صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: دکتر علی امینی

تاریخ سند: 1 تیر 1347


موضوع: دکتر علی امینی


متن سند:

گزارش خبر
به: ۳۱۲ شماره گزارش: 11453 /2 ﻫ4
از: 20 ﻫ 4 تاریخ گزارش: 1 /4 /47
موضوع: دکتر علی امینی

ساعت ۷ روز چهارشنبه 29 /3 /47 در منزل دکتر علی امینی عده‌ای در حدود سی نفر از جمله دکتر مهاجرانی واعظ‌، خلیقی از بهارائی، خبازباشی، صاحب اختیاری از سازمان جشن‌های ۲۵۰۰ ساله‌، رنجبر یکی از گاودارهای امام‌زاده حسن، مالک شاعر بازنشسته آموزش و پرورش، سید حسین رضوی متخلص به سرمست از برق تهران، سید معممی به نام لطیفی از لشت نشا، نادری از شرکت تلفن، حاجی مخطی یکی از گرمابه‌دارهای جنوب شهر تهران، مهندس جمشیدیان و پدرش، حاجی محمودی کرمانی حضور داشتند ابتدا مهندس شمشادیان اظهار داشت آقای دکتر امینی بنده جزو خانواده شما بودم و در آن زمان که جناب اشرف لیدر اقلیت بودید در انتخابات بنده به نفع شما کار می‌کردم دکتر امینی گفت این حرف‌ها دیگر شامل مرور زمان شده است بفرمائید بدانم چه کار دارید مهندس شمشادیان گفت بنده چند سال است که در آلمان زندگی می‌کنم و زن آلمانی دارم و از او چند بچه پیدا کرده‌ام چون جناب آقای نخست‌وزیر آمدند در آلمان سخنرانی مفصل کردند که تحصیل کرده‌های ایران فوری به طرف ایران حرکت کنند زیرا ایران نیازمند طبقه تحصیل کرده است. مهندس شمشادیان اضافه کرد که چون نخست‌وزیر ایران تحصیل کرده آلمان بود بنده تحت‌تأثیر فرمایشات ایشان قرار گرفتم. دکتر امینی گفت بابا نخست‌وزیر در بیروت تحصیل کرده و مانند بنده عرب است. مهندس شمشادیان گفت زن و بچه را گذاشته‌ام تا بتوانم در ایران کاری بگیرم بعد بروم زن و بچه را بیاورم متأسفانه تاکنون بنده نتوانسته‌ام با مقامی تماس بگیریم در حالی که در آلمان اگر اراده کرده بودم صدراعظم آلمان را ملاقات کنم در ظرف دو ساعت برایم عملی شده بود چرا به داد مردم نمی‌رسند چرا نمی‌شود با شخصیت‌های ما تماس گرفت. سرمست گفت ناراحت نباشید شلوغش نکنید اکنون شما در مقابل شخصیت ممتازی نشسته‌اید و حرف‌های خود را می‌زنید. مهندس شمشادیان گفت افتخار می‌کنم بنده را راهنمایی کردند خدمت جناب اشرف برسم اکنون کار می‌خواهم در وزارت آب و برق بودم گفتند اگر جناب دکتر امینی یک تلفن به روحانی وزیر آب و برق بکند همه کارهای تو درست می‌شود دکتر امینی گفت خدا رحمت کند روحانی را با بنده هیچ ارتباطی ندارد بعد کاغد و پاکتی برداشت و برای مهندس ظهیری سفارش کرد. دکتر امینی خطاب به مهندس شمشادیان گفت آقا اگر نتیجه نگرفتی زود برگرد سرکار خودت و زیاد به این سخنرانی‌ها اعتماد نداشته باش. مهندس شمشادیان گفت آخر آقای دکتر من ایرانی هستم وطنم را دوست دارم دکتر امینی گفت مرده شور وطنی را ببرد که آدم آسایش نداشته باشد کار پیدا نکند و از زن و بچه خود خجالت بکشد. دکتر امینی اضافه کرد که برادرزاده بنده پس از چند سال تحصیل به ایران آمد مدت‌ها بیکاری کشید و آمد جل و تخت خود را برداشت و از این کشور رفت. دکتر امینی از دکتر مهاجرانی سئوال کرد که در کنفرانس اسلامی چه خبر بود. دکتر مهاجرانی جواب داد که زیاد این کنفرانس اسلامی نبود زیرا از تمام کشورها بودند و انحصار به کشور اسلامی نداشت با وجود این نتیجه گرفته نشد زیرا مردم کشورهای عربی سخت نسبت به اسرائیل عصبانی هستد.
دکتر امینی گفت دولت اسرائیل تغییر رویه خواهد داد زیرا در دنیا با نفرت روبرو شده است. محمودی کرمانی گفت ما از خدا خواهانیم که اسرائیل و اربابش نابود گردد. دکتر امینی خطاب به حاجی محمودی گفت این حرف‌ها چیست امریکا اسرائیل را تقویت می‌کند تا بتواند استفاده ببرد دکتر مهاجرانی گفت در کشورهای عربی آمریکا را دشمن عرب می‌دانند و ایران را طرفدار اسرائیل. مهاجرانی اضافه کرد که من در بسیاری از مجالس مردم مملکت‌های عربی را روشن کردم ولی اثری ببخشید و در تمام مملکت عربی صحبت از این است که ایران خلیج عربی را می‌خواهد تصاحب کند بنده با چند تن از سران قوم صحبت کردم و گفتم خلیج فارس مال ایران است زندگی ایرانی از خلیج فارس اداره می‌شود دکتر امینی پوزخندی زد و گفت ایران و کشورهای عربی بر سرنام خلیج جنگ سرد دارند ولی منافع خلیج را دیگران می خورند و دکتر مهاجرانی گفت آنقدر تبلیغ ضد‌ایرانی می‌شود که آنچه دولت ایران صحبت می‌کند اثری ندارد مهاجرانی اضافه کرد که شیر و خورشید ایران در کشور اردن بسیار فداکاری نموده میلیون‌ها خرج کرده است ولی عرب‌ها حاضر نیستند که قبول کنند وقتی من تماس گرفتم مردم اردن عقیده داشتند ایران دشمن اعراب است مهاجرانی عقیده داشت مردم عرب بسیار بی‌عاطفه‌اند این همه ملک حسین فداکاری می‌کند ذره‌ای قدر نمی‌دانند و تبلیغ ضد‌ایرانی بسیار آینده بدی دارد.
نظریه رهبر عملیات: تشکیل جلسه مورد تأیید بوده و مذاکرات فوق نیز مطرح گردیده است. ش
تحقیق پیرامون اسامی کوچک شرکت‌کنندگان در جلسه به تدریج انجام خواهد یافت.

منبع:

کتاب علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 556



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.