الف – کاستیها و بایستهها
متن سند:
الف – کاستیها و بایستهها
سیری در سخنان امام راحل (ره) در قبل و بعد از انقلاب در خصوص حوزههای علمیه بیانگر اهتمام ویژه این شخصیت بزرگ حوزوی در اصلاح و بازنگری در ساختار نظامهای مرتبط به نهاد روحانیت است.
تأمل در بیانات امام پرده از کلان نگری و زاویۀ دید خاص ایشان به این مقوله دارد. در منظر امام (ره) حوزه دارای کاستی کلانی است که کاستیهای دیگر حوزه در برخورد با مسایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عصر به آن باز میگردد.
امام راحل (ره) در سخنانشان کاستی بزرگ حوزهها را «عدم نظم در ساختار حوزهها» میدیدند به گونهای که در قبل از انقلاب و در کتاب «جهاد اکبر» در بخشی تحت عنوان «بانگ بیدار باش» بزرگان حوزه را به خیزش برای نظم دادن به ساختار حوزهها فرا میخوانند و هشدار میدهند عدم رفع این کاستی در ساختار حوزه زمینه ساز حرکتهای خائنانه در حوزه از سوی برخی افراد خاص به اسم اصلاحات و نظم میشود که موجودیت آنان حوزهها را با مخاطره روبهرو میسازد:
«آینده شما تاریک است، دشمنان زیادی از هر طرف و هر طبقه پیرامون شما گرد آمدهاند. نقشههای اهریمنانه خطرناکی برای نابودی شما و حوزههای علمیه در دست اجرا میباشد، ایادی استعمار خوابهای خیلی عمیق برای شما دیدهاند. خوابهای خیلی عمیق برای اسلام و مسلمانان دیدهاند. با تظاهر به اسلام نقشههای خطرناکی برای شما کشیدهاند. شما فقط در سایۀ تهذیب، تجهیز و نظم و ترتیب صحیح میتوانید این مفاسد و مشکلات را از سر راه خود بردارید و نقشههای استعماری آنان را خنثی کنید.
من اکنون روزهای آخر عمرم را میگذرانم و دیر یا زود از میان شما میروم ولی آیندۀ تاریک و روزهای سیاهی برای شما پیشبینی میکنم. اگر خود را اصلاح نکنید مجهز نگردید، نظم و انضباط در امور درسی و زندگی خود حکمفرما نسازید در آتیه خدای نخواسته محکوم به فنا خواهید بود.
تا فرصت از دست نرفته، تا دشمن بر همۀ شؤون دینی و علمی شما دست نیافته فکری کنید، بیدار شوید، بپاخیزید، در مرحلۀ اول در مقام تهذیب و تزکیۀ نفس و اصلاح خود برآیید مجهز و منظم شوید در حوزههای علمیه نظم و انضباط برقرار سازید نگذارید دیگران بیایند حوزهها را منظم کنند، اجازه ندهید دشمنان (به بهانۀ این که اینان لایق نیستند، کاری از آنان ساخته نیست و مشتی بیکاره در حوزهها گرد آمدهاند) به حوزههای علمیه دست بیندازند و به اسم نظم و اصلاحات حوزهها را فاسد سازند و شما را تحت سلطه خود درآورند، بهانه دست آنان ندهید. اگر شما منظم و مهذب شوید همۀ جهات شما تحت نظم و ترتیب باشد، دیگران به شما طمع نمیکنند و راه ندارند که در حوزههای علمیه و جامعه روحانیت نفوذ کنند. شما خود را مجهز و مهذب کنید.»1
امام راحل (ره) در پس از انقلاب به تاریخ 2 /6 /62 در جمع اعضای شورای عالی تبلیغات اسلامی تز «نظم در بی نظمی» در حوزهها را زیر سؤال بردند و فرمودند:
«در قدیم حوزهها محصور بود در چهار دیواری که کسی نمیتوانست از آن بیرون بیاید. تبلیغات سوء به صورتی بود که اگر طلبهای میخواست حرفش را بزند و در فکر تشکیلات باشد. مورد طعن قرار میگرفت. همیشه صحبت «نظم در بینظمی است.» مورد تأیید بود. همه باید متأسف باشیم که این انقلاب دیر پیروز شد، اگر این انقلاب سی سال پیش پیروز میشد وضع حوزهها غیر از این بود.»2
