تلفنگرام
تاریخ سند: 14 شهریور 1357
تلفنگرام
متن سند:
از ساعت 1000 روز جاری حدود 1700 نفر از اهالی خمین در خیابانهای شهر راه افتاده و ضمن دادن شعار و تظاهرات در مقابل ادارات دولتی بمقابل فرمانداری رفته و در حال حاضر بصورت نشسته در آن محل اجتماع و اعلام داشته اند که تا خواستهایشان عملی نگردد تعطیل عمومی در خمین ادامه خواهد داشت1 ضمنا خواستهای خود را بشرح زیر اعلام نمودند: محاکمه سرگرد آشوری رئیس شهربانی ـ انتقال 6 نفر از مأمورین شهربانی (شجاعی ـ عربی ـ باقر وکیلی ـ فیلاوی ـ کاظمی ـ محمدولی) ـ آزادی بدون قید و شرط دستگیرشدگان دیروز (سه نفر از تظاهرکنندگان و دو نفر روحانی باسامی شیخ محمد حبیب الهی و علی اصغر احمدی که دو نفر اخیر به کمیته مشترک ضدخرابکاری اعزام گردیده اند) مختومه اعلام شدن کلیه پرونده هائیکه از 9 ماه قبل باتهام تظاهرات و نظایر آن در دادسرا تشکیل شده است.رسیدگی بحال مجروحان حادثه دیروز و خون رساندن بآنان ـ آزادی اجتماعات و مجالس مذهبی ـ عودت دادن کتابهای غارت شده بوسیله مأمورین از مسجد اسماعیل بیک و منازل روحانیون ـ محترم شمردن قوانین مملکتی و مذهبی توسط مأمورین شهربانی و نیروهای کمکی ژاندارمری و ارتش ـ تحویل جنازه کشته شدگان در راه آزادی (توضیح اینکه فقط یکنفر از مجروحین فوت نموده که گزارش آن قبلاً ارسال شده است)2 ضمنا اعتراض اصلی جمعیت مربوط به دستگیری دو نفر روحانی مزبور میگردد و در این زمینه توسط فرماندار و افسران اعزامی شهربانی تلاش بمنظور جلب رضایت مردم جهت متفرق نمودن آنان بعمل می آید در خاتمه نیروی کمکی ضداغتشاش نیز توسط شهربانی استان به خمین اعزام شده است.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان مرکزی.
احمدی در بولتن درج گردید جهت بهره برداری باستحضار رئیس دایره عملیات میرسد.
کندری گوینده : ارشد نگهبان اداره کل سوم گیرنده : مجتبوی ساعت 1444
توضیحات سند:
1ـ گروهی از مردم خمین در اعتراض به خشونت نیروهای شهربانی از ساعت ده صبح تا 30 /22 شب امروز مقابل فرمانداری این شهر بست نشستند.یکی از خواست های آنان آزادی دستگیرشدگان بود.
در این سند مشروح خواست های متحصنین آمده است.
2ـ زخمی های عید فطر خمین عبارت بودند از : «علی رضا سرمدی، غلامرضا آبان و غلامعباس خان جانی.
علی رضا سرمدی از ناحیه کتف زخمی شده بود ولی با قنداق تفنگ بر سرش زده بودند و ضربه مغزی باعث شهادت او شد.
گلوله ای هم که از کتف او در بیمارستان خارج کردند، گلوله سفید اسلحه کمری رولور بود.
» (خمین در انقلاب، ص 332)