صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : انتخاب اعضاء حزب ایران نوین

تاریخ سند: 2 دی 1342


موضوع : انتخاب اعضاء حزب ایران نوین


متن سند:

شماره : 6115 طبق اطلاع واصله قرار است آقایان زیر به عضویت هیئت اجرائیه حزب ایران نوین انتخاب شوند : مهندس روحانی1 ـ مهندس ساعدی2 ـ عطاءاللّه خسروانی3 ـ نصرت اللّه معینیان ـ دکتر عالیخانی4 ـ دکتر عاملی5 ـ خواجه نوری6 ـ حسنعلی منصور ـ یگانه7 ـ دکتر هدایتی8 ـ هویدا9 ـ مهندس کمال دری10 ـ مهندس جلیلی11 ـ ثمربخش ـ دکتر سام12 بخش 321 عینا جهت اقدام به اداره دوم ارسال می گردد.
شماره 3 /10 کمیته احزاب 4 /10 فعلاً بایگانی شود 4 /10 /42

توضیحات سند:

1ـ منصور روحانی در سال 1300 خورشیدی در تهران به دنیا آمد.
پدران او اهل و ساکن قفقاز بودند که بعد از معاهده ترکمانچای و تصرف هفده شهر قفقاز به وسیله روسیه تزاری، نخست به آذربایجان ایران آمدند.
و پس از مدتی در قزوین اقامت گزیدند.
منصور روحانی پس از تحصیلات مقدماتی عازم تهران شد.
وی دوره مهندسی را در دانشکده فنی دانشگاه تهران گذراند و برای دریافت تخصص در رشته هیدرولیک به لندن رفت و در بازگشت به ایران در شرکت نفت ایران و انگلیس به کار پرداخت.
و پس از آن به شهرداری تهران منتقل و در اداره لوله کشی آب تهران به کار پرداخت.
در سال 1337 به ریاست سازمان آب تهران منصوب شد.
مهندس روحانی از آن پس تا سال 1357 مدارج ترقی را به سرعت پیمود.
در 17 اسفند 1342 در کابینه حسنعلی منصور به عنوان وزیر آب و برق معرفی شد.
پس از ترور منصور هم، روحانی مقام خود را به عنوان وزیر آب و برق در کابینه اول هویدا که در روز هفتم بهمن سال 1343 معرفی شد، حفظ کرد او مدت هفت سال در وزارت آب و برق باقی ماند.
در تاریخ 22 شهریور ماه 1350 در ترمیم کابینه هویدا به عنوان وزیر کشاورزی و سرپرست منابع طبیعی معرفی شد.
در 18 آبان 1355 در آخرین کابینه هویدا که ولیان از کابینه خارج شده بود، او وزیر کشاورزی و سرپرست وزارت تعاون و امور روستاها شد.
او در زمان نخست وزیری دکتر جمشید آموزگار به عنوان مدیر عامل سازمان عمران غرب تهران مشغول کار شد.
پس از سقوط دولت آموزگار، مهندس جعفر شریف امامی به نخست وزیری رسید.
و از جمله کارهایی که او به عنوان آشتی ملی انجام داد، توقیف عده ای از رجال دوران گذشته بود.
مهندس منصور روحانی که از اعضای فراماسونری بین المللی و وابسته به فرقه بهائیت بود یکی از افرادی بود که در این نمایش دستگیر شد.
او در 23 شهریور ماه 1357 طبق ماده پنج حکومت نظامی به اتهام سوءاستفاده و اتلاف بیت المال به زندان افتاد و تا پیروزی انقلاب در 22 بهمن در زندان بود وی سرانجام در دادگاه انقلاب به عنوان مفسد فی الارض محکوم به اعدام شد.
2ـ ساعد ساعدی به سال 1298 ش در تهران چشم به جهان گشود.
تحصیلاتش را در دبیرستان دارالفنون به پایان رساند و در رشته مهندسی معدن از دانشکده فنی دانشگاه تهران فارغ التحصیل و در شرکت نفت استخدام شد و مدتها مسئولیت فنی اداره تأسیسات شرکت ملی نفت را برعهده داشت و مدتی نیز مسئولیت فنی اداره تشکیلات تعمیرات و نگهداری کلیه سازمان پخش فرآورده های نفتی را نیز عهده دار بود.
