تاریخ سند: 30 مهر 1341
موضوع : جلسه منزل شیخ عباسعلی اسلامی
متن سند:
از ساعت 8 صبح تا ساعت 11 پیش از ظهر یکشنبه بیست و نهم مهر ماه 18
نفر از وعاظ تهران نظیر روزهای گذشته طبق قرار قبلی در منزل اسلامی مجتمع
شده بودند که در راه ادامه مبارزه با تصویب نامه مشارکت زنها در انتخابات
تشریک مساعی نمایند.
در ابتدا جلسه سید محمد
موسوی و فانی و مهاجرانی
نطقهای غیر مرتبی بر ضد
دودلی های اهل منبر ریش
سفید ایراد داشته تقاضا
کردند آقای
افصح المتکلمین یا شیخ
محمد صادقی نامه ای را که
می بایست تهیه نموده باشند
در حضور رفقا قرائت و
تبادل نظر به عمل آورند
آقای افصح المتکلمین گفتند
در نتیجه گرفتاری روزانه
نتوانسته اند نامه را آماده
کنند ولی آقای صادقی
مضمون نامه ای را که شبیه به
نامه معهود آقای فلسفی فراهم کرده بودند خوانده و ادعا نمودند که دیشب برای
آیت الله بهبهانی نیز آن را قرائت و توسط ایشان تشویق و ترغیب به انتشار آن
شده اند.
در این موقع نظر به اینکه نزدیک ساعت 10 و هیچیک از زعماء اهل منبر و ریش
سفیدان نیامده بودند که در آن باره رأی بدهند دفعه اول خواستند خود آقایان
ناطقین جوان نامه را امضاء و انتشار دهند که در همان حین آقای حاج سید جواد
سدهی آمده و اظهار داشتند که بهتر این است برای ملاحظه عواقب کار ذیل آن
نوشته شود.
از طرف جامعه اهل منبر پایتخت فلان و فلان نزدیک ده نفر ریش
سفیدان ناطقین نامه را امضاء کنند و دیگران نظریه ایشان را تصویب و به آقای
اعتمادزاده تهرانی مأموریت دادند توسط تلفن با آقایان نامبرده مذاکره شود در
صورتی که تمایل دارند آن را امضاء نمایند به خانه آنها ببرند و امضاء بگیرند در
نتیجه آقای اعتمادزاده هم متوالیا به آقای حاجی صدر عراقی و حاج محقق ـ
میرزاعلی هسته و حاج جعفر خندق آبادی ـ حاج آقا احمد قمی و حاج معتمد و
حاج شیخ محمود حلبی و حاج سلطان شیرازی مذاکره و هنگامی که مطمئن به
موافقت اکثریت مذکور
شدند درخواست کردند که
موافقین نفری یکصد ریال
برای مخارج چاپ نامه
بپردازند.
در درجه اول آقای اسلامی
مبلغ یکصد ریال خود را
بدست شیخ سپردند و دنبال
نامبرده دیگران نیز از قرار
هر نفری یکصد ریال
پرداخته تقریبا بیش از
یکهزار ریال نزد شیخ
جمع آوری شده و همگی به
او و آقای اعتمادزاده تهرانی
وکالت دادند که دو نفری
نامه را ببرند به منزل ده تن
ناطقین معمر به امضاء ایشان برسانند و ده هزار برگ چاپ کنند که در میان
بازاریهای اهل تهران و شهرستانهای بزرگ ایران نشر دهند و در روی منبرها هم
مخلص آن را از برای شنوندگان بخوانند و درخواست کنند در روزنامه ها مندرج
شود.
آقای سید محمد موسوی گفتند خبر روزنامه ها من قبلاً با آقای مسعودی گفتگو
کرده بودم میان اطلاعات بنویسند ولی ایشان گفتند اداره سازمان امنیت تمام ما
را ملتزم کرده است که تلگراف یا اعلامیه یا نامه ای را که مخالف تصویبنامه مزبور
باشد درج نکنیم متقابلاً آقای اسلامی متذکر شد که دیروز مجددا اداره سازمان
بوسیله تلفن از من بازخواست کرد که چرا اجتماع علماء و مبلغین را به آنها
اطلاع نداده ام من نیز آب پاکی روی دستشان ریختم.
