تاریخ سند: 26 مرداد 1357
شهرداری تفت
متن سند:
شماره: 25/ م تاریخ: 26 /5 /2537[]
[از]: شهرداری تفت
[به]: مقام عالی استانداری استان یزد
0526
احتراماً به استحضار عالی میرساند، شب گذشته مقارن ساعت یک بعد از نیمه شب 26 /5 /37 یک یا چند نفر با شکستن درب سالن اجتماعات شهرداری سالن مزبور را با مواد آتشزائی که آثاری از آن مشاهده نگردیده به آتش کشیده و با اینکه بلافاصله با شروع آتشسوزی مأمورین شهرداری را کلاً بسیج به اتفاق شخص ریاست شهربانی و چند نفر از مأمورین انتظامی و عدهای از ساکنین مجاور شهرداری و با استفاده از تمام امکانات موجود و پس از مدت تقریباً دو ساعت و نیم تلاش آتش را خاموش و متأسفانه چون نحوه آتش زدن طوری بوده که در اولین لحظات شعلههای آتش تمام سالن را فراگرفته بود نتیجتاً سالن با کلیه وسائل و تجهیزات آن به کلی سوخته و آثاری جز اسکلت ساختمان سالن چیزی باقی نمانده علیهذا با توجه به موارد معروض در فوق در اثر فعالیت و از خودگذشتگی زائدالوصف مأمورین شهربانی و شهرداری موفق شدیم از بروز آتش به داخل اطاقهای شهرداری جلوگیری نمائیم. معذالک چون مدت آتشسوزی زیاد بود، درب ورودی به سالن سرتاسری شهرداری نیز سوخته و فعلاً در نتیجه خرابیهائی که به بار آمده به هیچ عنوان برای حفظ باقیمانده اموال شهرداری و پروندهها و اوراق و اسناد، تأمینی نیست خاصه اینکه سرایدار شهرداری نیز با این پیش آمد حاضر به خوابیدن در شهرداری نمیباشد و مرمت خرابیهای ناشی از آتشسوزی مزبور مستلزم تأمین اعتبار و انجام تشریفات قانونی میباشد و استدعا دارد مقرر فرمایند اولاً برای برآورد خسارات وارده کارشناسی از محل بازدید و بررسی نماید. ثانیاً چون ساختمان شهرداری در خیابان اصلی شهر واقع، در دید عابرین میباشد و تصدیق میفرمائید با این وضع فعلی خیلی مصلحت نیست باقی بماند به هر طریقی مقتضی و مصلحت بدانند برای تعمیرات آن اوامر لازم صادر و امر به ابلاغ فرمایند. ختاماً چون آقای رئیس شهربانی و مأمورین انتظامی بیش از آنچه انتظار میرفت همکاری و فعالیت نمودند ضرورت دارد از جناب آقای استاندار معظم استدعا نمایم چنانچه مقتضی بدانند از دستگاه شهربانی تفت قدردانی به عمل آید. ختاماً چون منزل مسکونی اینجانب نیز در طبقه فوقانی شهرداری میباشد و با این پیشآمدها عائلهام به هیچ وجه حاضر به سکونت در این ساختمان نمیباشند و از طرفی تأمین جانی و مالی نداریم و در تفت منزلی که بتوانم اجاره کنم فعلاً نیست بدین وسیله با کسب اجازه از جناب آقای استاندار معظم ضمن انتقال عائلهام به یزد چون احتمال حوادث دیگری نیز میرود و در برابر هرگونه حادثه احتمالی سلب مسئولیت مینماید با عرض مراتب معروض به انتظار دریافت اوامر آن جناب میباشد تا با ارشاد و تدابیری که اتخاذ و امر به ابلاغ خواهند فرمود اقدام گردد.
با تقدیم احترام - شهردار تفت - صادق معتمدزاده
رونوشت پیرو گزارش تلفنی جهت استحضار و صدور اوامر لازم به فرمانداری محترم شهرستان تفت ایفاد میگردد.
شهردار تفت معتمدزاده
رونوشت جهت استحضار ریاست محترم شهربانی تفت و به منظور اعلام وقوع حادثه مزبور تقدیم [میگردد] تقاضا دارد مقرر فرمایند نسبت به تنظیم صورتجلسه و تشکیل پرونده و انعکاس صورت اموال سوخته شده در پرونده اقدام تا پس از شناسائی که وسیله مأمورین تحقیق به عمل خواهد آمد مسببین تحت تعقیب قانونی قرار گیرند.
شهردار تفت معتمدزاده
رونوشت پیرو شماه 24/ م – 22 /5 /37 جهت استحضار و عندالزوم اتخاذ تدابیر امنیتی به ریاست محترم سازمان امنیت و اطلاعات استان یزد ایفاد میگردد.
با احترام شهردار تفت. معتمدزاده
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 4 صفحه 58