تاریخ سند: 16 آذر 1345
موضوع : تشکیل جلسات توده ای های مقیم آلمان شرقی
متن سند:
از : آلمان
به : 315 شماره : 2515
افراد حزب توده در برلن شرقی در هر ماه در روز پنجشنبه اول ماه فرنگی در
ساعت شش بعد از ظهر در Hochschule Fur Polt Econmi واقع در
Spandauerstr نزدیکی شهرداری برلین بزرگ Rathaus von .
GrossBer
تشکیل جلسه می دهند.
ضمنا نشانی توده ای های
ساکن برلین شرقی بشرح
زیر است.
1 ـ مهندس خسرو امیر
خسروی بابک1 Borlin
Frieri chsfelde Tel 55
995 88
2 ـ هوشنگ گرمان Berlin
1055 Hosemannstr 39
a
3 ـ دکتر پرویز خعلتبری2
Borlin Honderichpl 37
4 ـ ناصر صارمی3 Berkon
Mendehsonstr 25
5 ـ داود نوروزی4 1136
Berlin Baikalstr
6 ـ دکتر حسن نظری5 Berlin Karl_ Marx Allee 6 Tel 2751411
7 ـ رضا روستا Berlpm Kleine Alexander Str 6
8 ـ دکتر رسولی (اخوان پارسی) Berlin C 1 Kleine Alexanderst
9 ـ دکتر کیانوری و مریم فیروز Berlin C 1 Kleine Alexanderst
10 ـ مهین ابری6 Berin C 1 Wassermannstr
11 ـ منوچهر ابری7
توضیحات سند:
1 ـ خسرو (بابک) امیرخسروی:
اهل آذربایجان و فارغ التحصیل
راه و ساختمان از دانشکده فنی
دانشگاه تهران.
در سال 1320
با خانواده خود به تهران آمد و
در 1324 به حزب توده پیوست
و چندی هم عضو کمیته ایالتی
آذربایجان بود در 1332 همراه
هیت نمایندگی حزب توده به
فستیوال جهانی جوانان و
دانشجویان در بخارست رفت و
پس از بازگشت به ایران در
شهریور ماه 1332 دستگیر شد
اما اندکی بعد آزاد و برای کار
در دبیرخانه اتحادیه بین المللی
دانشجویان به مجارستان رفت
سپس به مسکو رفت و دوره دو
ساله مدرسه حزبی را پشت سر
گذاشت.
چندی بعد به آلمان
شرقی عزیمت کرد و همراه کار
حزبی در رشته اقتصاد تحصیل
کرد و رساله دکترای خویش را با
عنوان «برنامه ریزی اقتصادی ـ
عمرانی در ایران» نوشت.
امیر
خسروی در پلنوم هفتم حزب
توده (1339) به عضویت
مشاور کمیته مرکزی انتخاب شد
و تا پلنوم 16 (1357) در همین
مقام بود، پس از انقلاب 57 به
ایران آمد و در پلنوم 17 حزب
توده به عضویت اصلی کمیته
مرکزی انتخاب شد (1360) و
مسئولیت شعبه پژوهش را
برعهده داشت، اما پس از مدتی
برای معالجه بیماری قلبی خود
به فرانسه بازگشت و در همانجا
ماندگار شد و مسئولیت واحد
حزبی را در فرانسه برعهده
گرفت و در پلنوم هجدهم حزب
توده (1362) بهمراه فریدون
آذرنور فرهاد فرجاد آزاد از
حزب توده انشعاب کرد و اندکی
بعد حزب دمکراتیک مردم
ایران را بنیانگذاری کرد.
اکنون وی عضو شورای مرکزی
این حزب است.
*
خاطرات ایرج اسکندری، بابک امیر
خسروی، نظر از درون به نقش حزب
توده ایران
2 ـ دکتر پرویز خلعتبری : وی از
خانواده خلعتبری مازندران بود
که پس از ورود به ارتش با
سازمان نظامی حزب توده
همکاری کرد در 1324 که همراه
عده ای دیگر از افسران توده ای
شناسایی شد، از تهران گریخت و
با گروه سرگرد اسکندانی همراه
شد و پس از شکست قیام افسران
خراسان برای مدتی مخفی شد و
بعد از آن به شوروی گریخت.
در
آنجا به تحصیل اقتصاد پرداخت و
مدتی نیز برای کار در بخش
فارسی رادیو پکن به چین رفت،
اما پس از تیره شدن روابط پکن
ـ مسکو، به شوروی بازگشت و
در پلنوم چهارم حزب توده
(1336) شرکت کرد.
سپس به
آلمان شرقی رفت و در دانشگاه
برلین به تدریس پرداخت.
او بعد
از پیروزی انقلاب اسلامی به
ایران آمد و از فعالیت حزبی
کناره گرفت.
*
خاطرات نورالدین کیانوری ؛
خاطرات پرویز اکتشافی ؛ خاطرات
ایرج اسکندری ؛ محمد حسین خسرو
پناه، سازمان افسران حزب توده
ایران.
