تاریخ سند: 22 شهریور 1342
محترماً به طوری که مشاهده شد در اجتماع امروز مسجد بازارباش آقای صاحبالزمانی
متن سند:
[تاریخ: 22 /6 /1342]
اطلاعیه
محترماً به طوری که مشاهده شد در اجتماع امروز مسجد بازارباش آقای صاحبالزمانی واعظ درباره امر به معروف سخنرانی و نهی از منکر بحث نمودند و بعد در مورد تشکیل حزب در کشور مصر که مدتها قبل وسیله آقای سیدجمالالدین اسدآبادی1 به وجود آمده بود صحبت کرد و اظهار داشت در آن موقع هم مثل حالا کشورهای مسلمین را استعمار میکردند همان وقت آقای اسدآبادی استعمار دولت انگلیس را خنثی نمود و چندین هزار نفر را مسلمان حقیقی کرد که بعداً چون دولت انگلستان دید اگر چند سال این تبلیغ طول بکشد تمام کره زمین مسلمان خواهند شد او را تبعید نموده و حزب را متلاشی کردند.
گویا صاحبالزمانی پرونده دارد، ضمیمه گردد. 22 /6 /42
______________________
1. سیدجمالالدین اسدآبادی، فرزند سید صفدر، روحانى و فیلسوف مبارز، سیاستمدار انقلابى و منادى وحدت مسلمین جهان، در آبان ماه 1217 ﻫ ش، در اسدآباد همدان دیده به جهان گشود. وى تحصیلات ابتدایى را نزد پدرش آموخت و سپس از محضر بزرگانى همچون علاّمه سید صادق سنگلجى، شیخ اعظم انصارى عارف واصل حسینعلی همدانی و میرزای شیرازی بهره برد. پس از پایان تحصیلاتش به کشورهاى مختلف اسلامى سفر کرد و بر علوم اسلامى، تاریخ و ادبیات عرب تسلط کامل یافت. او همچنین زبانهاى فارسى، عربى، انگلیسى، ترکى و فرانسه را خوب مىدانست. با دیدن وضع مسلمانان، آرزوى تشکیل یک حکومت اسلامى مقتدر اندک اندک در اندیشهاش پدیدار گشت و در هر جا که قدم مىگذاشت، انقلابى فکرى پدید مىآورد. در سال 1249ش، فعالیتهاى سیاسى او در مصر به قیام ارتش علیه «اسماعیل پاشا» منجر شد. سپس از مصر تبعید و به هند رفت و اولین رساله خود را در ردّ طبیعیون منتشر کرد. پس از آن به پاریس رفت و مبارزه را در آنجا ادامه داد و با همکارى شیخ محمد عبده، روزنامه «عروهالوثقى» را منتشر نمود. او مدتى بعد به لندن رفت و در سال 1265ش پس از بازگشت به ایران، چند ماهى زندانى شد. بعد از آزادى عازم بصره شد و در رهبرى حوادث سیاسى آن منطقه دخالت داشت. در سال 1271ش، به استانبول رفت و مهمان پادشاه عثمانى شد و در 19 اسفند 1275 در همان جا درگذشت. عدهاى معتقدند که سلطان او را مسموم کرد. سید جمالالدین اسدآبادى سراسر عمر خود را صرف مبارزه با استعمار بریتانیا، روسیه تزاری و ستم و تبهکاریهاى دربار قاجار کرد و در بیدارى مردم منطقه و ایران و وقوع انقلاب مشروطیت سهمى مؤثری داشت.
برخى از آثار به جاى مانده از وى عبارتند از: تتمۀ البیان فى تاریخالافغان، القضاء و القدر، اسلام و علم، نیچریه یا ناتورالیسم، الوحدۀ الاسلامیه، الواردات فى سرّالتجلیات و تعداد زیادى مقاله و نامه و متن سخنرانى و مذاکرات.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، مساجد، مساجد استان آذربایجان غربی- جلد اول صفحه 8