امام راحل در وصیت نامه سیاسی الهی خود، ضمن نسبت دادن تز «نظم در بینظمی» به القائات شوم نقشه ریزان و توطئه گران به ضرورت ایجاد نظم و انضباط در حوزهها اشاره میکنند و آن را وظیفه بزرگان و مدرسین میدانند و مینویسند:
« از همه لازمتر حوزههای علمیه است که تنظیم و تصفیه آن با مدرسین محترم و افاضل سابقهدار است با تأیید مراجع وقت. و شاید تز «نظم در بینظمی است» از القائات شوم همین نقشه ریزان و توطئه گران باشد. در هر صورت وصیت اینجانب آن است که در همه اعصار خصوصاً در عصر حاضر که نقشهها و توطئهها سرعت و قوت گرفته است، قیام برای نظام دادن به حوزهها لازم و ضروری است که علما و مدرسین و افاضل عظیم الشأن صرف وقت نموده و با برنامۀ دقیق صحیح حوزهها را و خصوصاً حوزۀ علمیۀ قم و سایر حوزههای بزرگ و با اهمیت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ نمایند.»3
احاطۀ کامل ساختار حوزه بر ورودیها و خروجیهای آن، اولین دستاورد ایجاد نظم است. در نگاه امام (ره) ورود شیادان به حوزههای علمیه پیامد «بینظمی» است.
امام راحل (ره) در تاریخ 22 /11 /6 در پیامی به مناسبت سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی میفرمایند:
«یکی از امور مهمی که مورد توجه بزرگان و علمای حوزۀ علمیۀ قم بوده است لکن عمل مثبتی درباره آن انجام نگرفته ایجاد نظم و انضباط در حوزههاست که لازم است از حوزۀ علمیۀ قم شروع شود و به طور جدی و اساسی عمل شود، البته این امر برای حفظ حوزهها از ورود عناصر منحرف از حیث عقاید و اخلاق و اعمال از اهم وظایف شرعی است که به عهده همه خصوصاً فضلا و علما و مدرسین میباشد و با همکاری جدی همگان و تأیید مراجع معظم میتواند جامه عمل بپوشد.
در این زمان که حوزههای علمیه و روحانیون معظم در پیشبرد مقاصد اسلام و تحکیم جمهوری اسلامی نقش بسیار مؤثری دارند شک نیست که قدرتمندان و قدرت طلبان بیکار ننشستهاند بلکه در تلاشند تا این قدرت فعال را تضعیف کنند و این امر برای آنان میسر نیست مگر با رخنه کردن عناصر فاسد در حوزهها که از داخل موجبات تباهی و از کار افتادن این پدیده الهی را فراهم آورده و خدای نخواسته به تدریج و در دراز مدت ملت را از آنجا مأیوس و رویگردان کنند و همه میدانیم که اگر خدای نخواسته حوزهها از عهدۀ تربیت فقهاء و علما و خطبای موجه و مورد علاقه مردم بر نیایند حوزهها به طور هرج و مرج و بدون برنامه صحیح و ضابطه اسلامی عقلایی اداره شوند، باید همه منتظر فاجعه شکست جمهوری اسلامی و اسلام بزرگ باشیم و اگر اکنون با همت همگان از سرچشمه فساد جلوگیری نشود فردا و فرداها دیر است چه بسا باشد که به جایی رسد که از قدرت همه خارج شود.»4
امام راحل (ره) در وصیتنامه سیاسی الهی خود بار دیگر نسبت به ورود افراد منحرف و تبهکار به حوزهها و جای گرفتن آنان در مقامات بالا هشدار داده و میفرمایند:
