تاریخ سند: 15 مرداد 1357
اعلامیه جمعی از اساتید و فضلاء حوزه علمیه قم راجع به فاجعۀ اخیر مشهد و سایر شهرهای ایران
متن سند:
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت مسلمان و بیدار ایران! رژیم منفور و در حال سقوط حاکم بر ایران برای چندمین بار در ماههای اخیر دست به آدم کشی زده و این بار که از اتحاد و همبستگی شما ملت بیدار و غیور به پیروی از دستورات رهبر بزرگ در خودداری از برگزاری هرگونه مظاهر جشن و سرور در سوم و پانزدهم شعبان و به جای آن برپا داشتن تظاهرات علیه دیکتاتوری و اختناق، بیش از پیش به خشم آمده بود مردم شجاع شهرهای مشهد، شیراز، رفسنجان،جهرم، همدان، و اصفهان را هدف گلوله قرار داد و عدۀ زیادی از آنان را مقتول و مجروح نمود.
مأمورین کارگزاران استبداد سیاه این بار مشهد را صحنه شدیدترین وحشیگریهای قرون وسطائی قرار دادند.
آنها حتی به داخل حرم مطهر حضرت امام رضا علیهالسلام ریخته و زائران بیدفاع را دژخیمانه زیر باطوم [باتوم] و سر نیزههای خود مضروب و مجروح نمودند و با این کار، خاطرۀ مسببین و عاملین جنایت ضد انسانی و ضد اسلامی مسجد گوهرشاد را تجدید کردند، این رژیم مزدور که تازگیها میخواهد ادای دموکراسی را درآورد و برای فریب دادن مردم عبارت فضای باز سیاسی را تکرار میکند و دم از انتخابات صد در صد آزاد میزند، آنچنان دچار سرگیجه شده است که علناً برخلاف همین ادای مسخرهاش حتی از برگزاری اجتماعاتی که قرار بود در تهران و سایر شهرها به منظور بیان جنایات دستگاه و ابراز انزجار آن تشکیل شوند، جلوگیری به عمل آورد و در عوض تلاش بیحاصل مأمورین ساواک را برای نصب چند لامپ بر سر در ادارات دولتی در وسائل ارتباط جمعی تحت کنترل خود به طور گسترده به عنوان جشن مردم منعکس ساخت.
ننگ بر این رژیم خودکامه و دیکتاتور که دم از آزادی می زند و عملاً آشکارا آزادی را میکوبد.
ما با ستایش فراوان از همبستگی شکوهمندی که شما ملت بیدار در جهت تحقق بخشیدن به اهداف این نهضت مقدس اسلامی به پیروی از پیشوای بزرگ و قائد عظیم الشأن اسلام، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی دامت برکاته از خود نشان داده اید، به شما نوید میدهم که صفوف فشرده و نفوذ ناپذیر ملت و روحانیت که همواره چون سد محکمی در برابر بیگانگان و بیگانه پرستان از کیان اسلام و مسلمین این مرز و بوم دفاع نمودهاست، اکنون به مرحلهای رسیده است که در موضع قدرت و در نهایت استواری و استحکام موجودیت رژیم ننگین و ضد اسلامی و ضد ملی حاکم بر ایران را آشکارا تهدید میکند و این نهضت صد در صد اسلامی که روحانیون فداکار و آگاه آن را آغاز کردهاند، به خواست خدا همچنان ادامه خواهد داشت.
هوشیاری و شجاعت ستودنی فرزندان بیدار اسلام که در چهار چوب نهضت همگام با روحانیون آگاه و فداکار توانستهاند این همه به هدف نزدیک شوند، پشتوانه محکمی برای ادامه راه این مبارز است.
و همان گونه که پیشوای بزرگ نهضت بارها فرمودهاند ملت شریف ایران هرگز با این رژیم جنایتکار سرآشتی ندارد و هرگونه دسیسهای را که در شکلها و قالبهای فرمایشی برای خنثی کردن این نهضت به عمل آید، به خوبی شناخته و فریب آن را نخواهد خورد، هرچند در قالب وعده انتخابات آزاد باشد که فریبی بیش نیست و نهضت ما هرگز زیربار آن نخواهد رفت.
