تاریخ سند: 7 شهریور 1334
متن سند:
از : ستاد ارتش رکن دوم ـ دائره تجسس
به : فرمانداری نظامی تهران شماره : 1885
صورتجلسه مورخه 31 /5 /34 در مورد وضعیت زندان افسران محکوم
بشرفعرض رسید و ضمن تصویب مفاد آن مقرر شد که دژ برازجان تحویل
بارتش گردد تا مورد استفاده قرار گیرد در اینمورد بسرتیپ شعشانی دستورات
لازم داده شد که با تماس با شهربانی ترتیب فوری اینکار را بدهد علیهذا لازم
است.
اولاً راجع بماده (1)
صورتجلسه دایر باجرای
مقررات فرمانداری نظامی
در زندان افسران مذکور
اقدام فوری معمول و زندان
مذکور مثل سابق در اختیار
فرمانداری نظامی قرار گیرد.
ثانیا راجع بتحویل دژ
برازجان بارتش نیز سرتیپ
شعشانی نتیجه اقدامات
خود را فورا گزارش نماید تا
ترتیب و تقسیم و اعزام
زندانیها بپادگانهای خارج
تحت نظر کمسیون مجددی
داده شود فعلاً تا اتخاذ
تصمیم قطعی اجرای ماده (1) صورت جلسه فوریت و ضرورت دارد.
رئیس ستاد کل سپهبد هدایت1
گیرندگان
شهربانی کل کشور ـ برای اقدام فوری
بعرض برسد 8 /6
توضیحات سند:
1 ـ ارتشبد عبداللّه هدایت
فرزند مخبرالدوله در سال
1278 متولد گردید.
پس از
گذراندن تحصیلات ابتدایی در
مدارس علمیه و الیانس، در
مدرسه دارالفنون و مدرسه
نظام مشیرالدوله مشغول
تحصیل شد.
سپس وارد ارتش
گردید و پس از اخذ درجه
سرتیپی و سرلشگری برای
تکمیل تحصیلات توپخانه به
اروپا اعزام شد.
مشاغل وی
عبارتند از : ریاست رکن 3 ستاد
ارتش، معاونت ستاد ارتش،
فرماندهی دانشکده افسری،
ریاست اداره توپخانه معاونت
اول وزارت جنگ، وزارت
جنگ و فرماندهی دانشکده
جنگ، او همچنین عضو هیئت
رئیسه نیروی هوائی، رئیس
هیئت مدیره باشگاه افسران،
رئیس هیئت نظامی ایران در
امریکا، عضو کمیسیون تصفیه
ارتش و رئیس انجمن دانش
بود.
هدایت از سوی محمد رضا
پهلوی به آجودانی مخصوص او
منصوب شد و 10 نشان لیاقت و
چندین تقدیرنامه دریافت کرد
در کودتای 28 مرداد و در سه
جنگ مهم، نهضت جنگل
عملیات بجنورد و مأموریت
جنگی اصفهان و زد و خورد با
بختیاریها شرکت داشت.
وی
پس از بازنشستگی به جرم فساد
و ارتشاء در دادگاه نظامی
محاکمه و به زندان محکوم شد
او صاحب 9 جلد کتاب نیز
می باشد.
که عمدتا در زمینه
جنگ، اسلحه شناسی و توپخانه
نگاشته شده است.
هدایت در
فروردین سال 1347 به علت
بیماری قلبی درگذشت.
یاران
امام به روایت اسناد ساواک،
شهید هاشمی نژاد، ص 112
منبع:
کتاب
چپ در ایران - سازمان افسران حزب توده به روایت اسناد ساواک صفحه 167