تاریخ سند: 14 شهریور 1357
موضوع: شیخ صفرعلی تاری وردی معروف به اسلامی
متن سند:
از: 23ﻫ تاریخ:14 /6 /1357
به: 25ﻫ شماره: 1652 /23ﻫ
موضوع: شیخ صفرعلی تاری وردی معروف به اسلامی
عطف: 2084 /25ﻫ - 6 /6 /37
شب سه شنبه مورخه 31 /5 /37 مشارالیه طبق معمول در مسجد رئیس حیدر به طور نشسته به تبلیغ جوانان پرداخته و به آنان طریقه پیشگیری از جلب توسط مامورین انتظامی و امنیتی و همچنین نحوه بازجویی دادن و اینکه چگونه دروغ بگویند و قیافه حق به جانب بگیرند و بالاخره چگونه مامورین را اغفال نمایند تعلیم داده مخصوصاً به جوانانی که آموزگار و یا در استخدام دولت هستند راهنمایی نموده. در این جلسه نوروز رحمانی فرزند کربلایی عباس آموزگار- علی رحمانی فرزند ابراهیم آموزگار- اسداله طاهری فرزند علی(معروف به شاپور عضو انجمن شهرستان)- رمضانعلی طاهری فرزند حاجی قربان و عده کثیری دیگر از کارمندان و دانشآموزان شرکت داشتند که پس از ختم جلسه عدهای از جوانان حاضر در مسجد به وسیله اتومبیل اسلامی را تا جلوی خانهاش بدرقه و سپس به محلهای سکونت خود مراجعت مینمایند. دو ساعت پس از این واقعه همسر اسلامی طبق معمول اقدام به بازدید اطاقها و درب ساختمان مینماید که با عجله اسلامی را صدا زده و اظهار داشته که یک نفر در حالیکه نقاب به صورت داشته مشغول کاوش اتومبیل وی بوده است و گویا قصد آتش زدن آن را داشته که با داد و فریاد متواری گردیده است. بلافاصله اسلامی به وسیله تلفن افراد طرفدار خود را به کمک فرا میخواند لحظهای بعد عدهای در حدود 50 الی 60 نفر در جلو خانه اسلامی اجتماع کرده در حالیکه چوب و چماق و چاقو در دست داشتند شروع به تظاهرات و فحاشی مینمایند و همگی با صدای بلند میگفتند که چنانچه به اتومبیل اسلامی خسارت وارد شود در عوض تمام ماشینهای ادارات دولتی و حتی ژاندارمری و سازمان امنیت قزوین را به آتش میکشیم.
نظریه شنبه. نظری ندارد.
نظریه یکشنبه. شنبه در مورد مراقبت از فعالین تاکستان به ویژه شیخ صفرعلی تاری وردی توجیه شد. ضمناً برابر تحقیقات معموله موضوع قصد آتش زدن اتومبیل مشارالیه صحت نداشته است. صاعد
نظریه سه شنبه. نظریه یکشنبه تایید میشود. بشیر
نظریه 23- نظریه سه شنبه تایید میشود.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مساجد استان قزوین به روایت اسناد ساواک صفحه 388