تاریخ سند: 17 خرداد 1342
متن سند:
گوینده: فیضی [شماره]: 1069 /311
گیرنده: ضیاییمهر
ساعت 1130
مسجد حاج سید عزیزاله، مسجد ترکها، مسجد شاه، مسجد جامع چهارسوق بزرگ و چهارسوق کوچک بازدید شد و حتی بازار و سبزهمیدان ـ ناصرخسرو اطراف دادگستری جلوی اطلاعات و تسلیحات و توپخانه و خیابان خیام و خیابان بوذرجمهری از سه راه سیروس تا سه راه شاهپور تمام این مناطق بازدید [شد] اوضاع عادی است.
تاکسیها و اتوبوسها در تمام خطها کار میکنند فقط در میدان یک عدد تانک و زرهپوش به عنوان احتیاط نگهداری میشود.
1
اداره سوم 17 /3 /42
توضیحات سند:
1.
با غروب آفتاب خونین روز 15 خرداد 42، در صبح فردا و فرداهای آن جوهرۀ انقلاب اسلامی رقم خورد.
دستههای مختلف مردم متدین و انقلابی تهران بر ادامه مبارزه تا پیروزی نهایی اصرار داشتند.
بازار تهران و اکثر شهرستانها تعطیل و اغلب اصناف در اعتصاب بودند.
این روند بسته نگاه داشتن دکانها، ضربه سختی بر پیکر اقتصادی رژیم وارد کرد و ساواک را بر آن داشت که با پیگیریهای گسترده و مداوم و ارائه طرحهای مختلف امنیتی به هر شکل ممکن به این وضع پایان دهد و با ایجاد رعب و وحشت شدید در میان بازاریان و کسبه محلات، آنان را به باز نمودن محل کسب خود وادار نماید.
البته تهدیدها و القاء جنگ روانی ساواک تاحدودی مؤثر افتاد.
مقاومت بالای بازاریان و تجار منجر به دستگیری جمع زیادی از کاسبهای محلههای مختلف و بازاریهای انقلابی و با ایمان و وفادار به نهضت حضرت امام خمینی (ره) گردید.
یکی از محورهای مهم در بررسی شکلگیری واقعه 15 خرداد، بازتاب گسترده آن در میان مردم مسلمان ایران و به ویژه هم زمانی این نهضت بزرگ با ایام محرم میباشد.
این هم زمانی علاوه بر تأثیر کمی در بعد اجتماع و تشکل افراد تظاهرکننده، از حیث تأثیرات معنوی و ایجاد شور انقلابی نیز قابل توجه بود.
در این راستا نقش روحانیت مبارز و انقلابی نیز با پیروی از پیشوا و مقتدای خود حضرت امام خمینی در به صحنه کشاندن و آگاهی بخشی و تأکید همه جانبه بر مبارزه موجی از هراس و دلهره را بر رژیم دستنشانده پهلوی و دستگاه امنیتی آن افکنده بود.
لذا ساواک با تمام قوا به تعقیب و مراقبت و کنترل شدید جلسات و رفتوآمدها و اظهارات و بیانیههای صادره پرداخت.
رک: قیام پانزده خرداد، بازتابها، استان تهران، جلد هشتم، صفحه اول مقدمه، مرکز بررسی اسناد تاریخی
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 21