تاریخ سند: 14 اسفند 1350
موضوع : انعقاد مجلس سوگواری در محله چالکا دماوند پیرو: 1450/20/ه/ م ـ 9/12/50
متن سند:
از : 20/ ه/ م
به : 20/ ه/ 12 شماره : 1463 /20/ه/ م
در ساعت 15:16 روز 12 /12 /50 جلسه وعظ و سوگواری حضرت سید
الشهداء در تکیه محله چالکا دماوند با شرکت عده ای از اهالی دماوند تشکیل
گردید.
در این مجلس شیخ
محمد مفتح در مورد ظهور
امام زمان و رد فرقه بهائی1
مفصلاً بحث و سخنرانی
نمود و در خاتمه برای رفع
گرفتاری و آزادی دوستان
خود دعا نمود.
این مجلس در ساعت
1730 پایان یافت.
نظریه یکشنبه : مفاد گزارش
خبر مورد تأیید است.
ساسان
نظریه دوشنبه : نظریه
یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه 20/ ه/ م : نظریه
دوشنبه مورد تأیید است.
نظریه سه شنبه 20 ه 12 : نظری
ندارد.
سپاهی
نظریه چهارشنبه 20 ه 12 : نظری ندارد.
پاد
اداره کل سوم ارسال شود.
19 /12 /50
18551
توضیحات سند:
1ـ بهائیت : در مورد ریشه های
تاریخی بهائیت توضیحاتی داده
شد در این قسمت به ذکر
اظهارات صریح فردوست
می پردازیم: «یکی دیگر از
فرقه هایی که توسط اداره کل
سوم ساواک با دقت دنبال
می شد، بهائیت بود.
شعبه مربوطه بولتن های نوبه ای
تنظیم می کرد که یک نسخه از
آن از طریق من (دفتر ویژه
اطلاعات) به اطلاع محمدرضا
می رسید.
این بولتن مفصل تر از
بولتن فراماسونری بود، اما
محمدرضا از تشکیلات بهائیت
و بخصوص افراد بهائی در
مقامات مهم و حساس مملکتی
اطلاع کاملی داشت و نسبت به
آنها حس ظن نشان می داد،
اصولاً رضاخان نیز با بهائیت
روابط حسنه داشت تا حدی که
اسداللّه صنیعی را که یک بهائی
طراز اول بود، آجودان
مخصوص محمدرضا کرد.
صنیعی بعدها بسیار متنفذ شد و
در زمان علم و حسنعلی منصور
و بخصوص هویدا به وزارت
جنگ و وزارت خواربار رسید.
ولی نفوذ اصلی بهائیت در
دوران عبدالکریم ایادی بود.
ایادی از خانواده طراز اول
بهائیت بود به این دلیل نام فامیل
«ایادی» داشت که پدرش از
«ایادی امراللّه » یعنی چند نفر
خواص اطراف عباس افندی
بود.
ایادی با نفوذی که نزد
محمدرضا کسب کرد بهائیت را
به مقامات عالی رساند.
او
مسلما در رسانیدن امیرعباس
هویدا (بهائی) به نخست وزیری
نقش اصلی را داشت.
در زمان
هویدا دیگر کار بهائیها تمام بود
و مقامات عالیه مملکت توسط
آنها به راحتی اشغال می شد
پدر هویدا نیز مانند پدر ایادی
از خواص افندی بود و گویا
نویسنده مخصوص او بود.
تنها
یک بار موقعیت بهائیت به خطر
افتاد و آن زمانی بود که فلسفی
(واعظ معروف) حملات
شدیدی را علیه بهائیت را شروع
کرد و محمدرضا برای آرام
کردن مردم دستور تخریب
حظیره القدس مرکز مقدس
بهائی ها در تهران را داد و
دستور داد که ایادی مدتی از
ایران خارج شود.
به طورکلی در
دوران محمدرضا نفوذ ایادی در
دربار بهائی های ایران بسیار
ترقی کردند و ثروتمند شدند و
ایادی هر چه از دستش برآمد در
کمک به آنها کوتاهی نکرد و
آنها هم به نوبه خود در انحطاط
اقتصاد مملکت تلاش کردند.
بهائیان بدون اجازه عکا حق
ندارند مشاغل سیاسی را
بپذیرند و تنها باید تلاش کنند
که در فعالیت های تجاری و
کشاورزی پیشرفت کنند.
بر
اساس همین اصل، روزی از
سپهبد صنیعی پرسیدم که
چگونه شما مشاغل سیاسی
پذیرفته اید؟ پاسخ داد: «از عکا
سؤال شده و اجازه داده اند که در
موارد استثنائی و مهم این نوع
مشاغل پذیرفته شود.
» در واقع
بهائیت جهانی این تصور را
داشت که ایران همان ارض
موعودی است که باید نصیب
بهائیان شود و لذا برای تصرف
مشاغل مهم سیاسی در این
کشور منعی نداشتند.
بهائی هایی که من دیده ام واقعا
احساس ایرانیت نداشتند.
و این
کاملاً محسوس بود و طبعا این
افراد جاسوس بالفطره (بودند.)
حسینعلی بهاء رهبر بهائیان در
سال 1312 ه.
ق درگذشت.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله دکتر محمد مفتح به روایت اسناد ساواک صفحه 246