برای تحصیل و تکمیل اطلاعات مدتی هم در آمریکا به سر برد.
3ـ عطاءاللّه خسروانی فرزند محمدهاشم (شهاب) در سال 1298 ه ش به دنیا آمد، پس از اتمام تحصیلات و اخذ دیپلم متوسطه از کالج البرز تهران در رشته های زبان و حقوق در دانشسرای عالی و دانشکده حقوق به تحصیل پرداخت و سپس برای ادامه تحصیلات عازم فرانسه شد و در آنجا موفق به اخذ دانشنامه در رشته علوم اجتماعی گردید.
او از مهره های قدیمی وابسته به بریتانیا و دربار بود که در سال 1322 به همراه برادرش (خسرو خسروانی) نشریه افکار ایران را منتشر می کرد.
خسروانی در دولت منوچهر اقبال معاون وزیر کار در امور پارلمانی شد و در سال 1340 به همراه دوستان قدیمی خود در دبیرستان «ایرانشهر» (حسنعلی منصور، جمشید آموزگار و...) در نقش «نخبگان» آمریکایی ظاهر گردید و در دولت های امینی و علم و منصور وزارت کار را به دست گرفت.
در پی ترور منصور و همزمان با انتصاب امیرعباس هویدا به صدارت، در اسفند 1343 محمدرضا پهلوی، خسروانی را به دبیر کلی «حزب ایران نوین» گمارد و این امر، از آغاز، نارضایی جواد منصور، دکتر حسن زاهدی و دیگر بنیانگذاران «کانون مترقی» را برانگیخت.
خسروانی علاوه بر دبیر کلی «حزب حاکم» در دولت هویدا وزارت کار و سپس وزارت کشور (1347) را به عهده داشت.
خسروانی که طبق ارزیابی ساواک، فردی «عوامفریب و حرّاف» محسوب می شد، تصور می کرد که به سادگی خواهد توانست رقیب خود را کنار زند و به ریاست دولت برسد.
از این روی در سال 1345 از طریق برادرش خسرو خسروانی، سفیر ایران در واشنگتن، به ایجاد ارتباطاتی با برخی از مقامات آمریکایی دست زد.
«تحقیقات غیر محسوس» ...
تا سال 1348 ادامه یافت و شاه که اقدامات جاه طلبانه خسروانی را خطرناک تلقی می نمود.
در این سال وی را از وزارت کشور و دبیرکلی حزب ایران نوین برکنار ساخت و بدینسان یکی از فعال ترین رقبای هویدا برای همیشه از صحنه سیاست خارج شد.
در اوایل حکومت هویدا، عطاءاللّه خسروانی وزیر کار که به دبیر کلی حزب ایران نوین انتخاب شده بود از هویدا تمکین نمی کرد و هویدا نه فقط بر هیئت دولت، بلکه به حزب اکثریت هم تسلط نداشت.
هویدا سرانجام با تمهید مقدماتی توانست موقعیت خسروانی را در رهبری حزب متزلزل کند و کاندیدای مورد نظر خود دکتر منوچهر کلالی را به مقام دبیر کلی حزب تعیین نماید.
4ـ علینقی عالیخانی فرزند عابدین در سال 1307 ه ش در تهران متولد شد.
از دانشگاه تهران، لیسانس علوم سیاسی گرفت و در کشور فرانسه موفق به اخذ دیپلم عالی حقوق بین المللی و دکترای دولتی در علوم اقتصاد از دانشگاه پاریس شد.
در فرانسه با الیزابت سوزان ازدواج کرد و پس از بازگشت به ایران، در مشاغل مهم دولتی، از جمله ساواک، مشغول به فعالیت گردید.
ساواک در گزارشی، مشارالیه را چنین ارزیابی کرده است : «روحیه و افکار و عقاید نسبت به : شاهنشاه، خوب ـ مهین، خوب ـ مذهب، عادی ـ خانواده و زن و فرزند، خوب ـ میزان علاقمندی به : مقام و قدرت، زیاد ـ سوابق خدمتی : مشاور شورای عالی اقتصاد ـ مشاور شرکت ملی نفت و مدتی هم در ساواک مشغول بوده، طرفدار سیاست غرب، در حین خدمت در ساواک در چند کنفرانس کشورهای اروپایی و آسیایی و آفریقایی شرکت کرده و خدماتش مورد رضایت اولیاء امور بوده است.
