صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره : آقای دکتر منوچهر آزمون

تاریخ سند: 1 تیر 1344


درباره : آقای دکتر منوچهر آزمون


متن سند:

از : اداره کل هفتم به : مدیریت کل اداره ششم شماره : 535 /1000 آقای دکتر منوچهر آزمون گزارشی درباره شناسائی مدارک دکترای خود تهیه کرده که عینا به پیوست ایفاد می دارد.
1 با اشعار اینکه نامبرده در دوره های آموزشی موضوعات «کمونیزم بین الملل ـ اصول احزاب سیاسی ـ احزاب سیاسی ایران» را با نهایت استادی و تبحر تدریس نموده و عموم شرکت کنندگان در کلاسها از درس مشارالیه ابراز رضایت کرده و در ساواک از معلومات و تخصص وی می توان بخوبی بهره برداری و استفاده نمود دستور فرمائید به هر نحو که مقتضی است اقدام لازم به عمل آید که رسمیت مدارج تحصیلی وی مورد تائید قرار گرفته و موجبات دلگرمی و تشویق نامبرده در انجام وظائف محوله فراهم شود.
مدیر کل اداره آموزش ـ پیرشفیعی اقدام کننده ـ امامی.
5 /4 /45 رئیس بخش ـ ستوده رئیس کارگزینی ـ خداداد 1ـ به سابقه پیوست دهد.
2ـ گزارش خلاصه ای از پرونده و اظهارات آنان تهیه شود که یک جا به عرض برسد.

توضیحات سند:

