تاریخ سند: 1 دی 1356
موضوع: پخش اعلامیه
متن سند:
از: ساری تاریخ: 1 /10 /2536[]
به: 312 شماره: 2624 /2ﻫ 1
موضوع: پخش اعلامیه
1001
ساعت 20:30 مورخ 29 /9 /36 هنگامی که دسته سینهزنی مسجد کاظم بیک بابل از مسیر تعیین شده خیابان فرح میگذشت تعدادی اعلامیه مضرّه توسط عوامل ناشناس در بین دسته توزیع گردید به دنبال این امر 10 نفر که مشکوک به پخش اعلامیه بودند به شهربانی دلالت و پس از بررسی از سه نفر دستگیر شده رفع سوء ظن به عمل آمده که از طریق شهربانی آزاد میگردند و هفت نفر دیگر به اسامی زیر همراه پرونده به سازمان بابل معرفی و تحقیقات از یادشدگان ادامه دارد نتیجه به عرض خواهد رسید.1
نام نام خانوادگی نام پدر شغل ساکن
حسن احمدزادهکفشگر2
حسین چوب فروش بابل
قاسم سفیدچیان3
علی اکبر برنج فروش بابل
علیجان ذاکر حسین4
علی اصغر کارمند هنرستان رستاخیز بابل
سید حسن سعادت سربابلی5
سید مرتضی رانندهی تاکسی بابل
علی اصحابی6
سید رمضان دانشجوی سال سوم اقتصاد بابل
مهدی یزدانی7
احمد اصفهان
محمدعلی بهرامی
عباس کارمند ذوب آهن اصفهان
اهل بابل
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت مازندران رخشا
گوینده: علی محمدی
گیرنده: روحانیزاده
در بولتن درج شد. 1 /10 /36
در ساعت 7 روز 3 /10 /36 به بخش 312 واصل شد. آقای مرعشی 3 /10 /36
توضیحات سند:
1. ساواک بابل طی نامه شماره: 2031 /2ﻫ ب - 11 /10 /36 به ساواک مازندران درباره افراد مورد اشاره در سند فوق نوشته است: «شهربانی بابل اعلام داشته پرونده هفت نفر متهمان موردنظر به دادسرای شهرستان بابل ارسال که برابر نامه شماره 2571 /599 /36ـ2 /10 /36 بازپرسی بابل متهمین همراه با پرونده متشکله به دادسرای نظامی استان مازندران اعزام که طیّ نامه شماره 1ـ10ـ66ـ401ـ3 /10 /36 دادسرای نظامی مذکور با قرار التزام آزاد گردیدهاند.»
2. حسن احمدزاده کفشگر، فرزند حسین در سال 1312ﻫ ش در بابل به دنیا آمد. در شب تاسوعای سال 1356 که مصادف با 29 آذرماه بود، به اتهام پخش اعلامیه در دسته سینهزنی مسجد کاظمبیک، دستگیر شد، که به دلیل اینکه «هیچگونه دلیل و مدرکی که حاکی از دخالت متّهمین یادشده درجریان پخش و توزیع اوراق مضرّه باشد ارائه نشدهاست.» از اتهام وارده تبرئه گردید. (اسناد ساواک - پرونده انفرادی)
3. قاسم سفیدچیان، فرزند علیاکبر در سال 1316 ﻫ ش در بابل به دنیا آمد. در نوجوانی تحت تأثیر آموزههای آیتالله نجفعلی فاضل(ره) بود. آیتالله شیخ محمدتقی فاضل درخاطرات خود در این مورد مینویسد: «یکی از همین تربیت شدگان جوان به نام حاجقاسم سفیدچیان، پدر پزشک مذهبی متخصص اعصاب و روان آقای دکتر مهدیسفیدچیان، بود که در جلسات تفسیر مرحوم والد، قرآن میخواند و مرحوم آقا تفسیر میکرد. مغازه دار بود. در زمان جوانی، در دوران طاغوت روزی ماشینی توقف میکند و زنی بی حجاب برای خرید وارد مغازه اش میشود، و او از فروش امتناع میکند وقتی مورد اعتراض قرار میگیرد میگوید: به زنان بی حجاب، چیزی نمیفروشیم. گویا آن زن از وابستگان شخصیتهای کاذب آن روزها بود و به همین جهت مغازه اش چند روز بسته میشود.» خاطرات حجتالاسلام شیخ محمدفاضل استرآبادی، تدوین محمدرضا احمدی،تهران مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387، ص 51.
4. علیجان ذاکر حسین (حسینی) فوکلایی، فرزند علیاصغر درسال 1328 ﻫ ش در بابل به دنیا آمد. در سال 1356 کارمند هنرستان رستاخیز بابل بود. ایشان بعد از انقلاب که مرحوم آیتالله هادی روحانی نماینده ولی فقیه در مازندران و امام جمعه بابل بود، مسئول تبلیغات نماز جمعه این شهرستان بود.
5. سیدحسن سعادتمند، فرزند سید مرتضی در سال 1322 ش در بابل به دنیا آمد. وی در حال حاضر مسئول ستاد نماز جمعه بابل است.
6. علی اصحابی، فرزند میر رمضان درسال 1334 ﻫ ش در بابل به دنیا آمد. پس از تحصیلات دبیرستانی به دانشگاه رفت و لیسانس اقتصاد گرفت. وی قبل از انقلاب در راهپیماییها و تظاهرات علیه رژیم شاه شرکت فعّالی داشت که منجر به دستگیریاش شد. بعد از پیروزی انقلاب تحت تاثیر گروهکهای چپ (چریکهای فدایی خلق) قرار گرفت که در این زمینه فعالیتهایش محدود بود. بعد از جریان هفت تیر از موضع خود دست کشید و مجدداً شروع به فعالیتهای اسلامی نمود. (اسناد ساواک- پرونده انفرادی)
7. مهدی یزدانی، فرزند احمد در سال 1321 ﻫ ش در بابل به دنیا آمد. وی که در شهستان بابل به شغل ملامین فروشی اشتغال داشت، یکی از متهمین پخش اعلامیه در شب تاسوعای سال 1356 بود که به همین علت دستگیر شد. ولی به دلیل اینکه «هیچگونه دلیل و مدرکی که حاکی از دخالت متّهمین یاد شده بالا در جریان پخش و توزیع اوراق مضرّه باشد ارائه نشده است.» تبرئه شد. مهدی یزدانی از چهرههای شناخته شدهی بازار بود که در جریان فعالیت برای بستن مغازهها و اعتصابات دارای نقش بود. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به فعالیتهای خود در راستای انقلاب اسلامی ادامه داد. (سناد ساواک - پرونده انفرادی)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 03 صفحه 4