آقای حشمتی رئیس اداره نگارش وزارت کشور راجع به درخواستی که نسبت
به کنترل فیلم شمشیر اسلام کرده بودیم محترما به من اطمینان دادند که این فیلم
نمایش داده نخواهد شد.
در پرونده جلسه منزل شیخ عباسعلی اسلامی بایگانی شود.
4 /9 /41
اداره دوم 30 /8/
توضیحات سند:
1ـ عباس مسعودی فرزند حاج
محمدعلی، در سال 1280 ش
در تهران به دنیا آمد.
پس از
خاتمه تحصیلات مقدماتی و
متوسطه در تهران، چون قادر به
ادامه تحصیل نبود و از جهت
زندگی و معاش در زحمت بود
ابتدا به شغل حروفچینی و کارگر
ساده مطبعه در مطابع تهران
مشغول بکار شد.
پس از چهار
سال بتدریج مصحح روزنامه
«اقدام» و «شفق» و خبرنگار
روزنامه های «ایران» و
«کوشش» گردید.
در سال
1300 ش ابتدا مرکز کوچکی که
فقط یک اطاق داشت در تهران
دایر کرد که مرکز اطلاعات
نامیده می شد و اخبار
خبرگزاریهای «رویتر» و
«هاواس» را از دوایر
مطبوعاتی این دو سفارتخانه
می گرفت و با دادن مبلغ
مختصری اجازه ترجمه و نشر آن
را در تهران گرفت.
مسعودی در تیرماه ـ 1304
امتیاز روزنامه اطلاعات را
گرفت و در واقع امتیاز روزنامه
را که متعلق به فردی به نام علی
اکبر سلیمی بود با نیرنگ و فشار
پلیس وقت اخذ کرد.
بعدها
اطلاعات دارای مؤسسات فنی
و نشریات دیگری مانند :
اطلاعات کودکان، مجله
اطلاعات هفتگی، مجله
اطلاعات ماهانه، مجله بانوان،
جوانان، تهران ژورنال و
اطلاعات هوایی شد.
مشاغل دولتی مسعودی از سال
1314 شروع شد و در آن حال به
وکالت دوره دهم مجلس شورای
ملی از حوزه انتخابیه تهران
رسید و تا پایان دوره پانزدهم،
شش دوره متوالی همچنان وکیل
بود.
در سال 1328 به سمت
سناتوری تهران انتخاب گردید
و تا سال 1351 در این سمت
باقی ماند.
وی به زبان انگلیسی
و فرانسه آشنا بود.
ساواک در
سند بیوگرافی او آورده است :
او فردی متخصص در فن، اهل
زدوبند، خوش مشرب،
محافظه کار، حقه باز، هنرهای
هزار رنگ، جاسوس صفت،
علاقه مند به افزایش ثروت،
غیرقابل اعتماد و مورد تنفر
عامه مردم می باشد.
نامبرده با تمام حوادث بعد از
دهه 20 سازش داشته، نوکر
رضاشاه بود و با مخالفین او نیز
نزدیک بود.
در سال 1320 پس
از حادثه سوم شهریور سلسله
مقالاتی علیه رضاشاه نوشت.
در سال 1321 در ماجرای 17
آذر علیه قوام السلطنه شرکت
کرد و پس از 17 سال برای
اولین بار روزنامه او توقیف شد
و به زندان افتاد.
از اواسط سال
1320 روزنامه او طرفدار
مصدق شد و در 25 مرداد سال
1332، شدیدترین حملات علیه
شاه و حکومت را انجام داد.
با
حزب توده، حزب اراده ملی و هر
سیاست و گروهی نزدیک بود و
سازش می کرد.
بعد از وارد
شدن به امور روزنامه نگاری به
سیاست انگلستان نزدیک شد و
ترقی کرد و با عامیون نزدیک
شد مسعودی عضو جمعیت
فراماسونری لژ ایران و از افراد
مؤثر در تشکیل کلوپ روتاری
و عضو کلوپ تهران بود.
مسعودی که بنیانگذار و مدیر
مؤسسه اطلاعات بود.
سرانجام
در سن 73 سالگی در دفتر کار
خود، درگذشت.
«اسناد ساواک، پرونده های
انفرادی».
منبع:
کتاب
حجتالاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی به روایت اسناد ساواک صفحه 182