«وصیت اینجانب به حوزههای مقدسۀ علمیه آن است که کراراً عرض نمودهام که در این زمان که مخالفین اسلام و جمهوری اسلامی کمر به براندازی اسلام بستهاند و از هر راه ممکن است برای این مقصد شیطانی کوشش مینمایند و یکی از راههای با اهمیت برای مقصد شوم آنان و خطرناک برای اسلام و حوزههای اسلامی، نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزههای علمیه است که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزهها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافی است و خطر بسیار عظیم آن در دراز مدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهی بر علوم اسلامی و جا زدن خود در بین تودهها و قشرهای مردم پاکدل و علاقه مند نمودن آنان به خویش و ضربۀ مهلک زدن به حوزههای اسلامی و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب میباشد و میدانیم که قدرتهای بزرگ چپاولگر در میان جامعهها افرادی به صورت مختلف از ملی گراها و روشنفکران مصنوعی و روحانی نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسانترند ذخیره دارند که گاهی سی - چهل سال با مشی اسلامی و مقدس مآبی یا پان ایرانیسم و وطنپرستی و حیلههای دیگر با صبر و بردباری در میان ملتها زیست میکنند و در موقع مناسب مأموریت خود را انجام میدهند و ملت عزیز ما در این مدت کوتاه پس از پیروزی انقلاب نمونههایی از قبیل مجاهد خلق و فدایی خلق و تودهایها و دیگر عناوین دیدهاند و لازم است همه با هوشیاری این قسم توطئه را خنثی نمایند.»5
امام راحل (ره) به فراخور زمان و مکان و ضرورتهای سیاسی و اجتماعی به کاستیهای دیگر در نظام حوزهها اشاره میکنند که به عنوان نمونه به یکی از کاستیها در نظام آموزشی از نگاه امام (ره) مبنی بر «عدم فراگیری زبان خارجی در مدارس دینی» اشاره میکنیم تا افق دید امام راحل (ره) در خصوص اصلاحات در حوزهها شفافتر شود. امام راحل (ره) در تاریخ 15 /6 /62 در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق (ع) و طلاب مدرسه عالی شهید مطهری میفرمایند:
«ما امروز نمیتوانیم مثل سابق فکر کنیم. ما سابق تبلیغاتمان محصور به ایران بود. گاهی اتفاق میافتاد که در یک جای دیگر هم میرفتند اما گاهی بود خیلی کم و تبلیغات آن قدری که برای خارج لازم است برای داخل کمتر از او لازم است. شما میبینید که امروز همه تبلیغات دنیا بر ضد اسلام است با اسم ضدیت با جمهوری اسلامی اصل اسلام را محکوم میکنند. صورت اسلام را به یک صورت دیگری در آوردهاند که غیر واقعیت اوست. پیشتر احتیاج به زبانهای خارجی نبود، امروز احتیاج است به این یعنی جزو برنامه تبلیغات مدارس باید زبان باشد، زبانهای زنده دنیا، آنهایی که در همه دنیا شایعتر است، این باید یکی از چیزهایی باشد که در مدارس دینی ما که میخواهند تبلیغ بکنند. این امروز محل احتیاج است مثل دیروز نیست که ما صدامان از ایران بیرون نمیرفت. امروز ما میتوانیم در ایران باشیم و به زبان دیگری همه جای دنیا را تبلیغ کنیم در همه جا مبلغ باشیم و علاوه بر آن امروز رفتن به همه جای دنیا یک امر آسان و عادی است که مبلغین ان شاء الله باید تربیت بشوند و فیضیه و دانشگاه ما باید یک دانشگاه و یک فیضیه باشد برای همه دنیا، تبلیغ برای همه دنیا برای همۀ کشورهای عالم.»6
در کنار بزرگترین کاستی از نگاه امام که از آن به «بینظمی در حوزه» یاد شد؛ محوریترین بایستهها در نظام حوزه در نگاه امام (ره) ۔ که در هر تغییر و تحولی در راستای سازماندهی و به روز کردن علوم و ساختار حوزهها نه تنها باید تغییر نیابد بلکه تقویت و پشتیبانی شود - دو عنصر «تزکیه» و «تفقه» آن هم « تفقه» از نوع سنتی آن است.
