تاریخ سند: 12 مرداد 1346
موضوع : عقاید و نظرات افراد عضو حزب ایران نوین در مورد انتخابات
متن سند:
به : 321
از : 324 شماره : 8395 /324
1ـ آقای ناصرزاده مسئول یکی از حوزه های حزبی : اظهار داشته :
حزب ایران نوین خیانت کرد، حزب بالاخره خودش را فروخت و انتخابات را به
لجن کشید
2ـ آقای مهندس جواد
تبریزی:1
فرماندار سابق، فرماندار کل
سابق لرستان، و فعلاً :
قائم مقام دکتر پیراسته در
سازمانهای اردوی کار.
مسئول یکی از حوزه های
حزبی : در مذاکرات
خصوصی با آقای
زرین قلم2 رئیس سابق
اداره مطبوعات وزارت
اطلاعات به سختی از وضع
انتخابات و غفلت و
خودخواهی اولیای حزب
ایران نوین بد می گفت.
اظهار
می داشت چون ما در حزب
آزادی سخن داریم، با این که من می دانم هر چه در هر حوزه گفته می شود
بلافاصله به مقامات امنیتی هم گزارش می شود معذالک گفتنیها را می گوئیم.
من
پریشب در حوزه خودمان گفتم که این انتخابات یک انتخابات کاملاً مغرضانه و
فاسد است و چه بهتر که مثل یکی از ادوار پیشین از طرف شاهنشاه دستور
انحلال مجلسی که قرار است تشکیل شود صادر گردد، این شایعه حتی در بین
مردم هم رواج یافته که یا انتخابات باطل می شود یا مجلس منحل خواهد شد.
آقای زرین قلم افزود که اگر چنین بشود مفهومش این است که خط بطلان بر روی
موجودیت حزب ایران نوین کشیده می شود آقای مهندس تبریزی ادامه داد و
گفت که چرا حزب از بین برود، حزب را تصفیه می کنیم
3ـ آقای محمدمهدی خسروی کردستانی :
مسئول حوزه 144 حزب ایران نوین در تهران : این شخص از دبیران و کارکنان
برجسته وزارت آموزش و پرورش است، در سالهای اخیر مدتی هم در بغداد
مأموریت داشته، اصلاً اهل سنندج است، کاندیدای منطقه (نقده) بوده ولی بعدا
نام او را از لیست کاندیداها حذف کرده اند، اکنون خود این شخص از اعضای
انجمن نظارت مرکزی
انتخابات در تهران هم هست
دکترای حقوق و سیاسی
دارد.
این شخص عصر روز
(9 /5 /46) در ساختمان
مرکزی حزب با آقای مرزبان
به عنوان گله و درددل از
ندانم کاری اولیای مملکت و
اولیای حزب صحبت می کرد
و بسیار ناراحت بود، می گفت
آیا معنی انقلاب این است که
اصولاً تیپ تحصیلکرده را در
این مملکت کنار بگذارند و آن
وقت عباس روستا ـ حیدر
صائبی ـ عباس میرزایی ـ
شیخ بهایی و امثال اینها باید برای دانشجویان دانشگاه قانون وضع کنند؟!
آقای خسروی عقیده داشت که در تنظیم لیست کاندیداها خدعه بکار رفته و نظرات
خصوصی و رفیق بازی نقش عمده داشته است.
می گفت آیا من بهتر به اوضاع
سیاست دنیا، سیاست مملکت وضع بحرانی جهان، نقش شاه در حفظ مملکت،
مسائل بین المللی و غیره واردتر هستیم یا آقای (زرگرزاده حاج باغلو) را که به جای
من گذاشته اند و هنوز نمی داند رأی سفید در مجلس [یعنی] چه و رأی کبود یا ممتنع
یعنی چه؟!.
توضیحات سند:
1ـ جواد تبریزی در سال 1293
متولد شد و تحصیلات ابتدایی
را در کاشان و متوسطه را در
تهران به پایان رسانید و سپس
تحصیلات خود را در هنرسرای
عالی ادامه داده، به کسب دیپلم
عالی مهندسی نائل گردید.
