صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

تاریخ سند: 29 فروردین 1343


گزارش


متن سند:

شماره‌: 5ـ54ـ1ـ1ـ5 تاریخ‌:29 /1 /43
گزارش

محترماً معروض مى‌دارد به فرموده روز 29 /1 /43 از ساعت 3 بعدازظهر براى مراقبت و استماع گفتار آقایان اشنى ـ معزى ـ صهرى به مدرسه صدر رفته ابتدا آقاى سید محسن طلبه و یک نفر دیگر منبر رفته پس از موعظه در اطراف دیانت چند قطعه اشعار راجع به آزادى خمینى قرائت سپس آقاى اشنى منبر رفته بیاناتى در خصوص دین و دیندارى صحبت آنگاه اشاره به ادیان یهود و اسرائیل نموده که آنان اصولاً باید تابع دین اسلام باشند اعمالى که آنان انجام مى‌دهند به طورکلى با دین اسلام تفاوت فاحش دارد آنگاه آقاى معزى به منبر رفت و ایشان نیز به دنباله سخنرانى آقاى اشنى در اطراف دین، اسرائیل و یهود1 سخنرانى و اضافه نمود که اصولاً ما مسلمانان مى‌بایستى با این دو اقلیت قطع روابط نموده و اصلاً طرف صحبت و معامله و معاشرت نشویم ضمناً اظهار داشته آقاى خمینى که اخیراً آزاد و به قم رفته تلگرافى به آقاى خادمى به اصفهان مخابره و ضمن آن گفته که مطالبى در روزنامه اطلاعات به تاریخ روز سه‌شنبه 18 فروردین به این عنوان که سوءتفاهمى بین دولت و اینجانب شده بود صحّت ندارد لذا تکذیب مى‌شود و همگى 5 /2 ریال نذر امام زمان بنمائید و تلگرافى به آدرس تهران روزنامه اطلاعات به آقاى عباس مسعودى مخابره و طى آن تنفر و انزجار خود را به او اعلام نمائید که این گونه مطالب خلاف واقع را در روزنامه خود درج نکند و در ضمن در اطراف جوانانى که براى تحصیل به خارجه مى‌روند در مراجعت اصلا دین اصلى خود را فراموش نموده و بوئى از دین نبرده‌اند کما اینکه در بى‌عفتى و بى‌عصمتى افراط نموده و براى اطفاء شهوت خود به ناموس یکدیگر تجاوز و کار به جائى مى‌رسد که یکدیگر را از بین ببرند. بله دین اسلام دینى است بر حق و به طورى که کشور هامبورگ مطابق صورت، مسلمان شناسى تعیین نموده 650 میلیون مسلمان در دنیا وجود دارد که این عده مسلمان مى‌بایست صف واحد و فشرده‌اى تشکیل و با بى‌دینى و فحشا و اعمالى که مغایرت با دین اسلام دارد مبارزه و در این راه کوشش فراوان نمایند اصولاً در دین اسلام سینما و مشروبات الکلى حرام است و هر کس که مشروبات الکلى صرف نمود و یا به سینما رفت مى‌بایست از او جلوگیرى نمود و باید کارى کنید که سینما و مشروبات فروشى و مشروب‌خوارى ممنوع گردد و گفت در زمان نادرشاه افشار در موقع جنگ، سربازى در راه دین فداکارى و از خود گذشتگى مى‌نمود آنگاه نادر او را احضار و از او پرسید شما در جنگ اول کجا بودید جواب داد آن موقع شما نبودید و این طور که حالا شما سرپرست ما هستید جنگ پیشرفت مى‌کند و ما فاتح مى‌شویم در جنگ اول برعکس حالا بوده در پایان آقاى صهرى منبر رفت او نیز در اطراف ترخیص آقاى خمینى صحبت و در منبر به کلیه مردم تبریک گفت آقایانى که بنا بود منبر رود بجز آقاى اشنى بقیه براى منبر رفتن حاضر نشدند ولى در توى مجلس نشسته بودند و به جاى آنها آقایانى که فوقاً عرض شد منبر رفتند ضمناً آقاى معزى اظهار داشت روزنامه اطلاعات با این 5 /2 ریال و 400 کارگر نمى‌تواند خود را اداره کند و او اصلاً احتیاجى به این 5 /2 ریال ندارد و ماشین و پول سرشار از جاى دیگر براى او مى‌رسد و این مطالبى که در روزنامه درج نموده به او دستور داده‌اند مراتب جهت اطلاع گزارش عرض شد.
رونوشت برابر با اصل است.
30 /1 /43

توضیحات سند:

