صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

[بولتن]

[بولتن]


متن سند:

[بولتن]1
4ـ ساعت 163 روز 26 /8 /57، قریب 3 نفر از اهالى گرگان و بخشهاى اطراف آن درحالی که توسط تعدادى ازروحانیون قشرى از جمله طاهرى و نورمفیدى، همراهى می‌شده‌اند به بخش شاه‌پسند از توابع شهرستان گنبدکاووس وارد و درجلوى مسجد جامع بخش مذکور اجتماع و سپس یکى از روحانیون قشرى ضمن ایرادسخنرانى تحریک‌آمیز، مطالبى نیز در تائید از روح‌اله خمینى عنوان نموده است.
در هنگام سخنرانى روحانى مورد بحث، عده‌اى از اهالى شاهدوست و میهن‌پرست شاه‌پسند اقدام به دادن شعارهاى ملى و میهنى کرده‌اند که چون هر آن امکان درگیرى بین گروههاى موافق و مخالف متصور بوده، لذا مأمورین ژاندارمرى با شلیک چهار تیرهوائى متظاهرین را متفرق نموده‌اند.
5 ـ ساعت 18 روز 26 /8 /57، پس از اجتماع حدود 3 نفر از طبقات مختلف مردم در مسجد قائمیه شهر گنبدکاووس، حبیب‌اله پیمان2 (از اعضاء حزب مردم ایران3 و جمعیت به اصطلاح نهضت آزادى)4 که اخیراً به این منطقه عزیمت نموده، به سخنرانى پرداخته و در خلال سخنرانى خود ضمن تفسیر آیاتى از کلام‌اله مجید، حاضرین را به اتحاد، اتفاق و همبستگى دعوت کرده است.5
پس از خاتمه اظهارات نامبرده، جمعیت از مسجد خارج و هنگامی که تعدادى از آنها قصد سوار شدن به چندین دستگاه وانت بار حامل سنگ و آجر را داشته‌اند، مأمورین شهربانى مداخله و از تشکل این افراد جلوگیرى به عمل آورده‌اند.
ضمناً رانندگى یکى از اتومبیل‌هاى وانت‌بار به عهده یک نفر سرباز وظیفه که گفته شده محل خدمت وى اصفهان می‌باشد، بوده که یاد شده توسط مامورین دستگیر و به ژاندارمرى ناحیه تحویل شده است.
ارزیابى خبر:
خبر صحت دارد.
اقدامات انجام شده:
مراتب به نخست‌وزیرى اعلام گردیده است.

توضیحات سند:

.1 بندهاى اول و دوم این بولتن حاوى خبرهاى روز بیست و پنجم آبان بود. عنوان بولتن «حوادث و وقایع شهرهاى استان مازندران» است. بند سوم نیز مربوط به وقایع شهر ساری از 26 /8 /57 بود که از درج آن خودداری شد.
.2 حبیب‌الله‌ پیمان، فرزند حسن در سال 1314 ﻫ ش در شیراز به دنیا آمد، در حالى که 16 سال بیشتر نداشت و در دبیرستان سلطانى شیراز به تحصیل مشغول بود به حزب مردم ایران پیوست و در تشکیلات دانش‌آموزى آن حزب به فعالیت پرداخت. وى عضویت در جمعیت آزادى و نهضت مقاومت ملى و... را نیز تجربه کرده است. حبیب‌الله‌ پیمان که با نام مستعار «پایدار» نیز معروف بود. یک سال پس از کودتاى 28 مرداد سال 1332 از شیراز به تهران آمد و در حالى که در رشته دندانپزشکى دانشگاه تهران تحصیل مى‌کرد در سال 1343 با همکارى برخى از افراد جبهه ملى مبادرت به تشکیل سازمانى تحت عنوان «جنبش آزادیبخش ملى ایران» «جاما» نمود و در سال 1344 به همراه تعدادى دیگر دستگیر و به دو سال حبس محکوم شد. پیمان در سال 1345 با ارسال عریضه‌هائى براى شاه، رؤساى دادرسى ارتش و ساواک درخواست عفو و بخشودگى کرد که مورد موافقت واقع و مورد عفو قرار گرفت و از زندان آزاد شد. دکتر حبیب‌الله‌ پیمان تا سال 1356 در سکوت به سر برد ولى با شروع حرکت‌هاى گسترده انقلابى مردم به رهبرى روحانیت، او نیز ضمن مسافرت به بعضى نقاط، سخنرانى‌هایى در انتقاد به رژیم شاه، ایراد کرد و ذیل اعلامیه‌هاى "کمیته ایرانى دفاع از آزادى حقوق بشر" را نیز امضاء کرد. پیمان در 19 شهریور سال 1357 توسط فرماندارى نظامى دستگیر و پس از مدت کوتاهى از زندان آزاد شد و در تاریخ 8 /10 /1357 کشور را به قصد ایتالیا ترک کرد.
دکتر پیمان که در سال 1357 با درجه دکتراى دندانپزشکى کارمند انستیتو بهداشتى دانشگاه تهران بود، پس از پیروزى انقلاب اسلامى، در ابتدا سازمانى تحت عنوان جنبش مسلمانان مبارز را راه‌اندازى کرد و با انتشار نشریه «امت» فعالیت خود را مجدداً پى‌گرفت و در اوایل سال 1361 به دلیل ضعف ایدئولوژیکى نشریه را تعطیل و سازمان را منحل اعلام کرد. وی در مقابله با انقلاب و روحانیت تلاش‌های زیادی کرد و در سال 1372 در سخنرانى سال‌گرد نهضت مشروطه در منزل خود ضمن انتقاد از روحانیت، حکومت ایران را نوعى حکومت قرون وسطائى با دستگاه‌هاى تفتیش عقاید و.... معرفى کرد.
3. حزب مردم ایران: پس از شهریور 1320، سیدمحمد صادق طباطبایی از سیاسیون صدر مشروطه که در زمرۀ نمایندگان مجلس شورای ملی به شمار می‌رفت، حزب اتحاد ملی را بنیان نهاد که در حقیقت شعبه‌ای از فراکسیون اتحاد ملی در مجلس شورای ملی بود. پس از آن در دهم مرداد 1323 با صدور اطلاعیه‌ای که تعداد زیادی از رجال سیاسی آن را امضا کرده بودند تشکیل حزب مردم اعلام شد. در اعلامیۀ تاسیس این حزب آمده بود: «... اکنون امضا کنندگان با ایمان کامل و عقیده راسخ برای انجام این منظور مقدس به نام آزادی یعنی عدم تحمیل بیداد و عدم تحمل بیدادگری به نام ایجاد عدالت عمومی و سعادت کشور هم میهنان را برای تشکیل یک حزب قوی ملی که ایران و آزادی آن هدف غایی آمال و آرزویش باشد به نام حزب مردم دعوت می‌نماید.» از جمله افرادی که این اعلامیه را امضا کرده بودند می‌توان از امان‌الله اردلان، عباسقلی اردلان، دکتر آقایان، ذبیح‌الله صفا، ابراهیم زند، دکتر اسماعیل سنگ، مظفر بقایی، مهدی ملکزاده، حسام‌الدین دولت‌آبادی، عزیزالله بیات و.... نام برد. درباره تغییر نام حزب اتحاد ملی به حزب مردم و هدف از این تغییر نام آبراهامیان در کتاب جامعه‌شناسی ایران می‌نویسد: برای به دست آوردن حمایت گسترده‌تر، نام سازمانشان را به حزب مردم تغییر دادند که به طور سربسته از سوسیالیسم دفاع می‌کرد و روزنامه رادیکالی به نام صدای مردم نیز منتشر می‌کردند.
