تاریخ سند: 12 آبان 1356
درباره: نظر روحالله خمینی در مورد کمونیستها و مارکسیستها
متن سند:
شماره: 9103/ ﻫ 1 تاریخ: 12 /8 /2536[1356]
از: سازمان اطلاعات و امنیت خراسان
به: مدیریت کل اداره سوم 312
درباره: نظر روحالله خمینی در مورد کمونیستها و مارکسیستها
یکی از همکاران این سازمان پس از مراجعت از تهران یک نسخه فتوکپی پیوست1 را که حاوی نظریه کتبی روحالله خمینی2 درخصوص رد نظرات مارکسیستها و کمونیستها و همچنین مطالبی در مورد مبری نمودن خود از حمایت چنین عقایدی میباشد، به پیوست ایفاد میگردد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت خراسان . شیخان
از طرف احمدی
جل الخالق؟! 19 /8
در پرونده روحانیون افراطی خراسان به کلاسه 129329 بایگانی شود.
توضیحات سند:
1. رجوع شود به پاورقی سند شماره: 1 /541 /5، تاریخ: [22 /9 /2536(1356)]
2. آیتالله العظمی حاج آقاروحالله موسوى خمینى، فرزند سیدمصطفى موسوى در 20 جمادى الثانى 1320ق/ اول مهر 1281 ﻫ ش در شهرستان خمین چشم به جهان گشود. پس از تحصیل مقدماتى، در سال 1300 به حوزه علمیه اراک، که تحت زعامت آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى (ره) قرار داشت، رفت و یک سال بعد که آیتالله حائرى حوزه علمیه اراک را به قم انتقال داد، ایشان هم به قم آمد. در سال 1306 سطح را به پایان رسانید و در محضر آیتالله حائری به درجه اجتهاد رسید. تدریس علوم «منقول» و خارج فقه و اصول را در سال 1324 همزمان با ورود آیتالله بروجردى به قم آغاز کرد که البته پیش از شروع به تدریس درس خارج، سالیان دراز به تدریس «سطح» اشتغال داشت. امام خمینى در اردیبهشت 1323، اولین بیانیهی سیاسى خود را مبنى بر قیام عمومى علماى اسلام وجامعه اسلامى، آشکارا اعلام داشت و به رغم آنکه پاسخ مناسبى دریافت نکرد، امیدوار و مقاوم به مبارزات خود ادامه داد.
در فروردین سال 1340ش آیتالله بروجردى رحلت کرد. رژیم شاهنشاهی که فکر می کرد حوزهی علمیهی قم، با رحلت آیتالله بروجردی، بدون زعیم است، در 16 مهر ماه سال 1341 لایحه انجمنهاى ایالتى ولایتى را در کابینه امیر اسدالله علم مطرح و به تصویب رساند. در این موقع امام به همراه علماى بزرگ قم و تهران دست به اعتراضات همه جانبه زدند که در این میان، لحن تلگرافهاى امام به شاه و نخست وزیر، تند و هشدار دهنده بود و در پى آن شاه که مىخواست اصول ششگانه اصلاحات خویش را که به دستور امریکاهایی قصد اجرای آن را داشت، به رفراندوم بگذارد، با بیانیهی کوبنده - بهمن 1341 - امام مواجه شد. در ادامهی این مبارزات، با پیشنهاد امام خمینى، عید نوروز سال 1342 در اعتراض به اقدامات رژیم تحریم شد و متعاقب آن، شاه که در صدد سرکوب بود، در دوم فروردین 1342 که مصادف با 25 شوال سالروز شهادت امام جعفر صادق (علیه السلام) بود، فاجعهی خونین فیضیه و شبیه به آن را در طالبیه تبریز به وجود آورد. به دنبال این فاجعه بود که امام(ره) اعلامیه معروف خود را در 13 فروردین 1342،تحت عنوان «شاه دوستى یعنى غارتگرى» منتشر ساخت.این مبارزات که براى رژیم گران تمام مىشد باعث دستگیرى امام در سحرگاه 15 خرداد 42 و فاجعه خونین 15 خرداد گردید؛ اما با فشار علماء و مردم، دستگیرى و حبس حضرت امام(ره)، در 11 مرداد ماه همان سال به پایان رسید. ولى این ظاهر قضیه بود؛ چون امام(ره) پس از آن به منزلى در داودیه منتقل و تحت حصر خانگی قرار گرفت. این وضعیت تا 16 فروردین سال بعد ادامه داشت و نهایتاً در این روز امام(ره) به قم منتقل شد. روشن بود که مبارزه به این جا ختم نمىشد. با افشاگریهای امام، علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون، ایران در آبان 1343 مجدداً در آستانه قیام قرارگرفت که در پى آن، در سحرگاه 13 آبان 1343، امام(ره) دوباره دستگیر و از آنجا به تهران و سپس از طریق هوایى به آنکارا تبعید شد. این تبعید، یازده ماه به درازا کشیده شد و پس از آن، امام در 13 مهر 44 به تبعیدگاه دوم(عراق) فرستاده شد؛ این تبعید مدت 13 سال به طول انجامید. حضرت امام، در این مدت طولانى، دست از مبارزه برنداشت و با صحبت ها و سخنرانیها و بیانیهها، ضمن آگاهی بخشی و راهنمایى مردم در مسیر مبارزه، همواره رژیم شاهنشاهی را مورد حمله قرار می داد؛ این تلاشها در سال 1356ش به ثمر نشست و انقلاب اسلامی در سراسر ایران آغاز شد. اخراج امام از عراق، یکی از اقداماتی بود که سیاستهای استعماری برای مقابله با انقلاب اسلامی مردم ایران طراحی کردند و پس از آنکه دولت کویت به ایشان اجازهی ورود نداد، ایشان در 14 مهر 57 از بغداد به پاریس عزیمت نمود و در نوفل لوشاتو ساکن شد و از آنجا به هدایت و رهبری انقلاب اسلامی پرداخت. شرایط حاکم بر فضای سیاسی اجتماعی ایران در ماههای پایانی سال 1357ش، رژیم شاه را مجبور کرد با بازگشت امام(ره) به ایران موافقت کند. علی رغم بسته شدن فرودگاه ها برای مدتی محدود، در نهایت این اقدام عملی شد و حضرت امام در تاریخ 12 بهمن 1357 در میان استقبالی تاریخی به ایران بازگشت و در عصر همان روز در بهشت زهرا (س) تهران با مردم ایران سخن گفت و مانند گذشته، دولت بختیار را غیر قانونى اعلام کرد؛ دولت بختیار نیز پس از 10 روز متلاشی شد و انقلاب اسلامی ایران در روز 22 بهمن سال 1357 به پیروزی رسید.
امام پس از پیروزى انقلاب در تاریخ 10 اسفند 57 از تهران به قم رفت وتا زمان ابتلاء به بیمارى قلبى (2 بهمن 1358) در این شهر بود، اما مجدداً برای مداوا به تهران بازگشت و پس از 39 روز که در بیمارستان قلب تهران بستری بود، به طور موقت در منزلى در منطقه دربند تهران ساکن شد و پس از آن، در تاریخ 27 اردیبهشت 1359 بنا به تمایل خود، به منزلى در محله جماران نقل مکان کرد و تا زمان رحلت (14 خرداد 1368) در همین منزل ماند.
دهها کتاب و اثر گرانبها از امام خمینى در مباحث اخلاقى، عرفانى، فقهى، اصولى، فلسفى، سیاسى و اجتماعى بر جاى مانده که بسیارى از آنها منتشر شده است.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 10 صفحه 28