تاریخ سند: 1 مرداد 1339
اطلاعیه
متن سند:
شماره :303
ساعت 9 صبح روز 28 /4 /39 عباس شاهنده در کافه نادری با حضور چند
نفر از دوستان خود علنا از اقدامات حزب ملیون و آقای دکتر اقبال انتقاد نموده و
کلمات زننده ای به آقای دکتر اقبال نسبت می داده است و افزوده با تمام زحماتی
که برای پیشرفت کار حزب ملیون متحمل گردیده معهذا آقای دکتر اقبال حاضر
نشد که نام او را در یست
[لیست ]کاندیداها قید کند
و سپس اظهار داشته اسداللّه
علم1 و دکتر امینی2 که در
روزنامه خود با آنها مبارزه
می کرده از هر لحاظ بر دکتر
اقبال مزیت و برتری دارند و
لااقل مردان خوش قول و با
شرفی هستند.
در پرونده عباس شاهنده ضمیمه
شود.
3 /5 /39 ـ الف ـ 3
توضیحات سند:
1ـ اسداللّه علم فرزند محمد
ابراهیم خان شوکت الملک در
سال 1298 در بیرجند متولد
شد.
در سال 1321 از دانشکده
کشاورزی کرج فارغ التحصیل
گردید.
او از اوان جوانی وارد
سیاست شد.
ازدواج مصلحتی او
با ملک تاج قوام دختر
قوام الملک شیرازی یکی از
متحدین انگلیس در جنوب
ایران، به دستور رضاشاه
صورت گرفت و راه پیشرفت او
را هموارتر ساخت.
طی سالهای
1313 ـ 1320 در ارتباط فعال
با سرویس اطلاعاتی بریتانیا
نقش حساسی در عملیات
جاسوسی، به ویژه در تهران و
شرق و جنوب ایران ایفا نمود و
در رأس شبکه عوامل اینتلیجنت
سرویس قرار گرفت.
در سال
1323 اسداللّه علم حکم مقام
پیشخدمتی مخصوص شاه را از
محمدرضا پهلوی دریافت کرد و
در سال 1326 فرماندار کل
بلوچستان شد که تا سال 1328
به طول انجامید.
در دی ماه
1328 در کابینه ساعد وزیر
کشور شد.
در ترمیم این کابینه،
به وزارت کشاورزی منصوب
گردید.
او در کابینه منصور بار
دیگر وزیر کشاورزی شد و
سپس در کابینه رزم آراء به
پست وزارت کار رسید.
با قتل
رزم آراء و نخست وزیری
مصدق، علم از سوی شاه
سرپرست اداره املاک و
مستغلات پهلوی شد و از
هرگونه تلاش جهت سقوط
دولت مصدق باز نایستاد و در
کودتای 28 مرداد 1332 نقشی
مؤثر ایفا کرد.
پس از کودتا و
قدرت یابی مجدد شاه، علم در
زمره یکی از معدود مشاوران
شاه درآمد.
با تشکیل کابینه
حسین علاء در فروردین 1334
وزیر کشور شد که تا نیمه
فروردین 1336 ادامه یافت.
در
این سال رژیم پهلوی برای نشان
دادن خود به عنوان حکومتی
دموکراتیک تشکیل دو حزب را
تدارک دید که علم در رأس حزب
مردم قرار گرفت.
در اوایل دهه
1340 شاه بنیاد موقوفات
خاندان پهلوی را تأسیس کرد و
او را به عنوان سرپرست انتصاب
نمود که تا مرداد سال 1341 به
طول انجامید.
در 30 تیر 1341
به سمت نخست وزیری منصوب
شد.
رفراندوم فرمایشی «انقلاب
سفید» در دوران زمامداری او
انجام گرفت که با مخالفت همه
جانبه مردم و علماء روبرو
گردید.
البته پیش از آن امام
خمینی (سلام اللّه علیه) به اشکال
گوناگون علم و سیاستهای او از
جمله مصوبه هیأت دولت در
مورد انجمنهای ایالتی و ولایتی
را مورد حمله قرار داده بودند.
گسترش اعتراضات راهی جز
عقب نشینی برای او باقی
نگذاشت و مصوبه فوق الذکر در
8 آذر 1341 ملغی اعلام شد.
اما
روند حوادث منجر به قیام پانزده
خرداد 1342 گردید که علم در
سرکوب آن نقش ویژه و تعیین
کننده ای داشت.
دیری نپایید که
وی از سمت خود استعفا داد و به
ریاست دانشگاه پهلوی در شیراز
منصوب شد.
مدتی در پست
وزارت دربار به محمدرضا
خدمت کرد، ولی به علت بیماری
در نیمه مرداد 1356 استعفا داد.
سرانجام علم، یکی از
قدرتمندترین مهره های رژیم
شاه در تاریخ 25 فروردین
1357 بر اثر سرطان خون در
یکی از بیمارستانهای آمریکا از
پا درآمد.
ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت
پهلوی، ج 1 و 2
بازیگران عصر پهلوی، ج 1، ص
643
ناصر نجمی، از سید ضیاء تا
بازرگان، ج 1 و 2
پیتر آوری، تاریخ معاصر ایران
از کودتای 28 مرداد تا اصلاحات
ارضی، ص 9، (ترجمه محمد
رفیعی مهرآبادی)
2ـ علی امینی از سرشناس ترین
چهره های تاریخ سلطنت پهلوی
است که نام او به ویژه با دوران
پرهیاهوی یک سال و دو ماه
صدارتش و آغاز رفورمهای
آمریکائی در ساختار اقتصادی ـ
فرهنگی ایران در دهه 1340 گره
خورده است.
او، در 1284 ش.
،
در تهران به دنیا آمد.
تحصیلات
ابتدائی را در مدرسه رشیدیّه و
تحصیلات متوسطه را در
دارالفنون به پایان رساند و در
1305، برای ادامه تحصیل، به
فرانسه رفت.
وی، پس از اخذ
لیسانس از دانشگاه گرونوبل، در
1310، دکترای اقتصاد را از
دانشگاه پاریس دریافت داشت و
در 1314، به استخدام وزارت
دارائی درآمد.
وی، در این
وزارتخانه، صاحب مشاغلی
چون ریاست گمرک و مدیرکلّ
اقتصاد و دارای بود.
با سقوط دولت دیکتاتوری
رضاخان، امینی 37 ساله، به
معاونت احمد قوام،نخست وزیر
وقت رسید (1321).
او ـ که
مورد توجّه خاص دیپلماسی
امریکا قرار داشت ـ در 1325،
ریاست بانک صنعتی را عهده دار
شد.
امینی، در 1326 در مجلس
پانزدهم، نماینده تهران شد و در
1329، در کابینه حسینعلی
منصور، وزیر اقتصاد شد و در
1330، در کابینه اوّل مصدّق نیز،
مجدّدا، در رأس وزارتخانه فوق
قرار گرفت.
او، این سمت را پس
از کودتای 28 مرداد 1332، در
دولت سپهبد فضل اللّه زاهدی نیز،
حفظ کرد.
در این سمت، وی،
وظیفه داشت اهداف اقتصادی
کودتا را تحقّق بخشد و منافع
شرکتهای بزرگ نفتی غرب را ـ
که هر یک بر ویرانه های
امپراتوری شرکت نفت ایران و
انگلیس سیطره داشتند ـ تأمین
کند.
او، در 29 شهریور 1333،
قرارداد کنسرسیوم را در جوّ
رعب آمیزی که فرماندار نظامی
تهران، تیمور بختیار به وجود
آورده بود، منعقد ساخت و
علی رغم مخالفت نیروهای اصیل
ضداستعماری به رهبری آیت الله
کاشانی، آن را در تاریخهای 29
و 6 آبان همان سال، به تصویب
مجلس نیز رساند.
امینی، در
کابینه حسین علا نیز ـ که پس از
برکناری فضل اللّه زاهدی، قدرت
را در فروردین 1334 به دست
گرفت ـ سمت وزارت دارائی را
حفظ کرد.
وی، در دیماه همین
سال، به دلیل اعتمادی که آمریکا
به او داشت، سفیر ایران در
واشنگتن شد.
او، تا پایان اسفند
1336، این سمت را عهده دار
بود.
در طول این مدّت، شاه، به
وی بدبین شده بود و وی را از
سوی آمریکائیها، جانشین خود
می دانست.
علی امینی، در 17 اردیبهشت
1340، تحت فشار آمریکائیها،
به نخست وزیری رسید و در 14
ماه یعنی تا 27 تیر سال بعد، در
این سمت باقی ماند.
سپس جای
خود را به امیر اسداللّه علم داد.
او
از زمان کناره گیری تا پایان
حکومت جانسون دمکرات و به
قدرت رسیدن نیکسون
جمهوریخواه در آمریکا
(1350) ـ که موجب بسط اقتدار
شاه گردید ـ همواره تحت نظر
ساواک بود.
امّا در 1355، با
پیروزی دمکراتها، وی، مجدّدا
وارد تهران شد و در 1357، با
شکل گیری انقلاب اسلامی،
راهی فرانسه گردید.
امینی، از
اعضای فعّال فراماسونری در
ایران بود.
وی، در 21 آذر
1371، در 87 سالگی در پاریس
درگذشت.
(ساجدی، احمد، مشاهیر سیاسی
قرن بیستم، انتشارات محراب
قلم، تهران 1374، ص 54) و با
اندکی حک و اصلاح
(دکترعلی امینی به روایت اسناد
ساواک، 2 جلد، تهران، 1379)
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - روزنامه فرمان به روایت اسناد ساواک صفحه 144