تاریخ سند: 31 مرداد 1357
موضوع دکتر على امینى
متن سند:
گزارش خبر
به: 312 شماره گزارش: 24243 /20 ﻫ 12
از: 20 ﻫ 12 13570531 تاریخ گزارش: 31 /5 /37
موضوع دکتر على امینى
در مورخه 29 /5 /37 احسان نراقى محقق معروف و دکتر على امینى با یکدیگر بحثى پیرامون مسائل روز داشتند.
ابتدا نراقى به امینى اظهار داشت از آتشسوزى آبادان1 خبر دارید؟ امینى اظهار بىاطلاعى نمود. نراقى گفت این خبر از طریق روزنامه کیهان به من رسیده که در حدود پانصد نفر کشته داشته و اضافه نمود در حال حاضر هم مذهبیون و هم کمونیستها نفوذ کرده و فعالیتهاى خود را گسترش دادهاند و در این 20 سال هم جبهه ملى اثرى از خود نداشته.
امینى در جواب مىگوید از اجتماع دور بودهاند و یک خلأ سیاسى در حال حاضر وجود دارد بعد نراقى ادامه مىدهد که من به آنها (منظور سران جبهه به اصطلاح ملى) گفتم اگر آقاى امینى هم بیاید و شما را جمع و جور کند اقلاً باید یک چیزى باشید و با هم بنشینید و مىبینم که در حال حاضر بین آنان فاصله است.
در این موقع امینى صحبتهاى نراقى را تأیید و گفت مسلم است وقتى جناح مثبت پیش نمىبرد، جناح منفى برنده خواهد بود و لازم است دولت یک قدم بیاید جلو تا آنها ده قدم جلو بیایند متأسفانه دولت کارى نمىکند. احسان نراقى اظهار داشت تا آنجا که ما به یاد داریم هیچ وقت روحانیت به تنهایى وارد در سیاست نبوده. امینى گفت به عوض تبلیغات دولت باید کارى هم انجام دهد ولى هیچ کارى نمىکند و جاى تأسف است و اضافه کرد باید یک هیأت مشاور از افراد پخته درست کنند که با مردم تماس داشته باشند و تا حدودى کارها اصلاح مىشود. نراقى این مطالب را تأیید مىکرد.
نورىزاده از روزنامه اطلاعات با ودودى از محارم امینى تماس و ضمن گفتگوهاى عادى به ودودى اظهار داشت پاکزاد و ورزى (به احتمال زیاد ابوالحسن ورزى شاعر) به روزنامه آمدند و چند شماره روزنامه (به احتمال زیاد از شماره روزنامههاى گذشته) خواستند و به آنها دادم و خیلى هم خوشحال بودند و اضافه نمود از قول من به آقا بگویید وضع خراب است حتما یک اعلامیه یا صحبتى بکنند چون مملکت دارد از دست مىرود.
شخص ناشناسى ضمن تماس با ودودى مىگفت ضمن تلفن هایى که به خانم شمسالملوک مصاحب شده، مشارالیها از مقالهاى که بر علیه درخشش و امینى نوشته سخت پشیمان بوده و اظهار ندامت کرده است و اضافه نمود بیشترین بحث در مورد مقاله نامدار مى باشد و تصور مىرود درخشش هم مقالهاى بر علیه شمسالملوک تهیه نماید.
شخصى به نام شریفى (احتمالاً روحانى و محضردار) داراى تلفنهاى محل کار به شمارههاى 856240ـ841785 و منزل 655898 با ودودى در مورد اشخاصى که به امینى معرفى نموده بود صحبت کرد. ضمناً در همان موقع از طریق منبع 1585 استنباط گردید که دو نفر به نامان شبسترىزاده و مقدسى (هر دو نفر روحانى) با امینى مشغول صحبت هستند همچنین شریفى اشاره به خانواده هیئت (جواد و ضیاءالدین) نمود و به ودودى اظهار داشت پسر ضیاءالدین ضبطکننده است و او را ساواکى معرفى نمود و مىگفت که جواد هیئت هم مىداند.
ضمناً خانمى از نزدیکان امینى با ودودى تماس حاصل. ودودى به خانم مزبور اظهار داشت سرهنگ ابطحى و دکتر محسن با آقا ملاقات داشتند. خانم موصوف بیان داشت سرهنگ ابطحى خیلى به امینى علاقمند است. بخصوص دکتر محسن، شخصى به نام مقدم (احتمالاً یکى از مسؤولین حسینیه ارشاد) با امینى تماس حاصل و جریان استیضاح دولت را وسیله هفت نفر از نمایندگان مجلس شوراى ملى به اطلاع امینى رساند.
نظریه یکشنبه: به طوری که استنباط گردید با تلاش و فعالیتهاى گستردهاى که امینى در این مدت نموده و نامش بر سر زبانها افتاده در مرحله نخست تماس هرچه بیشتر با افراد صاحبه نظر و با نفوذ در مورد مسائل روز است که در میان آنان افرادى یافت مىشوند که عبارتند از: نویسنده، منتقد، محقق، شاعر، مقامات مسؤول در سازمانهاى دولتى، ارتشى، معتمدین بازار، فئودالهاى دست نخورده قاجار و غیره و چنین نتیجه گرفته مىشود که چنانچه امینى به پست نخستوزیرى هم نرسد حداقل سعى خواهد نمود رهبرى جناحهاى مخالف فعلى را که در گذشته رسمیتى داشتهاند، گردانندگى کند.
نظریه سهشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
توضیحات سند:
1ـ آتشسوزى سینما رکس آبادان:
28 /5 /57 فاجعه وحشتناک آتشسوزى در سینما رکس آبادان در ساعت 22 بعدازظهر هنگامى که هفتصد نفر از مردم مشغول تماشاى فیلم «گوزنها» (ساخته مسعود کیمیائى) بودند، اتفاق افتاد و سینما دستخوش آتش شد و هنگامى که مردم براى فرار از آتش به سوى درهاى خروجى حمله بردند با درهاى از بیرون قفل شده مواجه شدند.
در این حادثه مهلک، 377 نفر زن و کودک و پیر و جوان جان باختند. آیتالله صدوقى اولین شخصیتى است که بلافاصله بعد از شنیدن ماجراى قتلعام در سینما رکس، اقدام به صدور اعلامیه نمودند.
31 /5 /57 آیتالله صدوقى ساعت 30 /15 در مسجد خطیره منبر رفته و آتشسوزى سینما رکس را منتسب به دولت کرده است. ضمناً شاه در 26/مرداد /1357 در مصاحبهاى عمق کینه و بغض خود را از ملت مسلمان ایران، ابراز داشته و آنان را تهدید کرد. وى در این مصاحبه با این تعبیر که ما به مردم، تمدن بزرگ را وعده مىدهیم و دشمنان وحشت بزرگ را، خیالات جنونآمیز خود را عیان ساخت. دو روز بعد در 28/مرداد /57 سالروز کودتاى آمریکایى 1332، سینما رکس به آتش کشیده شد و حرف شاه به خوبى تفسیر شد.
ر.ک. شهید آیت حاج شیخ محمد صدوقى یاران امام به روایت اسناد ساواک (2)
ص 312
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 421