تاریخ سند: 23 دی 1356
متن سند:
از: آبادان
به: 312 شماره: 126 سیار
در کلیه مساجد آبادان در شب و روز 23 /10 /36 نماز جماعت برگزار نگردیده و بطوریکه عنوان گردیده این امر تبعیت از دستور آیتاله شریعتمداری بوده و همچنین در شب جاری در مساجد واعظی جهت وعظ حاضر نگردیده و به همین علت 500 نفر از زن و مرد و دختر و پسر در حالیکه در حسینیه اصفهانیها واقع در خیابان پهلوی منتظر یکی از وعاظ به نام محمد صالح طاهری1 که گفته میشود از کاشان یا قم دعوت شده بودند پس از اینکه از طرف متولی حسینیه مزبور اعلام میشود واعظ مزبور در حسینیه حاضر نمیشود در ساعت 20:45 از حسینیه خارج و ضمن دادن شعار زنده باد خمینی یا مرگ یا خمینی با سنگ شیشههای بانک ملی و بانک پارس و کیوسک تلفن و دو مغازه و یک فروشگاه کفش ملی واقع در خیابان زند را شکسته و متفرق گردیدند2 شهربانی در جریان امر قرار دارد و تا این ساعت کسی از عاملین دستگیر یا شناسایی نشدند.
تحقیقات ادامه دارد نتیجه مستمراً به استحضار خواهد رسید.
ضمناً شیشه یکی از ماشینهای شهربانی و یک تاکسی را نیز مهاجمین مذکور شکستهاند.
رئیس ساواک خوزستان- بهرامی3
گوینده: خاوریان محترماً به استحضار برساند- 24 /10 /36
توضیحات سند:
1.
سیدمحمد صالح طاهری از روحانیون خرم آباد و از مبارزین استان لرستان بود.
فعالیت مستمر او علیه رژیم ستمشاهی منجر به دستگیری او توسط ساواک و نهایتاً تبعید به برازجان شد.
پس از پیروزی انقلاب مدتی امام جمعه اهواز و دو دوره نماینده خرم آباد در مجلس شورای اسلامی بوده است.
2.
این اولین تظاهرات در شهر آبادان بود که به علت عدم اطلاع قبلی ساواک و شهربانی هر دو آنها غافلگیر شدند.
جوانان غیور آبادانی برای ساعاتی در سطح خیابانهای مرکزی دست به تظاهرات و سردادن شعارهای انقلابی زده و برخی خودروهای پلیس را که برای سرکوب آمده بودند مجبور به فرار کردند.
3.
علی پاشا بهرامی، فرزند رضا قلی در سال 1289ﻫ ش در کرمانشاه متولد شد.
در سال 1316 وارد خدمت نظام شد و تا درجه سرتیپی ارتقاء یافت بهرامی در سال 1337 به ساواک منتقل شد و به ترتیب در پست ریاست ساواکهای کرمانشاه، خراسان، خوزستان و مشاورت رئیس وقت ساواک (نصیری) به کار مشغول شد و اول شهریور ماه 1357 بازنشسته شد و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی به خارج از کشور گریخت.
در پرونده کارگزینی او شکایاتی از قبیل موارد ضد اخلاقی، اخاذی، قاچاق و...
.
موجود است.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
منبع:
کتاب
حجتالاسلام غلامحسین جمی به روایت اسناد ساواک صفحه 156