» دکتر عالیخانی که به عنوان وزیر اقتصاد کابینه حسنعلی منصور و هویدا فعالیت می کرد و از گردانندگان حزب ایران نوین بود، در سوءاستفاده های مالی به آن حد افراط کرد که در سال 44 چند نفر از اعضای حزب ایران نوین در مورد سوءاستفاده های وی، تقاضای محاکمه حزبی برای ایشان کردند، گزارشات سوء استفاده های مالی و اخلاقی وی به حدی است که می بایست در یک مجموعه مستقل، چاپ و منتشر شود.
مشارالیه در سال 1348 از وزارت اقتصاد کنار گذاشته شد و در بین بهت و حیرت تحصیلکرده ها به ریاست دانشگاه تهران منصوب شد.
وی که مورد مراحم خاص محمدرضا پهلوی بود در سال 1350 از ریاست دانشگاه تهران، برکنار شد و سپس در مشاغل : رئیس هیئت مدیره بانک بین المللی ایران، شرکت فرآورده های نسوز، شرکت آلوپن، به سوءاستفاده های خود ادامه داد.
در ذیل گزارشی به تاریخ 19 /4 /52 در خصوص صدمه عالیخانی به سیمان کشور به علت دوستی با ابتهاج، پرویز ثابتی، چنین نوشته است : «اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر، تیمسار ریاست ساواک در جریان موضوع می باشند که عالیخانی چنین صدمه ای زده است.
» وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به انگلستان پناهنده شد و به علت ارادتی که به اسداله علم داشت، به نشر خاطرات او پرداخت.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 5ـ باقر عاملی فرزند حسن معروف به شیخ الحرمین به سال 1291 ش در مشهد متولد شد.
در رشته حقوق قضایی از دانشگاه تهران دکترا گرفت و به تدریج مشاغل زیر را عهده دار گشت : دادیار دادسرای شیراز، رئیس دادگاه جنحه شیراز، دادستان کرمان و شیراز و تهران، رئیس دادگستری یزد، رئیس دادگاههای شیراز، رئیس شعب دادگاه تهران، رئیس شعبه سوم دادگاه استان مرکز، رئیس دادگستری استان پنجم، رئیس اداره دفتر کل وزارت دادگستری، دادستان دیوان کیفر، مستشار دیوان عالی کشور، معاون کل و معاون پارلمانی وزارت دادگستری، رئیس شعبه دوازدهم دیوان عالی کشور، وزیر دادگستری کابینه حسنعلی منصور و هویدا 1344 ش، نماینده دوره 21 تهران در مجلس شورای ملی، عضو و رئیس انجمن حمایت زندانیان، عضو هیأت مدیره انجمن حقوقدانان ایران، عضو انجمن ملی حقوق تطبیقی، استاد حقوق جزا و حقوق مدنی و آئین دادرسی مدنی در دانشگاه تهران و مدرسه عالی دختران، عضو باشگاه لاینز بین المللی.
او که عضو سازمان فراماسونری بود، طبق تحقیقات ساواک دارای افکار و تمایلات سوسیالیستی بوده و از طرفداران دکتر مصدق و سیاست غرب (آمریکا) معرفی شده که در هنگام وزارت دادگستری گزارشهای بسیار زیادی دایر بر نادرستی و سوء استفاده های وی به ساواک ارسال گردیده است.
گفتنی است که با شرکت او در مراسم تشریفات سالهای 54 و 56 و 57 موافقت شده بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ممنوع الخروج شد.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 6ـ محسن خواجه نوری فرزند یکی از سران مشروطه یعنی حاج محمدعلی حاج حبیب (شالفروش) نماینده مجلس شورای ملی در ادوار اول است.
وی در سال 1295 در تهران به دنیا آمد و پس از آنکه تحصیلات ابتدایی را در ایران به پایان رسانید عازم فرانسه گشت و در آنجا دوران متوسطه را گذراند.
سپس عازم سوئیس شد و در دانشگاه لوزان سوئیس تحصیلات عالی را در رشته علوم عالی تجارت و اقتصاد شروع کرد وی پس از آنکه از دانشگاه لوزان سوئیس فارغ التحصیل شد به تهران بازگشت و در دانشگاه تهران مجددا به تحصیل پرداخت و رشته حقوق قضائی را در دانشکده حقوق تهران به پایان رساند.
