تاریخ سند: 29 مهر 1342
منزل آیت الله قمی
متن سند:
مستخرجه از گزارش رکن 2 لشگر 9 خراسان
از ساعت 0630 تا ساعت 1130 منزل آقای قمی مجلس روضه خوانی بود
در این مجلس پنج نفر واعظ به منبر رفتند که یک نفر از آنها (واعظی که روز
پنجشنبه 25 /7 /42 در همین منزل منبر رفته و سخنانی بر خلاف گفته بود) به نام
شیخ احمد پس از ذکر پاره ای از مسایل دینی و طریقه کمک به اسلام گفت
شنیده ام شخصی 25 پارچه
آبادی خود را وقف حضرت
رضا نموده.
هیچکس نیست
به این مرد عامی و بی اطلاع
بگوید هیچ می دانی ضمن
اینکه کمکی به اسلام
نکرده ای شاید گناهی را نیز
مرتکب شده ای چون این
ملک و در آمد حاصله از آن
صرف خرید بطریهای گران
قیمت کنیاک.
شراب ها و
مهیا ساختن سایر وسایل
بزم های فرعونی می گردد و
باز شنیدم که می گویند خدا
بیامرزدش شخصی چند
باب دبستان و دبیرستان
ساخته و در اختیار فرهنگ گذارده.
ای بدبخت خاک بر سر ای کاش زودتر مرده
بودی و چنین کمک ناروائی نمی نمودی واعظ مزبور با حرارت تمام مردم را
مخاطب قرار داده و گفت دستور چنین است که ضمن عدم توجه به این دستور با
نهایت بدبختی و بی اطلاعی دختران خود را ندانسته در اختیار این مراکز گذارده
و بی دریغ به تعداد فاسدین دین و اجتماع می افزائید نامبرده در آخر ضمن کنایه
گفت لازم نیست بیشتر از این صحبت شود و با ذکر مصیبت از حضرت صدیقه
طاهره به سخنان خود خاتمه داد در این مجلس در حدود 3000 نفر شرکت
نموده که اکثرا بازاری و معمم بودند.
ریاست مرقوم فرموده اند.
این شیخ احمد کیست سابقه دارد یا خیر؟ اگر ندارد مشخصات وی تعیین شود
سوابق وی از شهربانی پرسش شود.
توضیحات سند:
* مستخرجه از گزارش رکن 2
لشگر مورخه 1 /8 /42
از ساعت 1830 تا 2030 در
تکیه کرمانی ها مجلس روضه
خوانی بود در این مجلس آقای
کافی ضمن سخنان خود گفت
آقای میلانی را از تهران به زور
به مشهد فرستاده اند چون دیدند
اینها تطمیع نمی شوند و همچنین
آقای شریعتمداری و نجفی را به
قم فرستادند و آقای قمی و
خمینی را در تهران نگاهداشتند.
اینها در راه دین از هیچ چیز
هراسی ندارند و من به طوری
که شبهای قبل گفته ام نمی ترسم
و حرف حق را بی پروا می گویم.
ریاست مرقوم فرموده اند.
شخص فوق پرونده دارد یا خیر؟
ارائه شود.
منبع:
کتاب
حجتالاسلام حاج شیخ احمد کافی به روایت اسناد ساواک صفحه 11