تاریخ سند: 17 اردیبهشت 1352
موضوع : حوزه مطبوعاتى حزب ایران نوین
متن سند:
به : 341 تاریخ :17 /2 /1352
از : 20 ﻫ 21 شماره : 76168 /20 ﻫ 21
موضوع : حوزه مطبوعاتى حزب ایران نوین
حوزه مطبوعاتى حزب ایران نوین در ساعت 1700 روز 16 /2 /52 به ریاست مصطفى الموتى و با حضور آقاى نخست وزیر. منوچهر کلالى و رهنما وزیر اطلاعات و خلعتبرى معاون مالى و پور شالچى معاون مطبوعاتى وزارت اطلاعات و تدین مدیر کل مطبوعات و خبرنگاران و عکاسان رادیو و تلویزیون و کلیه اعضاء حوزه مطبوعاتی حزب ایران نوین تشکیل شد. ابتدا کاظم مسعودى خیر مقدم گفت سپس دکتر الموتى درباره اهمیت حوزه مطبوعات و اینکه مدیر 84 روزنامه گرد هم آمدهاند و این بر اثر فعالیتهاى حزب ایران نوین بوده است دبیرکل و نخست وزیر را تجلیل کرد و به نخست وزیر گفت چون شما روزنامهنگار بودید مشکلات مطبوعات را خوب میدانید. ضمناً از وزیر اطلاعات نیز تشکر کرد و گفت شما هم روزنامه نگار بودهاید و مشکلات را خوب مىدانید که نخستوزیر به شوخى گفت مدتى است مشکلات را فراموش کردهاند و موجب خنده حضار شدند. ابوالفضل مرعشى1 مدیر عامل شرکت تعاونى روزنامهنگاران درباره فعالیتهاى شرکت تعاونى تأمین کاغذ با بهاى نازل و تأمین مسکن از طریق سازمان اوقاف و بیمه کارکنان مطبوعات گزارشى داد. آن گاه عباس شاهنده درباره مشکلات مطبوعات گزارشى قرائت کرد و در مورد آگهىهاى مناقصه و مزایده و جلوگیرى از نشریات وزارتخانهها و توزیع مطبوعات در داخل و خارج کشور جلوگیرى از دادن امتیاز روزنامه به افراد به طور نامحدود و گرانى مرکب و کاغذ و بالا رفتن مزد حروف چین و آگهىهاى ثبت شرکتها که منحصراً به روزنامه اطلاعات و کیهان داده مىشود و خانه سازى براى مطبوعات تذکراتى داد و از آقاى نخست وزیر تقاضاى کمک کرد. محمد دیهیم از طرف مطبوعات شهرستانها مشکلات آنها را یادآور شد و تقاضاى کمک کرد آقاى نیکانجام نیز در مورد مشکلات مطبوعات صحبت کرد. آقاى حافظى از اینکه مدیران مطبوعات را بازپرسى دادگسترى احضار مىکند گلهمند بود و از آقاى نخست وزیر خواست که انجمن مطبوعات هم مانند کانون وکلا و نظام پزشکى داراى شخصیت حقوقى و قانونى شود و به اختلاف خودشان راساً رسیدگى نمایند.
آقاى ناصرزاده درباره اهمیت انجمن مطبوعات مطالبى بیان کرد سپس آقاى نخست وزیر به صحبت پرداخت و ابتدا از اینکه در این انجمن شرکت کرده اظهار خوشوقتى کرد و گفت خوشحالم که اعضاء مطبوعات دور هم جمع شدهاند و اگر با هم اختلافى هم داشته باشند با دیسیپلین سختى که در حزب وجود دارد اختلافات آنها حل مىشود (منظور نخست وزیر منازعه هفته قبل شاهنده و نودوشنى که منجر به اخراج نودوشنى شده است بود.)
آقاى نخست وزیر گفت جمع شدن 84 روزنامه دور هم به علت انقلاب ایران بوده است. نه کوششهاى من و امثال من و سپس به مشکلات مطبوعات اشاره کرد و گفت در مورد اعلانات و گرانى کاغذ و غیر و توزیع جراید من بارها دستور دادهام ولى هنوز گزارشى با ارائه راه حل به من ندادهاند و از وزیر اطلاعات خواست که در این مورد هر چه زودتر با سه نفر منتخب از طرف انجمن روزنامهنگاران گزارشى تهیه کنند و در مراجعت از سفر اروپاى نخست وزیر به ایشان بدهند نخست وزیر اضافه کرد ما به عنوان دولت مقصر هستیم که به روزنامهها اطلاعات لازم را نمىدهیم و ارشاد ضرورى را نمىکنیم فقط مىگوییم چرا این جور نوشتید و یا چرا آن طور ننوشتید وى گفت من علاقه دارم روزنامهها توسعه پیدا کنند جلو نشریات مخصوص وزارتخانهها را خواهم گرفت چون این نشریات خواننده ندارند و دستگاههاى روابط عمومى وزارتخانهها که بیکار هستند در این نشریات عکس و تفصیلات رؤساى خود را چاپ مىکنند و از مطبوعات خواست که در نشر اخبار مربوطه به امور مملکت بدون جهت مانند موضوع زمین جنجال راه نیاندازند و کار دولت را مشکل نکنند مثلاً یک کسى در انجمن شهر گفته است که ما در مورد زمین طرح محرمانه داریم. طرح محرمانه داریم یعنى چه؟ خیلى غلط مىکنید که طرح محرمانه دارید در مملکت اگر دولت بخواهد کارى را انجام دهد آن را علنى مىکند و از کسى ترسى ندارد و کارى خلاف مصالح مملکت هم نمىکند. در مورد روزنامههاى شهرستان گفتند شاهنشاه دستور دادهاند که باید روزنامههاى شهرستانها توسعه پیدا کنند و از وزیر اطلاعات خواست که مشکلات روزنامههاى شهرستانها را هم مطالعه و راهحلهاى لازم را به ایشان پیشنهاد کنند.
نظریه چهارشنبه ـ شنبه در جلسه حضور داشته و مطالب مطروحه را گزارش نموده است ضمناً مفاد گزارش خبر مورد تائید است منبع 5666 نیز واقع شده است. انجمن
توضیحات سند:
1. ابوالفضل مرعشى: فرزند ابراهیم، در سال 1295ﻫ ش در تهران متولد شد. تحصیلات خود را تا لیسانس روزنامهنگارى ادامه داد. مشاغل وی عبارت بودند از: کارمند دانشگاه تهران، مدیر کل روابط عمومى دانشگاه، سرپرست موسسه روزنامهنگارى، مدیر کل بازرسى و حفاظت دانشگاه، رئیس انتشارات حزب ایران نوین بوده است. وی قبل از انشعاب حزب توده عضو آن بود و سپس کنارهگیرى کرد و در زمان حکومت مصدق از طرفداران وى بود. او در سال های 32، 33، 34 به علت درج مقالات خلاف سیاست آن روزها بازداشت و روزنامهاش توقیف شد و در بازجویى ضمن ابراز شاهدوستى و میهنپرستى اظهار داشت:
« قریب 7 سال است که ریاست تبلیغات شیر و خورشید سرخ را دارا هستم و شخص شاهدخت شمس شاهد این مدعا است.» ساواک در سال 1334 اعلام داشت که وى مدتى با فرماندارى نظامى و سپس با ساواک رابطه نزدیک داشته است.
(اسناد ساواک – پرونده انفرادی)
منبع:
کتاب
مصطفی الموتینیا به روایت اسناد ساواک صفحه 286