در آغاز کار به سمت مشاور مالی اقتصادی وزارت دارائی به کار پرداخت و یکی از اشخاص با نفوذ و صاحب قدرت آن زمان گردید.
هنگامی که وزارت کار تأسیس شد محسن خواجه نوری عضو هیئت عالی مستشاری این وزارتخانه شد و در تنظیم و تدوین قانون اولیه کار نقش مؤثری به عهده گرفت.
در همین وزارتخانه بود که مشاغل و مقامات گوناگونی از قبیل ریاست اداره مدیر کلی و مدیریت عامل صندوق تعاون و بیمه کارگران را طی کرد.
محسن خواجه نوری اولین مدیر عامل سازمان بیمه های اجتماعی بود که در تشکیل این سازمان نقش عمده ای داشت.
در دور بیست و یکم و بیست و دوم قانونگذاری خواجه نوری پست نمایندگی مردم شمیران ـ لواسانات ـ رودبار و قصران در مجلس شورای ملی را اشغال کرد.
پس از آنکه منصور نخست وزیر شد به عنوان لیدر اکثریت مجلس توسط نمایندگان عضو فراکسیون انتخاب شد.
و عضو هیئت امنای دانشگاه ملی و عضو شورای باشگاه خلبانی کشوری و عضو هیئت امنای بنگاه دریائی تراب و مدیر عامل باشگاه ورزشی نور نیز بود.
خواجه نوری یکی از آثار برگزیده آندره ژید را به فارسی ترجمه کرد و به دریافت نشان درجه 4 همایون هم مفتخر گردید.
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مهرماه 1358 ش به حکم دادگاه انقلاب اعدام شد.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 7ـ ناصر یگانه فرزند میرزا غفارخان (سالار الدوله) در سال 1302 یا 1300 در شهرستان قزوین متولد شد.
تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در قزوین و تهران سپری کرد و سپس از دانشگاه تهران لیسانس حقوق گرفت و برای ادامه تحصیلات به فرانسه رفت و از دانشگاه فرانسه، دکترای حقوق دریافت کرد.
ساواک در سابقه مشاغل و ارزیابی وی در سال 1341 چنین نوشته است : «در سال 1326 وارد خدمت شده، به ترتیب دادیار دادسرای تهران، مستشار دادگاه استان، عضو شعبه 1 دیوان کیفر، رئیس اداره حقوقی، دادیار دیوان کشور، مدیرکل امور قضائی بوده است.
میزان علاقمندی وی به مقام و قدرت و پول : زیاد، زن و قمار : عادی، متملق و ضعیف النفس و رفیق باز، تمایلات و افکار : سوسیالیستی است.
» ناصر یگانه ناصر که در سال 1342، بازرس اداره کل بازرسی وزارت کشور بود، به عنوان نماینده قزوین به مجلس شورای ملی راه یافت و رئیس کمیسیون بودجه شد و در سال 1343 به عنوان «وزیر مشاور» و معاون پارلمانی وارد کابینه حسنعلی منصور شد.
مشارالیه که عضو اصلی شورای مرکزی حزب ایران نوین بود، در فروردین ماه سال 1344 چنین معرفی شد: «دکتر یگانه معاون نخست وزیر و وزیر مشاور، با سوءاستفاده از موقعیت خود، با کمک انصاری رئیس دفتر خود از اکثر مراجعین زن وقت ملاقات گرفته و اغلب شب ها را در کلبه در بند و بعد در منزل خود با آنها می گذراند.
با بعضی از ماشین نویسان نخست وزیری و ادارات وابسته به نخست وزیری نیز ارتباط دارد.
» و در گزارش دیگری در سال 1344، چنین معرفی شد : «در وزارت دادگستری به خوشنامی معروف نیست، مردی متملق و ضعیف و از هر جهت قابل انعطاف و دارای افکار ناسیونالیستی است.
» شایان ذکر است وی در همین سال، نشان لیاقت!؟ دریافت کرد.
برخی نظرات ساواک در خصوص وی به این شرح است : 10 /7 /1346 ـ کمیته سری که در حزب ایران نوین، برنامه سیاسی حزب را طراحی و سپس به تصویب دفتر سیاسی حزب یا شورای مرکزی می رساند، عبارتند از: دکتر رشتی نماینده مجلس، دکتر یگانه وزیر مشاور، دکتر کلالی نماینده مجلس.