1ـ پی گیری ساواک در مورد گزارش آزمون بشرح ذیل است : تاریخ : 31 /3 /1344 گزارش محترما به عرض می رسد : اینجانب منوچهر آزمون در سال 1957 در آلمان غربی با درجه دکترا به عنوان کارمند قراردادی به عضویت سازمان اطلاعات و امنیت کشور پذیرفته شدم.
در سال 1959 به امر تیمسار ریاست وقت سازمان و به پیشنهاد اداره کارگزینی از قراردادی، به رسمی تبدیل و طبق حکم موجود با رتبه 3 و حقوق ماهانه 18000 ریال تا سال 61 ـ 1960 در نمایندگی ساواک، در آلمان غربی انجام وظیفه نمودم.
در سال 1961 به تهران احضار شدم و در اداره کل هفتم به ریاست بخش کمونیزم منصوب گردیدم.
ولی بعد از مدتی خدمت در مرکز، اداره کارگزینی به این عنوان که مدارک دکترای اینجانب به تصویب شورایعالی فرهنگ نرسیده است، در صدد اعتراض نسبت به رتبه و مقدار حقوق دریافتی اینجانب برآمد و طی نامه ای ابلاغ کرد که تا مدارک دکترای مربوطه از تصویب شورای عالی فرهنگ نگذرد استخدام من براساس دیپلم متوسطه خواهد بود.
جهت روشن شدن مطلب لازم است مختصری درباره سابقه تحصیلی خود به عرض برسانم.
اینجانب در سال 1951 [میلادی] بعد از پایان تحصیلات متوسطه و موفقیت در کنکور اداره اعزام محصل به خارج از کشور برای ادامه تحصیل، عازم آلمان غربی گردیدم و تا پایان سال 1952 از ارز دولتی استفاده میکردم و در دانشگاه توبین گن و سپس کلن در دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی سرگرم تحصیل بودم و امتحانات مقدماتی لیسانس خود را با موفقیت در این دانشگاه گذراندم.
ولی در سال مزبور به دستور حکومت مصدق السلطنه، ارز دانشجویان ایرانی مقیم خارج از کشور که بنده نیز جز ایشان بودم قطع شد و ادامه این امر تحصیل دانشجویان با اشکالات عدیده ای روبرو گردید.
گروهی از دانشجویان که از خانواده های متمکن بودند از ارز آزاد استفاده کردند ولی افرادی مانند من که در کنکور شرکت کرده و با ارز دولت به خارج آمده بودند.
راهی جز ترک تحصیل و مراجعت به ایران نداشتند.
کما اینکه د.
لت وقت نیز همین راه را پیش پای ایشان گذاشت و لذا گروهی از ایشان بدون بدست آوردن نتیجه مطلوب تحصیل را رها کردند و به وطن بازگشتند ولی تعداد دیگر در همان آلمان کاری برای خود پیدا کردند و به امید پیروزی نشستند که بساط حکومت مصدق السلتنه در هم ریزد و زندگی تحصیلی خود را از سر گیرند.
من نیز جزو این گروه بودم.
در سال 1953 از طرف دانشگاه کلن ده بورس تحصیلی که مربوط به «دانشگاه لایپزیکـ» می شد.
جهت دانشجویان خارجی در نظر گرفته شد.
من نیز از جمله دانشجویانی بودم که در مسابقه جهت استفاده از این بورس ها شرکت کردم و توانستم در بین دویست دانشجوئی که از ممالک مختلف در مسابقه شرکت کرده بودند یکی از بورس ها را بدست آورم و بدین ترتیب برای ادامه تحصیل به «دانشگاه لایپزیک» معرفی شدم و تا سال 1957 دوره دکترا (اسپیرانتور) اقتصاد سیاسی و دوره تخصصی علوم سیاسی (فلسفه و اقتصاد سوسیالیستی) را در دانشگاه مزبور به پایان رساندم.
بعد از پایان تحصیلات به شهر «توبین گن» مراجعت کردم و در «دانشگاه توبین گن» (با حقوق مکفی) نزد پرفسور کوخ و پرفسور مولروپر، پرفسور مپیس، به تحقیق در فلسفه مارکسیسم ـ لنینیسم و اصول اقتصاد سوسیالیستی و تطبیق آن با فلسفه و اقتصاد غرب پرداختم در همین اوان، افتخار همکاری با ساواک را نیز پیدا نمودم و بعد از چهار سال خدمت در استاسیون ساواک در آلمان غربی به شرحی که ذکر شد جهت ادامه خدمت به تهران منتقل شدم.
تردید نیست که در آلمان غربی باستناد همین مدارک تحصیلی به استخدام رسمی ساواک مفتخر شدم و حق این نبود که بعد از مراجعت به کشور اداره کارگزینی که قبلاً مدارک مرا رؤیت کرده و در پرونده کارگزینی اینجانب بایگانی نموده بود مسئله را مجددا عنوان کرده و ادعا کند که چون مدارک مزبور به تصدیق شورای عالی فرهنگ نرسیده، بی ارزش می باشد.
اگر واقعا اینطور بود چه اشکالی داشت که در خارج مرا با این مدارک استخدام نمی کرد.
شک نیست که اینجانب در حدود 20 سال تحصیل و بدست آوردن عالیترین مدارک تحصیلی، اینک به این عنوان که چون شورایعالی فرهنگ با آلمان شرقی ارتباط ندارد و چون «دانشگاه لایپزیک» را به رسمیت نمی شناسد، حاضر نیستم به عنوان دیپلمه در ساواک خدمت کنم و تصور هم نمی کنم رؤسای محترم جز این نظری داشته باشند.
لذا با توجه به مطالب معروضه فوق که خیلی به اختصار ذکر شد و با توجه به اینکه تنها در کشور ما یک نفر و آن هم من هستم که تخصص در این رشته دارم و با توجه به اینکه تنها تشکیلاتی که در کشور ما می تواند از تحصیلات و مطالعات من بهره برداری کند سازمان اطلاعات و امنیت کشور می باشد و بالاخره با اعتقاد به اینکه فقط در این سازمان است که می توانم وظیفه خود را در قبال شاهنشاه بزرگ و وطن عزیزم به خوبی انجام دهم استدعا می کنم که رؤسای محترم ساواک، دستور دهند اداره کارگزینی، مدارک دکترای مرا به رسمیت بشناسند و رتبه مرا براساس حکم رسمی سال 1959 ابلاغ نماید.
در غیر این صورت برخلاف میل باطنی خود و بعد از 8 سال خدمت صادقانه و به تصدیق همه رؤسا و همکاران بسیار پرارزش، برای ساواک لازم است استدعا کنم که به خدمت من خاتمه داده شود.
با احترامات لازم.
دکتر منوچهر آزمون.

منبع:

کتاب منوچهر آزمون به روایت اسناد ساواک صفحه 69

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.