تاریخ سند: 18 آذر 1345
جناب آقای آیتاللهالعظمی آقای میلانی دامعزه
متن سند:
[تاریخ:18 /9 /1345]
جناب آقای آیتاللهالعظمی آقای میلانی دامعزه
با تواتر به اثبات رسیده که سرهنگ ترابی1 رئیس سازمان امنیت هم در مورد آیات عظام و علمای اعلام و عموم سلسله جلیله روحانیت هتاکی و بیشرمی را از حد گذرانیده، درنهایت گستاخی به ساحت مقدس روحانیت و پیشوایان مذهب مقدس شیعه فحاشی و یاوهسرایی میکند.
نزدیک چهار سال است که روحانیت شیعه با هیئت حاکمه ایران به خاطر حفظ دین و انجام وظیفه مقدس حمایت و حفظ احکام مقدس اسلام و قرآن، در مبارزه است. در تمام این مدت احدی از اعضاء هیئت حاکمه از شخص اول کشور گرفته تا پستترین مأموران دولت، به این گستاخی و بیآزرم2 با مسلمانان و روحانیون برخورد نکردهاند.
به نظر شیعه اثنیعشری مجتهدین جامعالشرایط نواب عام امام زمان ارواحنا فداهاند و توهین به آنان توهین به امام علیهالسلام محسوب میشود. مبارزه اصولی و آنهم انجام وظیفه دینی روحانیت تاکنون از توهینها و فحاشیها و نسبتهای ناروا و پردهدریها که در مدت ریاست این سرهنگ دیوانه در قم بروز کرده، مبرّی بوده و در عین مبارزه، تا حدودی حفظ عفت زبان و قلم را کردهاند. حتی میشود گفت که در دوران مغول هم نسبت به ساحت مقدس پیشوایان دین و رجالی که در قلوب دهها میلیون شیعه جهان ارج و اعتباری همراه با قداست آسمانی دارند، رخ نداده است و اصولاً در هیچ جای دنیا به پیشوایان دینی و مذهبی ملت که به خاطر ارتباط با مقامات مذهبی تقدس کسب کردهاند، فحاشی و هتاکی نمیشود. در هندوستان اگر کسی به گاوی توهین کند، جداً مجازات میشود و حتی میگویند در میان اسکیموها افرادی که تقدس فکری و عقیدتی به خود گرفتهاند، توهین و تحقیر به آنها نمیشود. در کشورهای متمدن و مترقی بهطوریکه در جراید خواندید، وضع چنین است. وقتی که پاپ با طیاره از فراز آسمان فرانسه عبور میکرد، دوگل رئیسجمهور فرانسه، آن شخصیت ممتاز و مغرور اروپا، با نهایت خضوع و ادب عبور پاپ را از آسمان فرانسه مایه افتخار و عظمت و مباهات فرانسه معرفی کرد.
شکی نیست که توهین به رهبران دینی، توهین به دین است و فحاشی نسبت به نواب امام زمان و ورثه پیغمبر (ص)، فحاشی به پیغمبر و امام است و بیحیایی و بیشرمی در مقابل حامیان قرآن، هتاکی نسبت به قرآن شریف است و بدون تردید اگر جلو این بیحیاها و گستاخها را نگیرید در آینده نزدیکی مقدسات دینی و شعائر اسلامی ما را مورد توهین و تحقیر قرار خواهند داد و مسجد و حرم و نماز و قرآن و امام و پیغمبر و اسلام هم از زیان چنین بیحیاها در امان نخواهند ماند. کجایند آنهایی که ادعای دینداری و طرفداری از دین مینمایند که ببینند در شهر مذهبی قم و در کنار آستانه حضرت معصومه سلامالله علیها و حوزه علمیه شیعه یک انسان خشن، بیباک، بیدین، بیحیا و گستاخ درنهایت جسارت و بیپروایی و در حضور خاص و عام افتخارات کشور شیعه را به باد ناسزا و فحش میگیرد.
ما از جنابعالی و عموم کسانی که به آبرو و اعتبار و حیثیت دین و رهبران دینی علاقه دارند انتظار داریم که از امکانات خود در راه جلوگیری از اینگونه جسارتها و یاوهگوئیها که عاقبت شوم آن به ضرر دین و دنیای این کشور خواهد انجامید، استفاده کنند و این عنصر ضددین و ضدملت را به سزای خود برسانند.
سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل
با تقدیم احترام، جمعی از مسلمانان و متدینین بازار تهران.3
توضیحات سند:
1. حسین ترابى، فرزند اسماعیل در سال 1297ش. در اصفهان متولد شد. پس از اخذ دیپلم، در مهرماه سال 1317 وارد دانشکده افسرى گردید و ضمن طى دوره مقدماتى رستهاى، دوره عالى رستهاى و دانشگاه جنگ، در نقاط مختلف کشور به عنوان فرمانده نظامى منصوب و مشغول کار شد. او در کودتاى 28 مرداد 1332 نشان دریافت کرد و در تاریخ 16 /10 /1335 مأمور خدمت در اداره کل سوم ساواک گردید. در سال 1341 به ریاست ساواک اراک منصوب شد و پس از آن به ریاست ساواکهاى شهر کرد، قم و ساواک مرکز رسید. ترابى که داراى سابقه عضویت در باشگاه لاینز هم بود، در تاریخ 15 /12 /1356 بازنشسته شد. در پرونده پرسنلى وى ضمن اشاره به تخلّفاتى چند، خصوصیات اخلاقىاش مورد بررسى قرار گرفته و به عنوان فردى خشن و لجوج معرفى شده است.
2. در اصل: آذرم
3. این نامه همراه با گزارش 8978 /9ﻫ ـ 18 /9 /45 با عنوان «اعلامیه علیه سرهنگ ترابی» از ساواک خراسان به اداره کل سوم ارسال شده است. در نامه مزبور آمده است: «روز 18 /9 /45 اعلامیهای به امضای جمعی از مسلمانان و متدینین بازار تهران برعلیه سرهنگ ترابی برای آیتالله میلانی و شیخ مجتبی قزوینی واصل که یک نسخه از آن به پیوست تقدیم میگردد.»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 05 صفحه 234