تاریخ سند: 13 خرداد 1342
سخنان آقای فلسفی از ساعت 30/8 تا 30/9 شب در مسجد ترکها واقع در بازار کفاشان در تاریخ 13/3/421
متن سند:
جمعیت آنطوریکه خادم مسجد میگفت در حدود سی الی چهل هزار نفر میباشد.
حق گرفتنی است باید آنرا گرفت طبق قانون اساسی مذهب ما شیعه جعفری است
اما برای ما ننگ است که تعدادی مأمور در روز وفات امام جعفر صادق در قم
بجان طلاب میریزند آنها را
میکشند و میزند و عین این
واقعه هم در مسجد طالبیه2
تبریز واقع شده شاید آنجا
هم عده ای را کشته و زخمی
کرده باشند.
اولین حکومتی که بوجود
آمد حکومت دیکتاتوری و
استبداد بود کم کم مردم
دیدند که یکنفر حاکم چه
ظلمها بر سر آنها میآورند
گفتند باید هرکس حاکم بر
خودش باشد و این کار غیر
ممکن بود آمدند از طرف
مردم نمایندگانی انتخاب
کردند و بآن اختیار کامل
دادند که از حقوق حقه آنها دفاع کند و این نوع حکومت را حکومت مشروطه یا
دموکراسی خواندند و در مملکت ما بهمت مردان از جان گذشته ای این نوع
حکومت وجود آمد تا دوره اوّل و دوّم نمایندگان آن از طرف مردم انتخاب شدند
ودیگر در هیچ دوره ای نماینده از طرف ملت انتخاب نشد و بصورت فرمایشی
انتخاب شدند در تمام انتخابات رأی گرفتن بصورت قلابی در میآمد تا جائیکه
چنان افتضاح آنرا بالا آوردند تا مجبور شدند دو مرتبه انتخابات گذشته را باطل
کنند تا سر و صدای مردم بخوابد.
یکروز یک مرد آمریکائی بیکی میگفت که
چرا شمارش آرای شما مدت زیادی طول میکشد تا نتیجه معلوم شود درجوابش
گفت مگر درکشور شما چه مدت میباشد گفت 48 ساعت آن شخص گفت خدا
پدرت را بیامرزد نمایندگان ما از شش ماه جلوتر انتخاب شده اند پس
نتیجه انتخابات ما شش ماه و 48 ساعت زودتر از شما معلوم میشود در نتیجه
ما از شما مترقی تر میباشیم (خندیدن مردم) طبق قانون اساسی باید سه قوه
از یکدیگر جدا باشد و دولت میتواند در راس قوه مجریه باشد نه اینکه
مقننه و قضائیه را زیر نفوذ و سلطه خود درآورد طبق قانون اساسی باید
تظاهرات تا جائیکه اسباب
زحمت نکند مجاز میباشد
مردم را میگیرند و میزنند
که چرا چند اعلامیه علماء
در جیب تو بـوده اسـت و
میآینـد چاپخـانـه هائیـکه
اعلامیه های مرجع تقلید
را چـاپ کرده اند درش را
میبنـدنـد و کارگـرانش را
بیکار میکنـند طبـق چه
ماده ای دولت این کارها را
میکند.
طبق قانون اساسی باید
آزادی قلم و بیان باشد و
مطبوعات رکن چهارم
مشروطیت است اما آنها
جرأت ندارند یک مقاله را بدون دستور مقامات دولتی چاپ کنند و آنوقت ما
باید روی منبر از آنها دفاع کنیم که مطبوعات آزادی ندارند.
علی بفرزندش میگوید تو آزاد بدنیا آمده ای باید آزاد از دنیا بروی در دنیا هیچ
زیر بار ظلم مرو و با ظالم همکاری نکن و همچنین [سکوت] در برابر ستمکار در
حکم همکاری با اوست.
طبق قانون اساسی قوانین باید مطابق دین اسلام باشد و نباید قوانین ضد دینی و
مذهبی را اجرا کنند.
قانون اساسی بما مردم حق میدهد که آزاد باشیم مجلس سنا و شورا داشته باشیم
عدلیه داشته باشیم آزادی بیان وقلم داشته باشیم آزادی انتخابات داشته باشیم
بتوانیم در یکجا جمع شده از کارهای دولت انتقاد کنیم و نباید حقوق ما را از ما
بگیرند و نگذارند تکان بخوریم تا وقتیکه یک حرف بزنیم ما را بجرم اینکه چرا
انتقاد کرده ایم بزندان میبرند و کتک میزنند.