امام راحل (ره) در تاریخ 14 /11 /63 در جمع اعضای خبرگان در خصوص مقدم داشتن تزکیه بر درس برای طلاب میفرمایند:
«تزکیه مقدم است بر همه چیز، طلبهای که در مدرسه درس میخواند همدوش با درس همقدم با درس تزکیه لازم دارد.»7
امام راحل (ره) در تاریخ 5 /6 /64 در جمع مسئولین کشور به جایگاه محوری درس اخلاق در حوزهها در تزکیه طلاب و آینده نظام اشاره میکنند و میفرمایند:
«علمای بلاد هم هرجا هستند و خصوصاً در حوزههای علمیه باید همۀ جهاتی که اهل علم را، آنهایی که تازه آمدند و مشغول درس خواندن هستند، آنها را به خدای تبارک و تعالی نزدیک میکند، همۀ آن جهات را باید حوزهها داشته باشند. حوزهها باید به جهات اخلاقی - درس اخلاق داشته باشند. نه یکی، نه دوتا، بیست تا، درس اخلاق داشته باشند. اگر بخواهید که آینده کشور شما یک آینده نورانی باشد تربیت کنید اینهایی که وارد حوزهها هستند یا در آن جایی که درس میگویید وارد میشوند تربیتشان کنید. به یک تربیتی که از این عالم هجرت کنند. توجه به ماورای این جا بکنند. روحانی باشند. یعنی روح باشند. یعنی توجه به ماورای طبیعت داشته باشند. از اول، قدمها که برداشته میشود برای آن طرف برداشته شود.
وقتی این طور شد این جا هم درست میشود آن کسی که جهات معنوی خودش را تقویت کرد، آن کس در جهات طبیعی هم قوی میشود.»8
در نگاه امام (ره) آنچه در حوزهها اصل است تقواست، امام در جمع طلاب مدرسه شهید قدوسی به تاریخ 5 /6 /64 میفرمایند:
« راجع به مدرسه و حوزهها کراراً عرض کردهام که علم بیتقوا اگر مضر نباشد مفید هم نیست. آن مقداری که اسلام از عالمهای بیتقوا صدمه دیده است، معلوم نیست از مردم عادی دیده باشد آنچه اصل است تقواست.»9
در باور امام (ره) ساختار حوزههای علمیه باید چنان باقی بماند که طلابی در آن پرورش یابند که حتی به دنبال به دست آوردن ثروت مباح نباشند. امام راحل (ره) در کتاب «ولایت فقیه» مینویسند:
«حوزههای روحانیت محل تدریس و تعلیم و تبلیغ و رهبری مسلمانان است. جای فقهای عادل و فضلا و مدرسین و طلاب است. جای آنهاست که امانتدار و جانشین پیغمبران هستند. محل امانتداری است و بدیهی است که امانت الهی را نمیتوان به دست هر کس داد. آن آدمی که میخواهد چنین منصب مهمی را به عهده بگیرد و ولی امر مسلمین و نایب امیر المؤمنین (ع) باشد و در اعراض، اموال و نفوس مردم، مغانم، حدود و امثال آن دخالت کند باید منزه بوده، دنیا طلب نباشد. آن کسی که برای دنیا دست و پا میکند هر چند در امر مباح باشد امین الله نیست.»1
امام راحل (ره) در تاریخ 11 /6 /63 در جمع فقها و حقوقدانان شورای نگهبان ضمن انتقاد از رویکرد حوزه به مسایل تشریفاتی، تشریفات زیاد را عاملی مؤثر در کنار رفتن «محتوا» و «فقه» حوزه بر میخوانند و میفرمایند:
«مسئله دیگر، مسئله تشریفات حوزههای روحانیت است که دارد زیاد میشود، وقتی تشریفات زیاد شد، محتوا کنار میرود، وقتی ساختمانها و ماشینها و دم و دستگاهها زیاد شد موجب میشود بنیۀ فقهی اسلام صدمه ببیند، یعنی با این بساطها نمیشود شیخ مرتضی و صاحب جواهر تحویل جامعه داد. این موجب نگرانی است و واقعاً نمیدانم با این وضع چه کنم. این تشریفات اسباب آن میشود که روحانیت شکست بخورد زندگی صاحب جواهر را با زندگی روحانیون امروز که بسنجیم، خوب میفهمیم که چه ضربهای به دست خودمان به خودمان میزنیم.»11
در نگاه امام (ره) بایستۀ دومی که در هر بازنگری و بازسازی ساختاری در حوزهها باید همچنان حفظ شود مقوله «فقاهت» است.
