایشان هفتاد سال مدرس این علم در حوزه علمیه قم باشند. گذشته از خدمات علمى و آموزشى از ایشان مدارس، بیمارستان‌ها و مراکز عام‌المنفعه بسیارى به جاى مانده است. واکنش‌هاى سیاسى حضرت آیت‌اللّه‌ العظمى گلپایگانى نسبت به مسایل روز ایران و جهان اسلام، رژیم پهلوى را همواره وادار مى‌کرد که از موضعگیرى‌هاى ایشان بیمناک باشند. اعلامیه‌هائى که علیه رژیم شاه در مناسبت‌هاى مختلف به ویژه در سال‌هاى 56 و 57 از سوى ایشان صادر شد، جو مردم را علیه رژیم شاه گرم نگاه داشت. مراسم نیایشى که ایشان در سال 1352 براى پیروزى مسلمانان در جنگ ‌با اسرائیل ‌برپا کردند. در آن زمان واکنش زیادى به همراه داشت. حضرت آیت‌اللّه‌العظمى گلپایگانى در آذرماه سال 1372 به ملکوت اعلى پیوست.
ر.ک: ‌یاران امام به روایت اسناد ساواک، جلوه محرات/ شهید قاضى طباطبائى / ص 418 و 419

منبع:

کتاب علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 564




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.