1ـ دوره سلطنت پهلوى‌ها را مى‌توان دوره تاخت و تاز یهودیان ایران به شمار آورد، زیرا یهودیان در این دوره نه فقط مشکلى نداشتند، بلکه بسیارى از آنها با استفاده از موقعیتهاى مناسب به ثروت‌هاى هنگفتى دست یافتند که البته بخش عمده آن از طرق نامشروع و رباخوارى و زمین خوارى بود. صهیونیستها که ورود اربابان اروپایى خود را به‌ایران آزاد دیدند و با این گمان که روحانیت ایران منزوى شده و دیگر از محدودیت یهود خبرى نیست، تهیه اسباب تمدن غرب را بر عهده گرفتند و براى جلب منافع مادّى خود هر چه در اسلام ممنوع بود رواج دادند.
از دوره دوم تا دوره سیزدهم مجلس شوراى ملى (به استثناى یک دوره) کرسى نمایندگى یهودیان ایران در انحصار یک نفر به نام دکتر لقمان نهوراى بود که به موازات نمایندگى مجلس، ریاست انجمن ملى یهودیان ایران را هم به عهده داشت. در این مدت قوانینى به نفع اقلیت‌هاى مذهبى به تصویب مجلس رسید.
پس از صدور بیانیه بالفور در سال 1917 و تایید تشکیل یک کانون ملى یهود در فلسطین از طرف انگلیسها، عده‌اى از یهودیان ایران هم به فکر تشکیل یک انجمن صهیونیستى و توسعه زبان عبرى افتادند. انجمن صهیونیست ایران در سال 1918 در تهران تشکیل شد و شعباتى نیز در شهرستانها دائر کرد و با سردمداران جنبش جهانى صهیونیسم نیز روابطى بر قرار نمود. تعدادى از یهودیان ایران این انجمن را مرجع اصلاح بدبختى‌ها و رفع تجاوزات نسبت به خود مى‌پنداشتند.
بعد از کودتاى امریکایى در ایران، محمدرضا و هوادارانش بر آن شدند که به دو نقشه عمل کنند. اول گسترش روابط با کشور نو ظهور اسرائیل ـ پایگاه جاسوسى امریکا در شرق ـ دوّم اجراى نمایش تقسیم اراضى و سهیم کردن کارگران کارخانجات. اما استحکام روابط صهیونیستى ایران و اسرائیل به جهت جلوگیرى از نفوذ مکتب کمونیستى در ایران بود؛ زیرا با سرازیر شدن واردات ـ از نوع اشیاء لوکس و زینت آلات ـ توسط سرمایه‌داران یهودى، امریکا به این نتیجه رسید که با سرگرم کردن عموم افراد بخصوص طبقه جوان دختر و پسر و آزاد گذاردن مراکز فحشاء مى‌توان به تخدیر افکار پرداخت.
ایران بعد از ترکیه تنها کشور خاورمیانه بود که با اسرائیل روابط سیاسى داشت. البته این رابطه به صورت «دوفاکتو» بود و اسرائیل ظاهراً در تهران سفارتخانه نداشت ولى نمایندگى سیاسى اسرائیل در ایران یکى از فعالترین هیئت‌هاى سیاسى به شمار مى‌آمد و در سطوح مختلف سیاسى و اقتصادى و نظامى در ایران فعالیت مى‌کرد. اعضاى هیئت نمایندگى اسرائیل در ایران اکثرا عضو سازمان جاسوسى اسرائیل (موساد) بودند و با نفوذى که موساد در سازمان اطلاعات و امنیت ایران (ساواک) به دست آورده بود از تمام اسرار سیاسى و نظامى و دولتى ایران اطلاع داشت. دیپلماتها و مقامات امریکایى که بعد از انقلاب اسلامى ایران مطالبى درباره انقلاب و علل اشتباهات امریکا و غافلگیرى سیا در جریان آن نوشته‌اند به این نکته اعتراف مى‌کنند که فعالیت سیا در ایران در سال‌هاى آخر حکومت شاه محدود شده بود و امریکائیها بیشتر اطلاعات سرى خود را درباره ایران از طریق موساد به دست مى‌آوردند. موساد در تشکیل ساواک نقش عمده‌اى داشت و بسیارى از مقامات ساواک که در اسرائیل تعلیم دیده بودند خود عامل موساد بودند. این گروه در جریان انقلاب از ایران گریختند و اکثر آنها به اسرائیل رفتند. اسرائیل به کمک عوامل خود در ساواک، مطبوعات و وسایل ارتباط جمعى ایران را نیز تحت نظر خود گرفته بود و از انتشار اخبار و مطالب ضد صهیونیستى جلوگیرى مى‌کرد.


منبع:

کتاب آیت‌الله حاج آقاحسین خادمی به روایت اسناد ساواک صفحه 74

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.