حضرت امام در کتاب «ولایت فقیه» رمز خدمت به اسلام را برای هر طلبه و روحانی فقیه شدن بر میشمارند و میفرمایند:
«لازم است درس بخوانید. فقیه شوید، جدیت در فقاهت کنید، نگذارید این حوزهها از فقاهت بیفتد تا فقیه نشوید نمیتوانید به اسلام خدمت کنید.»12
پس از پیروزی انقلاب و وارد شدن حوزهها و روحانیت به مقولههای دیگر امام (ره) همچنان به حفظ و حراست از فقاهت تأکید مینمودند تا جایی که در تاریخ 2 /4 /59 در جمع روحانیون و ائمه جماعات تهران و شهرستانها میفرمایند:
« فقه را در حوزههای علمیه مثل قم و مشهد و امثال اینها و همین طور نجف باید... حفظ کنند. حوزهها باید حوزه فقاهت باشد. این حوزههای فقاهت بوده است که هزار و چند سال این اسلام را نگه داشته است. این مشیای بوده است که از زمان قدیم، از زمان ائمه هدی تا زمان ما مشیای بوده است که علمای ما داشتهاند و آن حفظ فقاهت [است]. نباید حالا شما فکر کنید که حالا که باید [در] امور سیاست هم ما دخالت بکنیم پس به فقاهت کار نداشته باشیم، خیر. باید حوزههای فقاهت به فقه خودشان به همان ترتیبی که سابق بود هیچ تخطی نکنید. به همان ترتیبی که سابق تحصیل میکردید، فقه و مقدمات فقه را، محکم فقاهت را حفظ کنند.»13
امام راحل (ره) در همین جمع نسبت به نقشه توطئه گران در دراز مدت در سست کردن دروس فقاهت در حوزه هشدار داده و میفرمایند:
«من خوفم این است که ما نتوانیم، روحانیت نتواند آن چیزی که به عهده اوست صحیح انجام بدهد. من خوف این را دارم که به واسطه بعضی تبلیغات، حوزههای علمی از آن کار اساسی که حفظ فقاهت است سستی بکند و کمکم فقه منسی بشود و در دراز مدت اینها نتیجه بگیرند، شما این خیال را نکنید که آنها خیلی دستپاچهاند که همین دو سه روز این کارها را انجام بدهند، اگر توانستند حالا، اگر نتوانستند نقشه میکشند که در پنجاه سال دیگر کار خودشان را انجام بدهند دست برنمیدارند.»14
امام راحل (ره) در تاریخ 18 /6 /6 در جمع روحانیون کاروانهای حج سست شدن فقاهت در حوزه را خیانت و تقویت فقه سنتی را تکلیف شرعی الهی بر میخوانند و میفرمایند:
«اگر یک وقت خدای ناخواسته حوزههای علمیه ما سست شدند در تحصیل، سست شدند در این که فقاهت را تقویت کنند، بدانند که این خیانت بزرگی به اسلام است و اگر چنانچه این فکر تقویت بشود که ما دیگر لازم نیست خیلی چه بکنیم و فقاهت تحصیل بکنیم، این یک فکر شیطانی است موافق آمال و امیال آمریکا در دراز مدت. اگر شما حوزههای فقاهتی را شما آقایان خراسان، آقایان قم، آقایان تبریز، سایر جاها هر جا یک حوزۀ علمیه دارد، اگر تقویت نکنید اینها را به همان فقه که تاکنون بوده است به همان فقه سنتی و اگر فقها تحویل جامعه ندهید علما تحویل جامعه ندهید مطمئن باشید نمیگذرد یک نیم قرن الا این که از اسلام هیچ اسمی دیگر نباید باشد. یک تکلیف الهی شرعی است به این که حوزهها باید تقویت بشود و البته در بین حوزهها اشخاصی هستند که آنها دخالت در امور اجتماعی و سیاسی میکنند و باید هم بکنند. اما غفلت از این که ما دیگر به فقاهت کار نداشته باشیم این غفلت اسباب این میشود که اسلام را خدای ناخواسته منسی کنید بعد از چند وقت.»15