این کمیته با مقامات امریکایی ارتباط دارد.
1347 ـ دوست هویدا است، شخصی زیرک، کاردان، مردم دار است و دارای املاکی در قزوین می باشد.
1347 ـ نامبرده با اشخاص سرشناس ارتباط دارد و از جمله هویدا بعضی اوقات به خانه او می آید.
1347 ـ عضو مؤسس انجمن خواجه نصیر طوسی وابسته به شرق اعظم فرانسه است.
1347 ـ عضو لژ خیام وابسته به گراند لژ اسکاتلند است.
1347 ـ دکتر باقر عاملی از دوستان وی و از او حمایت و زمینه ترقی وی را فراهم کرده است.
1347 ـ 000 /220 ریال به بانک عمران بدهکار است که نمی دهد.
مذهب ناصر یگانه که در سال 1348 رئیس هیئت رئیسه شورای مرکزی حزب ایران نوین و در ضمن عضو دفتر سیاسی حزب هم بود.
بهائی عنوان شد و سپس در دوره ششم مجلس سنا، به عنوان نماینده تهران به مجلس سنا رفت.
او که در سال 1355 رئیس کل دیوانعالی کشور شده بود، در سال 1353 در فرم تقاضای جواز سلاح کمری، چنین نوشت : «از امریکا فوق لیسانس گرفتم و از فرانسه دکترای حقوق» ناصر یگانه که در هیئت امنای مرکز آموزش دولتی و دانشکده علوم قضائی و خدمات اداری وزارت دادگستری نیز سابقه عضویت داشت، در تشکیلات فراماسونری فردی فعال بود و با حمایت باقر عاملی در لژهای : خیام، سقراط، انجمن رازی، تهران، کورش نیز عضو بود.
مشارالیه که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به خارج از کشور گریخته بود و دارای کارت سوشیال سکوریتی به شماره (7130 ـ 98 ـ 215) بود، در سیزدهم آبان ماه سال 1372، خودکشی کرد.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 8ـ هادی هدایتی فرزند ابوالحسن، در سال 1302 در تهران متولد گردید و تحصیلات مقدماتی را در تهران گذرانید.
وی دوره متوسطه را در دارالفنون به پایان رسانید و برای ادامه تحصیل به خارج رفت و در رشته حقوق به تحصیل پرداخت.
هدایتی دکترای خود را از کشور فرانسه دریافت نمود.
وی در خارج عضو کنفدراسیون دانشجویان و طرفدار حزب توده بود هدایتی پس از آن به ایران آمد و در وزارت فرهنگ به فعالیت پرداخت وی در دانشگاه تهران به عنوان استاد حقوق به تدریس مشغول شد.
وی در روز 17 اسفند سال 1342 که حسنعلی منصور کابینه خود را تشکیل می داد به عنوان وزیر مشاور وارد کابینه او شد.
منصور در تاریخ 18 آذرماه سال 1343 کابینه خود را ترمیم نمود و دکتر هادی هدایتی به عنوان وزیر آموزش و پرورش به مجلس معرفی گردید.
هادی هدایتی پس از ترور منصور و تشکیل کابینه هویدا در هفتم بهمن ماه 1343 در وزارتش ابقا گردید.
این سمت در ترمیم کابینه دوم هویدا نیز برای دکتر هدایتی منظور شد.
وی تا سوم آذرماه 1347 برابر با 1388 ه ق وزیر آموزش و پرورش بود.
به هنگام وزارت هدایتی، قانون تفکیک وزارت فرهنگ به دو وزارت فرهنگ و هنر و آموزش و پرورش به مجلس برده شد و به تصویب رسید.
دکتر هدایتی در دوره 21 مجلس شورای ملی از سوی مردم شهرری به مجلس راه یافت.
تألیفات او : ترجمه اصول فن اداره ـ تاریخ هرودت.
(ر.ک : وزرای معارف ایران احمد عبداللّه پور، ص 207).
9ـ امیر عباس هویدا فرزند حبیب اللّه عین الملک از مبلغان و داعیان فرقه بهائیت و در سال 1298 ه.
ش در یک خانواده بهایی متولد شد.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در مدرسه فرانسوی بیروت به پایان رساند و سپس به بلژیک رفت و در رشته علوم سیاسی و اقتصاد فارغ التحصیل شد و در سال 1321، به ایران مراجعت و یک سال بعد در وزارت امور خارجه مشغول به کار و در اولین مأموریت خود در خارج از کشور (پاریس)، با حسنعلی منصور آشنا شد.