درود فراوان ما بر ارواح شهیدان عزیزی که در طول مبارزات بیامان ملت علیه حکومت طاغوتی زمان، با خون پاک خود درخت این نهضت اسلامی را آبیاری کردهاند و سلام ما به همه مسلمانان غیوری که تا پای جان به راه شهدای آزاده خود ادامه خواهند داد.
درود فراوان ما به شهدائی که در آستانه ماه رمضان در جوار تربت پاک ثامنالائمه علیهم السلام و در شهرهای شیراز، رفسنجان، جهرم، همدان و اصفهان با جان فشانی خود استمرار نهضت را به اثبات رسانده و مشت محکمی بر دهان مزدوران اجانب کوبیدن [کوبیدند] و سلام ما بر مسلمانان شجاعی که خاطره این عزیزان را گرامی میدارند و به پیروی از مراجع تقلید و همرزم با روحانیون آگاه و مبارز به راه خود تا رسیدن به پیروزی نهائی ادامه میدهند.
«ربنا افرغ علینا صبراً و ثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین»1
ابوالفضل النجفی الخوانساری ـ حاج سیدمحمدرضا اصفهانی ـ اسدالله مدنی 2 ـ الاحقر محمد شاه آبادی ـ علی مشکینی ـ علی تهرانی ـ حسین نوری ـ محمد فاضل ـ عبدالله جوادی 3 ـ محمد محمدی گیلانی ـ محمد تقی عالمی ـ حسین راستی کاشانی 4 ـ رضا توسلی ـ سید محمد احمدی ـ سیدعلی محمد دستغیب شیرازی ـ محمد صادق خلخالی ـ محمد مهدی ربانی املشی ـ عباس محفوظی ـ هادی باریک بین 5 ـ محیالدین فاضل هرندی ـ حسن تهرانی6 ـ علی محقق ـ علیاکبر مسعودی ـ محمد مؤمن ـ یوسف صانعی ـ اسماعیل صالحی مازندرانی ـ سید حسین موسوی ـ سید حسن طاهری ـ علی رضا الهی قمی ـ سید محمد حسین کاشانی ـ مرتضی فهیم کرمانی ـ محمدعلی شرعی ـ غلامحسین حقانی ـ محمدتقی شاهرخی حسن آبادی ـ عبدالرحیم ربانی شیرازی ـ محمد یزدی ـ مرتضی بنی فضل
توضیحات سند:
1.
بخشی از آیه 250 سوره بقره:« بار پروردگارا! به ما صبر و استواری بخش و ما را ثابت قدم دار و ما را در شکست کافران یاری فرما»
2.
شهید آیتالله سید اسدالله مدنی، فرزند آقامیرعلی در سال 1293ﻫ ش در دهخوارقان از توابع تبریز به دنیا آمد.
در 16 سالگی پدر و پیش از آن مادرش را از دست داد و سرپرستی خانواده پدری را عهده دار گردید.
ایشان به منظور تحصیل به قم مهاجرت کرد و پس از گذراندن دوره سطح به درس خارج فقه و اصول آیات عظام شهابالدین مرعشی نجفی و سید محمدرضاگلپایگانی و سید محمدتقی خوانساری و سید محمد حجت کوه کمرهای حاضر شد.
همچنین حدود 4 سال از درس فلسفه حضرت امام ( ره) بهره برد.
آیات حجت و خوانساری به ایشان اجازه اجتهاد دادند.
آیتالله مدنی سپس به نجف مهاجرت کرد و به درس آیات عظام سیدابوالحسن اصفهانی، عبدالهادیشیرازی، سید محسن حکیم و ابوالقاسم خویی حاضر شد وآیتالله حکیم نیز به ایشان اجازه اجتهاد دادند.
شهید مدنی درنجف اشرف ضمن تحصیل به تدریس دروس دوره سطح همت گماشت.
آیتالله مدنی فعالیت سیاسی و اجتماعیخویش را از دوران جوانی و هنگام تحصیل در حوزه علمیه قم شروع کرد.
مبارزه با فرقه ضالّه بهائیت، همراهی با طرفداران آیت اللّه کاشانی و نیزحمایت از فدائیان اسلام از آن جمله است.
در زمان قیام 15 خرداد 1342 آیتالله مدنی درنجف بود و به نشان پشتیبانی از نهضت امام خمینی کلاس درس خود را تعطیل کرد و بعد از تبعیدحضرت امام(ره) به نجف همواره درمعیت امام(ره) بود و هر زمان حضرت امام نمیتوانستند نمازجماعت را اقامه کنند، وی به نیابت از ایشان نماز جماعت رابرگزار میکرد.