کسانیکه میخواهند حقوق حقه ای که طبق قانون اساسی بما داده شده بدست
بیاوریم باید 5 مرتبه بگویند صحیح است (ناگهان صدای صحیح است مردم بلند
شد) میگویند مردم
لیاقت آزاد بودن را ندارند و
اگر آزادی بآنها داده شود
هرج و مرج برپا میکنند
امروز صدها هزار از مردم
پایتخت با چنان نظمی
دسته های عزاداری را
تشکیل داده بودند که شاید
چنین آرامش و سکوتی در
هیچیک از ممالک پیشرفته
دنیا دیده نشده باشد و اکنون
چندین هزار نفر در اینجا
جمع شده اید بسخنان من
گوش میدهید و صدای یکی
از شماها در نمیآید سکوت
در همه جا است پس مردم
لیاقت آزاد بودن را دارند ولی آنها میترسند آزادی بمردم بدهند زیرا دیگر جای
ایستادن برای این جباران نیست.
همیشه روز عاشورا و ماه محرم نیست که شما اینجا جمع شوید و آقای فلسفی
برای شما صحبت کند بخدا اگر دولت تجربه تلخی از واقعه قم نداشت امروز بما
اجازه نمیداد اینجا جمع شویم و صحبت کنیم.
وقتیکه غضب مردم بجوش بیاید دیگر هیچ نیروئی نمیتواند جلوی آنرا بگیرد ای
دولت باتو هستم گفته رسول خداست که میفرماید غضب و خشم ملت
نمونه ای از غضب و خشم پروردگار تو است.
در روح القوانین منتسکیو خوانده ام که در دویست سال پیش امپراطور دیکتاتور
آنجا میخواست بمسافرت برود گفت چون باید من بالای سر شما باشم لذا یک
چکمه خود را در اینجا میگذارم و بعد بمسافرت میروم بعد از دویست سال حالا
سوئد یک کشور بتمام معنی آزادی و دموکراسی شده است.
جدا بیائید در این روز بزرگ پیمان ببندیم که زیر بار ظلم نرویم و تا وقتیکه
آزادی خود را بدست نیاورده ایم از کوشش و تقلا دست برنداریم فردا عاشورا
تمام میشود و این عاشورا
دیگر وجود ندارد که بنام او
دور هم جمع شده و صحبت
کنیم میگوئید اگر آزادی
نیست چرا شما سخنان خود
را میگوئی این مجلس که در
قانون اساسی نوشته نشده
این مجلس مذهبی است که
ما بعلت آن که دور هم جمع
میشویم میتوانیم بعضی از
مطالب را که برای شما مفید
است بگوئیم و باز فردا با
مأموران دولت هم مکافات
داریم که در فلان روز تو این
حرف خلاف را زده ای و
چنین گفته اید که مردم را
تحریک کنی پس این آزادی نیست آزادی حقیقی این است که شما در یک میدان
جمع شده از هرکس در هر مقامی که باشد انتقاد شود و هیچ احدی مزاحم او
نشود.
از طرفی میگویند افراد مرتجع سیاه خائن هستند مگر وعاظ و طبقه روحانیون
چه گفته اند که مرتجع شده اند.
14 /3 /42روحانیون
توضیحات سند:
1ـ برگ خبر این گزارش
بدینشرح است :
گیرنده : ریاست ساواک تهران
فرستنده: بخش 3
تاریخ : 14 /3 /42
شماره : 395 س ت /3
موضوع : سخنان آقای فلسفی
در مسجد آذربایجانیها
بدینوسیله تعداد 5 برگ گزارش
مأمور نفوذی این ساواک از
بیانات آقای فلسفی از
ساعت2120 تا 2121 روز
13 /3 /42 در مسجد
آذربایجانیها بپیوست تقدیم
میگردد.
رئیس ساواک بخش 3
صدارت
2 ـ در آغاز سال 1342 ه ش و
زمان حادثه فیضیه قم، مدرسه
طالبیه تبریز نیز مورد تجاوز
قرار گرفت.
چند نفر از مأموران
ساواک و شهربانی تبریز به قصد
پاره کردن اعلامیه حضرت امام،
که بر دیوار مدرسه «طالبیه»
نصب شده بود، به آنجا رفتند،
اما با مقاومت و اعتراض طلاب
روبرو شدند بین و مأموران زد
و خورد شدیدی درگرفت و در
اثنای آن یکی از مأموران
شهربانی کشته شد.
در این
هنگام مأموران با سلاحهای سرد
و گرم به مدرسه ریختند و هرچه
بر سر راه خود دیدند خرد کردند
و طلاب روحانیون را مورد
ضرب و شتم قرار دادند و با
تیراندازی به سوی آنان تعدادی
از آنان را شهید و عده ای را
مصدوم و مجروح نمودند.
ر.ک : کوثر، ج اول، صفحه 76.
منبع:
کتاب
حجتالاسلام محمدتقی فلسفی به روایت اسناد ساواک صفحه 216