وی خدمات دولتی را در
وزارت بازرگانی و هنر شروع
کرد و در سال 28 به وزارت کار
منتقل شد و پس از چندی
فرمانداری اراک شمیرانات و
تهران را به عهده گرفت و در
اواسط خرداد سال 49 به سمت
قائم مقام دبیر کل سازمان
اردوهای کار ایران منصوب و
مشغول گردید.
او در خرداد ماه
1350 به سمت استانداری
استان ساحلی رسید.
(ر.ک : بهنود مسعود، از سید
ضیاء تا بختیار، چاپ پنجم،
تهران 1370، صص : 876،
881، 896، 914؛
عاقلی باقر، روزشمار تاریخ
ایران از مشروطه تا انقلاب
اسلامی، ج 2، صص 247،
255، 300، 363، 365، 366،
374، 390؛ طلوعی محمود،
بازیگران عصر پهلوی، ج 2،
صص 746 و 748، روزنامه
اطلاعات، چهارشنبه پنجم
خرداد ماه 1350، شماره
13502، صفحه 20)
2ـ علی زرین قلم فرزند
محبعلی در سال 1299 ه ش در
مشهد به دنیا آمد.
نامبرده دوره
ابتدایی را در دبستان فرخی
مشهد و سپس در دبیرستانهای
معرفت و شاهرضا تحصیل نمود.
وی از زمان تحصیل در دبستان
با روزنامه های محلی مشهد
آشنا شد و از سال 1316 در
مطبوعات مقاله می نوشت و
صاحب امتیاز و مدیر
روزنامه مرزبان، قهستان و
روزنامه فکاهی جامی راد بود.
مشارالیه عضو مؤسس و
دبیرانجمن نویسندگان ایران بود
و در تهران با مجلات و
روزنامه های ترقی ـ تهران
مصور ـ باباشمل ـ امید ـ نسیم
شمال، توفیق و اطلاعات
همکاری داشت.
علی زرین قلم
از سال 1324 رئیس اداره
انتشارات شهرداری تهران،
رئیس اداره پیشه وران، معاون
اداره کل خواروبار، معاون
اداره کل لوله کشی، معاون اداره
کل بازرسی و رئیس بازرس
امور مالی بود.
بنا به گفته
خودش نامبرده از بدو پیدایش
حزب توده همه جا سرسختانه با
آن مبارزه کرد و در زمان
حکومت مصدق بدلیل مخالفت
با حکومت او از کار برکنار شد و
در غائله آذربایجان و دمکراتها
به آنجا اعزام و محرمانه با مرکز
همکاری کرد.
وی در
مصاحبه ای به ساواک اظهار
داشته : قصد ورود به سازمان
امنیت را داشته ولی چون
سوابقش در دسترس مسؤولین
نبوده اینکار به فراموشی سپرده
شده است.
مشارالیه در سال
1337 به سنندج رفت و بعنوان
رئیس انتشارات و تبلیغات
کردستان بکار پرداخت که بدلیل
همکاری نزدیک و صمیمانه با
شماره رمز 2686 مقرر گردید،
ماهیانه مبلغ پنج هزار ریال
بعنوان پاداش از طرف ساواک،
به وی پرداخت شود و از طرف
اداره تبلیغات جهت فعالیت
بیشتر یک خودرو در اختیارش
قرار گرفت که پس از اتمام
مأموریت در سنندج، ساواک با
دادن هدیه از همکاریهای او
قدردانی نمود.
پس از آن
وی به اهواز منتقل و در آنجا
رئیس اداره انتشارات و رادیو
شد.
مشارالیه عضو حزب
رستاخیز و مدیر مسؤول مجله
رستاخیز روستا بود و مسؤولیت
مجله تلاش را برعهده داشت.
نامبرده در سال 55 به وزارت
بازرگانی منتقل و مشاور معاون
وزیر بازرگانی (آرین پور) شد.
منبع:
کتاب
حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک - جلد 2 صفحه 331