در سال 1330، مأمور خدمت در سازمان ملل گردید.
در همین زمان به عنوان عضو به جمعیت فراماسونری پیوسته (و تا استاد اعظم لژ بزرگ ملی فرانسه ارتقاء یافته) و در سال 1337، با تقاضای شخصی خود به شرکت نفت مأمور و به عنوان عضو هیأت مدیره شرکت نفت انتخاب و اقدام به انتشار نشریه ای به نام «کاوش» نموده و در سال 1340، عضو مؤسس کانون مترقی بوده و در سال 1342 به عنوان وزیر دارایی (در کابینه منصور)، منصوب و پس از قتل منصور به عنوان نخست وزیر انتخاب شده و او کاملاً مطیع شاه بوده و در سال 1346، حضرت امام خمینی(ره) از نجف اشرف، نامه مفصلی به هویدا نوشته و وضعیت کشور و حضور بیگانگان به ویژه آمریکا را گوشزد و او را نصیحت نموده ولی نامه امام (ره) از سوی هویدا بی جواب ماند.
امیرعباس هویدا، رهبری و بعدا دبیرکلی حزب ایران نوین را بر عهده داشت.
در اواخر سال 1353، شاه احزاب ایران نوین، مردم و پان ایرانیست را منحل و تشکیل حزب رستاخیز را اعلام و هویدا را به دبیرکلی این حزب معرفی نمود.
هویدا به دستور شاه در مرداد 1356، از سمت های خود استعفا داد و به عنوان وزیر دربار منصوب گردید.
در پی اوج قیام مردم مسلمان علیه ظلم و ستم ستمشاهی، شاه مجبور شد هویدا را به ظاهر بازداشت نماید و سرانجام وی در روز 22 بهمن 1357، به دست نیروهای انقلاب افتاد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه و در روز 18 فروردین 1358، به عنوان مفسد فی الارض معدوم شد.
10ـ کمال دری به سال 1295 ش چشم به جهان گشود.
در رشته راه و ساختمان تا درجه مهندسی به تحصیلات عالی پرداخت و سپس مشاغل زیر را عهده دار شد : مهندس راه، بازرس خط، مهندس خط و ابنیه، معاون آمار، معاون فنی، رئیس قسمت آمار، رئیس ناحیه تهران، بازرس راه آهن، مهندس مشاور، رئیس مجدد ناحیه تهران، معاون اداره نظارت، رئیس راه آهن، معاون ثابت وزارت راه، او عضو دو لژ فراماسونری کسرا و فارابی نیز بود.
11ـ منظور مهندس فضل اللّه جلالی نوری است که به اشتباه مهندس جلیلی چاپ شده است.
12ـ دکتر محمد سام فرزند محمدباقر به سال 1303 ش در کرمان متولد شد.
لیسانس زبان را از دانشکده ادبیات و لیسانس علوم تربیتی را از دانشسرای عالی دانشگاه تهران اخذ کرد.
و فوق لیسانس خود را در رشته تعلیمات روستائی از دانشگاه نبراسکای آمریکا دریافت و دکترای علوم اداری و اداره مؤسسات تربیتی را از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی آمریکا اخذ کرد.
مشاغل اداری او معلم و مدیر ناظم و ریاست دبستان و دبیرستانهای کرمان و تهران، معاون اداره کل کارگزینی وزارت فرهنگ و نماینده آن وزارت در بنگاه خاور نزدیک، رئیس آموزش و پرورش ورامین، رئیس حوزه های عمرانی ورامین، استاد دانشگاه تهران، معاون کل وزارت فرهنگ، استاندار گیلان و اصفهان و مدیر اطلاعات و وزیر کشور در کابینه هویدا، پس از انقلاب ممنوع الخروج شد.
سام از عناصر مؤثر و فعال جمعیت فراماسونری بود و در طول مدت استانداری اصفهان از بودجه استانداری خدمات قابل توجهی مانند واگذاری زمین، روکش آسفالت محوطه ساختمان لژ اصفهان و...
را انجام داد.
او نماینده دوره 21 خوار و ایوانکی ورامین بود.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی

منبع:

کتاب نصرت‌الله معینیان به روایت اسناد ساواک صفحه 92

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.