تاریخ سند: 16 آبان 1343
بازجویی از سیدحسن شهرت موسوی فرزند سیدمحمد
متن سند:
تاریخ:16 /8 /1343
بازجویی از سیدحسن شهرت موسوی فرزند سیدمحمد
س ـ هویت خود را بیان نمایید.
ج ـ اسم سیدحسن شهرت موسوی فرزند سیدمحمد دارنده شماره شناسنامه نمیدانم متولد یادم نیست شغل مدرس در مدرسه سردار شیخالاسلام و در منزل ساکن قزوین بخش 2 خیابان مولوی منزل حاج نصراله شهیدی جنب موتور آب مسلمان شیعه ایران دارای عیال و اولاد
س ـ متعهد میشوید هرچه از شما سوال شد حقیقت را بگویید؟
ج ـ بله
س ـ شما تاکنون از طرف مامورین انتظامی زندانی و یا بازداشت شدهاید؟
ج ـ خیر
س ـ شما در تاریخ 15 / 8 / 43 در کدام یک از مساجد منبر رفتهاید؟
ج ـ بنده در تاریخ 15 / 8 / 43 پس از ادای نماز مغرب و عشاء در مسجد شاه طاق میرزا رحیم صامت به منبر رفتم.
س ـ چه کسی از شما دعوت نموده بود که به منبر رفتید؟
ج ـ افراد زیادی از بنده خواهش کردند که شبهای شنبه در مسجد شاه تشریف بیاورید و به منبر بروید.
س ـ افرادی که از شما دعوت نمودند که در مسجد شاه به منبر بروید معرفی نمایید.
ج ـ اسم آنها را نمیدانم.
س ـ آیا دعوتنامه کتبی از شما شد یا شفاهی که در مسجد شاه به منبر بروید؟
ج ـ شفاهی
س ـ برابر گزارشهای واصله از مامورین شما در لیله 16 / 8 / 43 در مسجد شاه به منبر رفتهاید و ضمن سخنرانی مذهبی اظهار داشته مسلمانی دیگر تمام شد مرجع تقلید ما را از خانه بیرون کشیدند و بردند آقای آیتاله خمینی چه گناه کرده بود و چه تقصیری داشت که او را از خانه بیرون بردند آقایان اینها مخالف دین هستند و پس از این اضافه نمودهاید خدایا اینها را نابودکن خدا چه خاکی به سرمان بریزیم که مرجع تقلید ما را بردهاند خدایا صاحبالزمان ما را هر چه زودتر برسان که ما را از دست این ظالمها نجات بدهد. منظورتان از این اظهارات تحریکآمیز روی منبر چه بوده است به طور مشروح بگویید.
ج ـ بنده روی منبر بودم و راجع اصلاح دعوت کردم و مطالب سوال شده را نگفتهام.
س ـ شما سوالی که شد روی منبر اظهار نمودهاید علت اینکه انکار میکنید چیست؟
ج ـ بنده گزارش مامورین و اشخاصی که در مسجد حضور داشتهاند در این مورد قبول ندارم هر شخصی که میخواهد باشد فقط میگویم اظهارات فوق را نکردهام.
س ـ شما در جواب اظهار نمودید که گزارش مامورین و یا اشخاصی که حضور داشتهاند قبول ندارم و اظهارات فوق را ننمودهام آیا مدارکی در اثبات خود دارید ارائه دهید؟
ج ـ بنده به هیچ کسی اطمینان ندارم چون ممکن است بعضی اشخاص را مورد اعتماد قرار داد ولی همانها دشمن باشند.
س ـ به طوری که اظهار نمودید به کلیه اشخاصی که در موقع سخنرانی شما در مسجد شاه حضور داشتهاند اعتماد ندارید و اگر چنانچه آنها بگویند که شما روی منبر اظهارات فوق را نمودهاید قبول ندارید پس شما چه کسی را قبول دارید بگویید.
ج ـ آن جملاتی که سوال شد به آن منظور من نگفتهام و اظهاراتی که در لیله 16 / 8 / 43 روی منبر در مسجد شاه نمودهام خصوصیات آن نظرم نیست ولی همیشه دعا میکنم که خدایا همه مسلمانها را از دست ظالم نجات دهد.
س ـ منظورتان از کلمه ظالم چه بوده است.
ج ـ منظورم مخصوص به اشخاصی میباشد که مسلمانها را اذیت میکند هر که میخواهد باشد و همیشه روی منبر این اظهارات را مینمایم.
س ـ چرا وقتی که مامورین به شما ابلاغ نمودند که خودتان را به شهربانی معرفی نمایید از معرفی خود امتناع نمودید؟
ج ـ بنده امتناع نکردم و از مامور خواهش کردم که میترسم تشنج ایجاد شود آقایان مامور بیایند منزلم و هر چه میخواهند سوال نمایند و شب را به منزلم رفتم صبح در ساعت 9 مجدداً مامور شهربانی آمد منزل بنده و بنده را به شهربانی به وسیله تاکسی برد.
س ـ اظهارات خود را چگونه گواهی میکنید؟
ج ـ امضا میکنم.
کلیه جوابها با اظهاراتم مطابقت دارد و امضا نمودم.
منبع:
کتاب
آیتالله سید حسن موسوی شالی به روایت اسناد ساواک صفحه 13

