تاریخ سند: 18 مهر 1332
صورتجلسه
متن سند:
تاریخ: 18 /7 /1332
صورتجلسه
در اجرای فرمان ملوکانه کمیته مرکزی کوک1 مرکب از آقایان:
1ـ امیرقاسم اشراقی2
2ـ تقی خستو
3ـ موسی طوب
4ـ علی غضنفری
5ـ علی کیا
در ساعت 17 روز 18 /7 /32 در منزل آقای طوب مجتمع و مراتب سوگند وفاداری طبق قسمنامه3 پیوست (فقط آقای طوب در عین حالی که به قرآن کریم هم اعتقاد دارند به تورات قسم خوردند) به عمل آمد و قرار شد روز شرفیابی و معرفی کمیته به حضور اعلیحضرت همایونی گزارش عملیات گذشته و برنامه آتیه این کمیته را جوانترین عضو یعنی آقای علی غضنفری به حضور مبارک شاهنشاه عرض نماید.
جلسه در ساعت 1815 ختم و جلسه آتیه به روز دوشنبه 27 /7 /32 ساعت 16 در منزل آقای طوب موکول شد.
غضنفری . خستو . موسی طوب . مهندس اشراقی
_____________________
1. در اصل: کک.
2. امیرقاسم اشراقی فرزند حسین در سال 1277ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدارس سنلوئی و دارالفنون تهران سپری کرد و پس از گذراندن دوره مدرسه پست و تلگراف در تهران، برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و در مدرسه عالی هخ شولد به مدت 18 ماه دوره مهندسی دید و پس از آن به فرانسه رفت و ضمن شرکت در دورههای مهندسی، مدرک مهندسی الکتریسیته و رادیو گرفت و پس از یک سال فعالیت در کارخانجات فرانسه به ایران بازگشت و در وزارت پست و تلگراف استخدام و رئیس مرکز گیرنده بیسیم شد. او که ریاست بر ادارات مختلفی را در این وزارتخانه تجربه کرده بود، در سال 1329ش در کابینه رزمآرا وزیر شد. پس از آن به سازمان برنامه رفت و قائممقام مدیرعامل گردید. در سال 1334ش دوباره در کابینه حسن علاء وزیر شد که این سمت در کابینه منوچهر اقبال نیز تکرار شد و در مدت کوتاهی که اقبال در کنفرانس نخستوزیران پیمان بغداد در پاکستان شرکت داشت، به عنوان کفیل نخستوزیر معرفی گردید.
اشراقی تا سال 1338ش وزیر پست و تلگراف بود و در سال 1336ش به این شرح معرفی شد: « مشهور به بهائیت است. خانم او ایتالیائی است. تمایل انگلیسی دارد. ترقی او از زمان رزمآرا شروع شد. از زمان ریاست ستاد اول رزمآرا با او مربوط شد و حتی مدتی مانند یک مأمور اطلاعاتی برای او کار میکرد... چون شهرت به بهائیت دارد، روی این زمینه با روحانیون زیاد رفت و آمد میکند و در تمام مجالس عمومی شرکت میکند.»
سوابق سوءاستفادههای او در مصادر مختلفی که قرار داشته، به این شرح ثبت شده است:
«در زمان ریاست بر اداره خطوط، دائی خود را به عنوان معاون خویش برگزید و 5 تن سیم مسی را از انبار خارج و در بازار آزاد به فروش رسانده است. مبلغ 5000 دلار به حساب شخصی خویش واریز کرده است. 38000000 تومان بودجه سازمان برنامه را بدون سند خرج کرده است. در خرید 180000 شماره تلفن سوءاستفاده کرده است. در خرید فرستنده 100 کیلوواتی سوءاستفاده کرده است. و ...»
در سال 1338ش در رابطه با وی نوشتهاند: «همسرش خدمه سفارت انگلیس بوده و اشراقی اکثر مکالمات تلفنی و اخبار کابینه رزمآرا ء را به آنجا میداده است.»
قاسم اشراقی از اعضای تشکیلات فراماسونری و در لژ همایون عضویت داشت. اسناد ساواک . پرونده انفرادی
3. قسمنامه مورد اشاره به پیوست نبود؛ ولی در بخشی از سوگندنامهای که مربوط به مسعود کیا میباشد و در اسناد آتی آمده، این عبارات وجود دارد: «سوگند یاد میکنم که سربازان کوک را برادر یا خواهر و یا فرزندان خود بدانم و همیشه برای تأمین سعادت و پیشرفت آنان بکوشم. پدر و مادر و اقوام صالح آنها را به مثل پدر و مادر و اقوام صالح خود بپندارم. حفظ ناموس آنان را به مثل حفظ ناموس خود مقدس و محترم بشمارم و اگر از این نیات مقدس که به تمام آنها برای همیشه معتقدم انحرافی از من دیده شود در مقابل خدا . شاه . میهن خود را مقصر دانسته، هرگونه مجازاتی را با آغوش باز استقبال نمایم. امضاء»
منبع:
کتاب
سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب اول صفحه 64