امام راحل (ره) در همین جمع نسبت به حفظ حوزه های فقاهت تأکید مینمایند و میفرمایند:
« حفظ این حوزهها، حوزههای فقاهت، حفظ این حوزههای علمی به همان معنایی که سابق بود باید بماند.»16
امام راحل (ره) در تاریخ 14 /11 /6 و در بین ائمه جمعه استان خوزستان عدول از فقه سنتی را موجب از بین رفتن فقه بر میخوانند و میفرمایند:
«من کراراً به همه تأکید کردهام که درسهای حوزهها باید به همان وجه سنتی خودش محفوظ باشد فقه باید همان فقهی باشد که در بین ما هست. اگر از فقه سنتی منحرف شویم فقه از بین میرود. باید به همان صورت و قدرتی که مشایخ ما از ابتدا تا به حال فقه را حفظ کردهاند،حفظ کنید. امیدوارم آقایان موفق باشند.»17
امام راحل (ره) در تاریخ 22 /11 /61 در پیامی به مناسبت چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی نادیده گرفتن حوزه فقاهت و عدول از مشی علمای سلف در تدریس و تحصیل فقاهت را موجب تباهی بر میشمارند و میفرمایند:
« از امور مهمی که اینجانب نگران آن هستم مسایل حوزههای علمیه خصوصاً حوزههای بزرگ مثل حوزه مقدسه قم است. آقایان علمای اعلام و مدرسین محترم که خیرخواهان اسلام و کشورهای اسلامی هستند، توجه عمیق کنند که مبادا تشریفات و توجه به ساختمانهای متعدد برای مقاصد سیاسی و اجتماعی اسلام، آنان را از مسئله مهم اصلی حوزهها که اشتغال به علوم رایج اسلامی و خصوصاً فقه و مبادی آن به طریق سنتی است اغفال کند و مبادا خدای ناخواسته اشتغال به مبادی و مقدمات موجب شود که از غایت اصلی که ابقا و رشد تحقیقات علوم اسلامی خصوصاً فقه به طریقۀ سلف صالح و بزرگان مشایخ همچون «شیخ الطایفه» و امثال - رضوان الله تعالى علیهم - و در متأخرین همچون «صاحب جواهر» و شیخ بزرگوار «انصاری» علیهم رضوان الله تعالی باز دارد. اسلام اگر خدای نخواسته هر چیز از دستش برود ولی فقهش به طریقه موروث از فقهای بزرگ بماند به راه خود ادامه خواهد داد ولی اگر همه چیز به دستش آید و خدای نخواسته فقهش به همان طریقۀ سلف صالح از دستش برود راه حق را نتواند ادامه داد و به تباهی خواهد کشید.»18
اهتمام امام راحل (ره) نسبت به تحصیل و تدریس به سبک سنتی در راستای زنده ماندن سیره سلف بزرگان تا بدانجاست که ایشان در تاریخ 11 /6 /63 در جمع فقها و حقوقدانان شورای نگهبان میفرمایند:
« برای این که افرادی مثل صاحب جواهر تربیت شود باید دسته بسیاری ممحض بر تحصیل شوند خود را مهیا کنند تا فقه را به صورت قدیم تحصیل نمایند.»19
امام راحل (ره) در تاریخ 9 /6 /64 در جمع اعضای جامعه مدرسین حوزۀ علمیۀ قم ضمن تأکید بر تقویت دروس فقه در حوزه بر ملزم شدن برخی به تدریس فقه اشاره میکنند و میفرمایند:
« مطلب دیگری که کراراً عرض کردهام، مسئله تدریس فقه است که هر چه میتوانید آن را تقویت کنید. اسلام با فقه و احکام فقه باقی مانده است. باید عدهای کارها را انجام داده و عدهای هم مشغول بحث و درس بشوند. خداوند همه شما را حفظ و سلامت فرماید.»2
امام راحل در تاریخ 5 /11 /65 در دیداری با اعضای شورای مدیریت با انتقاد از تدوین فقه جدید بر حفظ امانت داری حوزهها و علما در سپردن فقه سنتی به نسل آینده تأکید مینمایند و میفرمایند:
«قضیه تحصیل هم باید به نحوی باشد که فقه سنتی فراموش نشود و آن چیزی که تا به حال اسلام را نگه داشته است همان فقه سنتی بوده است و همۀ همتها باید مصروف بشود که فقه به همان وضعی که بوده است محفوظ باشد. ممکن است اشخاصی بگویند که باید فقه تازهای درست کرد که این آغاز هلاکت حوزه است و روی آن باید دقت بشود. البته من همۀ شما آقایان را میشناسم به خاطر زحمتتان در این امر تشکر میکنم ولی باید خیلی متوجه باشید در هر صورت آن چیزی که برای حوزهها خطر است، این است که ما این فقه را به نحوی که به دست ما رسیده است به نسل آینده تحویل ندهیم. باید همان طوری که مبانی اسلامی، مبانی فقهی را تحویل داده اند، ما هم به آیندهها تحویل بدهیم که اگر این افراد در آینده نتوانستند کار خودشان را انجام بدهند تقصیر ما نباشد.»21
امام راحل (ره) در پیامی خطاب به مراجع و روحانیون سراسر کشور در تاریخ 3 /12 /67 ضمن اشاره به در نظر گرفتن دو عنصر محوری زمان و مکان در استنباط احکام و تلاش در پویایی و کارآمد کردن هر چه بیشتر، به معتقد بودن خود به فقه سنتی و اجتهاد جواهری تأکید میکنند و میفرمایند:
«هدف علم و آگاهی به نکتههایی است که در انتخاب مسیر با بصیرت حرکت کنند و خطها و گذرها و کمینگاهها را بهتر بشناسند. اما در مورد روش تحصیل و تحقیق حوزهها اینجانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلف از آن را جایز نمیدانم. اجتهاد به همان سبک صحیح است ولی این بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست. زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند.»22
امام راحل (ره) در وصیت نامه سیاسی الهی خود تنها راه حفظ فقه اسلامی را منحرف نشدن از سیره علمای سلف بر میخوانند:
«لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند در درسهایی که مربوط به فقاهت است و حوزههای فقهی و اصولی از طریقۀ مشایخ معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند و کوشش نمایند که هر روز بر دقتها و بحث و نظرها و ابتکار و تحقیقها افزوده شود و فقه سنتی که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است، محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد.»23
توضیحات سند:
1- جهاد اکبر، امام خمینی، انتشارات آزادی، قم ص 62-63
2- صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۷۹
3- همان، وصیتنامه سیاست الهی، ج 21، ص 189
4- همان، ج 16، ص 47
5- همان، ج 21، ص 189
6- همان، ج 18، ص 99
7- همان، ج 19،ص 92
8- همان، ج 19، ص 212
9- همان، ج 18، ص 96
10- ولایت فقیه، ص، 133-134
11- صحیفه نور، ج 19، ص 50
12- پیشین، ص 137
13- صحیفه نور، ج 12، ص 229
14- همان، ص 232-232
15- همان، ج 15، ص 150
16- همان، ج 15 ص 149
17- همان، ج 16 ص 27
18- همان، ج 17، ص 205
19- همان، ج 19، 50
20- همان، ج 19، 183
21- همان، ج 20، 56
22- همان، ج 21، 98
23- همان، ج 21، 189
منبع:
کتاب
بنبست -جلد چهارم / مهدی هاشمی رویکرد سیاسی به حوزه علمیه قم صفحه 43