شهید مدنی درفاصله 1341 تا 1351 ش به تناوب از نجف برای تبلیغ به شهر همدان سفر میکرد و به سبب فعالیت سیاسی همواره تحت مراقبت و نظارت ساواک قرارداشت.
از سال 1350 تا 1354 به جای همدان خرم آباد را انتخاب کرد.
در 1354 ش درخرم آباد دستگیر و برای سه سال به نورآباد ممسنی تبعید شد.
درسال 1356 ش تبعیدگاه او از نورآباد به گنبدکاووس تغییر کرد.
در خرداد 1357 رژیم مجبورگردید تبعیدگاه او را از گنبدکاووس به کنگان تغییر دهد.
در روز 21 بهمن 1357 به همراه عده زیادی از اهالی کرمانشاه مانع حرکت تانکهای ارتش به سمت تهران شد.
بعد از پیروزیانقلاب اسلامی به سمت امام جمعه همدان منصوب گردید و در مجلس خبرگان قانون اساسی از سوی مردم این استان نماینده بود.
پس از شهادت آیتالله قاضی طباطبایی به فرمان حضرت امام ( ره) به سمت امام جمعه تبریز منصوب شد و نقش مهمی در اداره استان و مقابله با حزب خلق مسلمان داشت.
آیت الله مدنی روز 20 شهریور 1360 بعد از نماز جمعه به دست منافقین به شهادت رسید.
ر.ک: یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیت اللّه سید اسداللّه مدنی، تهران، مرکزبررسی اسناد تاریخی، 1377
3.
آیتالله عبدالله جوادی آملی در 1312ﻫ ش در آمل متولد شد.
بعد از طی دوره ششم ابتدایی به حوزه علمیه آمل رفت و علوم پایه را نزد پدر و دیگر مدرسان آن حوزه آموخت.
در 1330 به تهران آمد و سطوح عالیه و خارج فقه و اصول را نزد شیخ محمدتقی آملی و کلام و فلسفه و هیأت و منطق و عرفان را نزد ابوالحسن شعرانی و مهدی الهی قمشهای و فاضل تونی فراگرفت.
سپس به قم رفت و از محضر آیات عظام محقق داماد، امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی استفاده برد و به مرتبه اجتهاد نایل آمد و مدتها است که در حوزه علمیه قم به تدریس اشتغال دارد.
وی دهها کتاب در موضوعات مختلف دینی و فلسفی تألیف کرده است.
آیتالله جوادی آملی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مجلس خبرگان قانون اساسی شرکت داشت و در دورههای اول و دوم مجلس خبرگان رهبری نماینده مردم مازندران بود.
مدتی نیز عضو شورای عالی قضایی بود.
4.
آیتالله حاج شیخ حسین راستی کاشانی، فرزند علی در سال 1306ﻫ ش در خانوادهای مذهبی در کاشان به دنیا آمد.
تحصیلات ابتدایی را تا پایه ششم در کاشان به پایان رسانید.
پس از به سبب شوق فراوان به کسب معارف اسلامی و علوم دینی وارد حوزه علمیه کاشان شد.
دروس دوره ادبیات و بخشی از دروس سطح را نزد استادان مشهور آن دیار آموخت و سپس، برای ادامه تحصیل عازم حوزه علمیه قم شد.
در قم نیز رسائل، مکاسب و کفایه را به پایان رساند و در کنار آن به تحصیل فلسفه، کلام و تفسیر مشغول بود.
پس از آن، برای تکمیل دروس عازم نجف اشرف شد.
این سفر بیش از بیست و پنج سال به طول انجامید.
آیتالله راستی کاشانی، در طول دوران تحصیل خود از محضر استادان برجستهای بهرهمند بود.
رسایل و مکاسب و کفایه را نزد حضرات آیات: شیخ مرتضی حایری یزدی، شیخ عبدالجواد اصفهانی، سید شهابالدین مرعشی نجفی و حاج سید محمدباقر سلطانی طباطبایی آموخت و برای آموختن تفسیر، هیئت و فلسفه نزد علامه سیدمحمد حسین طباطبایی رفت.