در دوران نخست‌وزیری قوام، حزب مردم یکی از مخالفین سرسخت آن به شمار می‌رفت. «صدای مردم» ارگان حزب مردم که صاحب امتیاز آن «محمد حسین فری‌پور» بود در 16 دی ماه 1325 به دلیل مخالفت با دولت قوام توقیف شد. پس از سه ماه تعطیلی، در نخستین شمارۀ پس از توقیف در 11 فروردین 1326 خطاب به نخست‌وزیر نوشت: «در آخرین شماره صدای مردم که توقیف شد، نوشته بودیم چرا عده‌ای از اوباش که به باشگاه ما و دانشگاه ریخته و شکسته و زده و غارت کرده‌اند، را مورد تعقیب قرار نمی‌دهید. امروز دیگر همه کس می‌داند که اقدامات شما فقط برای حفظ مقام و موقعیتی است که به دست آورده‌اید. استقلال و آزادی ایران از دست رفته است.» در جریان انتخابات دوره پانزدهم مجلس، کاندیداهای حزب مردم نیز چون سایر احزاب از راه‌یابی به مجلس بازماندند. صدای مردم طی مقاله‌ای ضمن حمله به اقدامات دولت و حزب دموکرات ایران نوشت: «این را تاریخ ایران نمی‌تواند تحمل کند که کهبد و ارسنجانی و هراتی و شهاب خسروانی و این نوع اشخاص که به زور زر و سیم و سرنیزه سر از صندوق انتخابات درآورده‌اند به جای مدرس و موتمن الملک و غیره و غیره بنشینند و برای بنده و شما قانون بنویسند و بر پانزده میلیون نفر حکومت کنند.... اینها اگر به مجلس رفتند و اعتبارنامه شان تصویب شد دیگر باید فاتحه مشروطیت و قانون اساسی را خواند.»
مرامنامه و مواضع و تفکر حاکم بر حزب مردم همچون سایر احزاب خالی از اصول و نقطه نظرات مترقی نبود و حتی از سوسیالیسم نیز حمایت می‌کرد. با این حال مواضع دست راستی آن نیز از خلال بیانیه‌ها، مقالات روزنامه صدای مردم و عملکرد آنها مشخص می‌شد. در کتاب جامعه‌شناسی ایران آمده است «صدای مردم .... درباره مزایای سوسیالیسم سخن می‌گفت. گرچه فعالیت‌های آنان بازتاب مشی و پیشینه محافظه‌کار درباری آنها، بود.» حزب مردم علاوه بر تهران، در اصفهان، کرمان، کرمانشاهان، لرستان و همدان نیز فعالیت داشت.
4. نهضت آزادی: جمعی از نیروهای مذهبی جبهه‌ی ملی در اردیبهشت سال 1340 فعالیت تشکّلی را رسماً اعلام کردند و عنوان نهضت آزادی را بر آن نهادند. این تشکل که با هماهنگی و اذن دکتر محمد مصدق شکل گرفت، خود را وفادار به قانون اساسی مشروطیت و پیرو راه مصدق معرفی کرد. با اوجگیری نهضت روحانیت به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، نهضت آزادی با حفظ مواضع خود به آن پیوست. در بازگشت تاریخی امام(ره) در بهمن 57 مهندس بازرگان از مؤسسین این نهضت بر اساس قولی که در فرانسه مبنی بر پذیرش اصول انقلاب داده بود، به فرمان امام(ره) به نخست‌وزیری دولت موقت منصوب شد، اما دولت موقت مهندس بازرگان به دلیل گرایش‌های سیاسی‌اش از اهداف رهبری انقلاب به مرور فاصله گرفت و اختلاف مبانی فکری خود را با اصول انقلاب آشکار ساخت و زمینه را برای بازگشت مجدد آمریکایی‌ها مهیا می‌کرد. بروز این گرایش منجر به اشغال لانه‌ی جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام شد که دولت موقت را مجبور به استعفا کرد. از آن پس نهضت آزادی نیز به صف مخالفین انقلاب پیوست و به یک اهرم فشار علیه ایران در دوران هشت سال دفاع مقدس تبدیل شد. این حزب، با القای روحیه ترس از آمریکا و با تبلیغ عدم فایده‌ی جنگ عملاً به خدمت دشمنان استقلال ملّت درآمد.
5. شهربانى گنبد کاووس بخشى از سخنان آقاى پیمان را چنین منعکس کرد: «جهاد نهضت مسلمانها جهانیان را خیره خود کرده و ابرقدرت‌ها را نگران ساخته است؛ نگران از این که مبادا ملت اسلامى در انقلاب خود پیروز شوند. ابرقدرتها همیشه مسلمانان را تحت اسارت و بردگی خود قرار داده و به استثمار کشیده‌اند، ولی اکنون ما باید زنجیرها را پاره کنیم.»

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گلستان- کتاب5 صفحه 127

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.