وی در دوره تحصیل در نجف نیز، در درس خاج اصول و فقه و تفسیر حضرات آیات: امام خمینی(ره)، سید ابوالقاسم خویی، میرزا باقر زنجانی، سیدمحسن حکیم، سیدمحمود شاهرودی، سیدعبدالهادی شیرازی، میرزاحسن یزدی، شیخ حسین حلی، میرزا حسن بجنوردی و حاج سید حسین حمّامی نیز شرکت میجست.
آیتالله راستی، با عضویت در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، جزء فعالان این مجموعه شد و امضای او در زیر بسیاری از اعلامیهها و بیانیههایی که بر ضد شاه و رژیم پهلوی منتشر میشد، به چشم میخورد.
از دیگر فعالیتهای وی در زمان رژیم شاه، سفر به آبادان، به نمایندگی از طرف امام خمینی(ره)، برای حمایت و پشتیبانی از اعتصاب کارکنان صنعت نفت بود.
وی از کسانی بود که در مسجد دانشگاه تهران متحصن شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن 1357 فعالیتهای سیاسی ایشان ادامه یافت.
5.
آیتالله هادی باریکبین: در 1309ﻫ ش در شهر قزوین به دنیا آمد.
تحصیلات حوزوی را در زادگاهش شروع کرد و قسمتی از سطح را نزد شیخ یحیی مفیدی و سید ابوالحسن رفیعی قزوینی فراگرفت.
برای ادامه تحصیل به قم رفت و نزد آیات مشکینی و سلطانی دوره سطح را به پایان رساند و دوره خارج فقه و اصول را در محضر آیات عظام بروجردی و حضرت امام(ره) سپری کرد.
سپس به نجف رفت و مدت سه سال از درس آیتالله شیخ محمدباقر زنجانی بهرهمند شد.
وی بعد از بازگشت به قزوین اداره مدرسه شیخالاسلام را به عهده گرفت و در کنار فعالیتهای علمی و فرهنگی به مبارزه سیاسی با رژیم پرداخت و با تشکیل جلسات سخنرانی به روشنگری پرداخت.
در 1356 به سردشت تبعید شد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نماینده استان زنجان در مجلس خبرگان قانون اساسی بود.
در 1360 از سوی حضرت امام(ره) به امامت جمعه قزوین منصوب گردید و به عضویت مجلس خبرگان رهبری درآمد.
(اطلاعات، شماره 16897، 30 آذر 1361، ص 15)
6.
آیتالله حسن تهرانی در سال 1312ﻫ ش در خانوادهای متدین در تهران دیده به جهان گشود.
وی تحصیلات ابتدایی را در مکتب فرا گرفت.
سپس به تحصیل علوم دینی روی آورد و در مدرسه علمیهای که توسط آیتالله برهان در شاه عبدالعظیم حسنی تأسیس شده بود به آموختن مقدمات دروس حوزوی پرداخت.
آیتالله تهرانی پس از فراگیری بخشی از مقدمات، برای تکمیل دروس رهسپار حوزه علمیه قم گردید و در دروس سطح را از حضرات آیات: سلطانی و مجاهدی آموخت.
آنگاه در دروس خارج فقه و اصول آیات عظام؛ بروجردی، امام خمینی(ره)، شیخ مرتضی حایری، سیدمحمدمحقق داماد و شیخ محمدتقی بروجردی شرکت نمود.
وی در مدتی که در نجف برای زیارت مشرف شده بود در درس بزرگانی چون: حضرت آیتالله خویی و امام خمینی(ره) شرکت کرد و از خرمن دانش آنها خوشه چید.
آیتالله تهرانی ضمن تحصیل به تدریس نیز میپرداخت و از دروس مقدماتی حوزه تا سطوح عالیه را تدریس نموده است.
وی در جریان مبارزه مردم و امام(ره) علیه رژیم طاغوت، با عضویت در جامعه مدسین حوزه علمیه قم و امضاء اعلامیهها حمایت خود را از امام و انقلاب اعلام کرد.
آیتالله حسن تهرانی در روز پنجشنبه 14 دی ماه 1385 در سن 73 سالگی دار فانی را وداع و به سوی معبود شتافت و در جوار حضرت فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی محمد فاضل لنکرانی به روایت اسناد ساواک صفحه 250