3 ـ مهندس ناصر صارمی : وی
در 1306 بدنیا آمد، پس از
تحصیلات ابتدایی به کادر
درجه داری نیروی هوایی
پیوست و بعد از تشکیل سازمان
نظامی حزب توده به عضویت
شعبه درجه داران آن درآمد.
در
ماجرای ترورهای حزب توده
شرکت داشت و مدتی هم در
پروژه نارنجک سازی حزب
فعالیت کرد.
پس از کشف سازمان
نظامی حزب در 1333 از راه
عراق به وین، سپس به آلمان
شرقی رفت.
در 1336 برای
شرکت در پلنوم چهارم حزب
توده به مسکو رفت و در 1337
برای انجام ماموریتی مخفیانه در
ایران، ابتدا به عراق و سپس
همراه با عباسعلی شهریاری
(عامل نفوذی ساواک در حزب
توده) به تهران آمد و از همان راه
به آلمان شرقی بازگشت.
او در
1341 از دانشگاه لایپزیک در
رشته راه و ساختمان
فارغ التحصیل شد و پس از انجام
چند ماموریت حزبی در لبنان و
عراق، در نتیجه اختلاف با
اعضای کمیته مرکزی از حزب
توده رنجیده شد و در 1350 به
آلمان غربی پناه برد و در تلاش
برای بازگشت به ایران، همکاری
با ساواک را پذیرفت و اطلاعات
خود را در اختیار رژیم پهلوی
گذاشت.
وی در 1355 به ایران
آمد و از 1356 به عنوان
سرپرست دفتر فنی و تولیدات
شرکت «مانا» در کارخانه
کاغذسازی ساری مشغول به کار
شد.
*
برگرفته از اسناد ساواک، پرونده ناصر
صارمی.
4 ـ داود نوروزی :
روزنامه نگار، پژوهشگر و از
کادرهای برجسته حزب توده.
وی
در 1300 شمسی در تهران بدنیا
آمد، در 1322 از دانشگاه تهران
در رشته حقوق فارغ التحصیل شد
و خدمت سربازی را در دادرسی
ارتش به پایان رساند (1324) و
پس از آن نزدیک به سه سال با
روزنامه «ایران» که به مدیریت
جهانگیر تفضلی منتشر می شد
همکاری کرد و در 1327 برای
مدتی کوتاه سردبیری روزنامه
«سوگند» را که با مدیریت دکتر
احمد رضوانی منتشر می شد
برعهده گرفت.
در همین دوران با
خواهرزن احسان طبری (فخری
ایازی) ازدواج کرد و به همین
واسطه وارد حزب توده شد.
در
1329 سردبیری روزنامه «به
سوی آینده» را به مدیریت
محمود ژندی برعهده گرفت که
ارگان غیر رسمی حزبی توده به
شمار می رفت و در همین زمان به
عضویت کمیسیون تبلیغات و
مطبوعات حزب توده درآمد.
پس
از کودتای 28 مرداد 32 برای
مدتی مخفی و چند روزی هم
بازداشت شد، اما در نتیجه تلاش
یکی از بستگانش که سرهنگ
ارتش بود، از زندان آزاد شد.
در
1334 به شوروی گریخت و
مدتی نیز در رومانی و
مجارستان زندگی کرد.
در 1336
به آلمان شرقی رفت و در انتشار
روزنامه «صبح امید» که نخستین
روزنامه حزب توده در دوران
مهاجرت بود با احسان طبری
همکاری کرد و پس از آن در
انتشار نشریه «دنیا» شرکت
داشت.
مدتی نیز مسئولیت تنظیم
گفتارهای رادیو پیک ایران را
برعهده گرفت.
وی در پلنوم
چهارم حزب توده (1336) به
عنوان عضو ناظر حضور داشت و
در پلنوم هفتم (1339) عضو
مشاور، و در پلنوم دوازدهم
(1347) عضو اصلی کمیته
مرکزی شد و تا پایان عمر در
همین سمت بود.
او پس از
پیروزی انقلاب اسلامی نخست
بعلت پیری و بیماری و سپس
بعلت اختلاف نظر با کیانوری
درباره روحانیت، به ایران نیامد
و بعد از دستگیری سران حزب
توده در 1361 و تشکیل کمیته
خارج از کشور حزب توده، در
پلنوم هجدهم (1362) به
عنوان عضو اصلی کمیته مرکزی
شرکت کرد.
او در 1372 بر اثر
بیماری سرطان در آلمان شرقی
از دنیا رفت.
*
برگرفته از اسناد ساواک ؛ راه توده
دوره دوم شماره 14، آبان 1372 ص
19
5 ـ دکتر حسن نظری (غازیانی)
در بهمن 1299 در بندر انزلی
تولد یافت.
تحصیلات ابتدایی و
دوره اول متوسطه را در همان
شهر طی کرد.
در سال 1319 از
دبیرستان نظام کرمانشاه دیپلم
گرفت، سپس در رسته هوایی
دانشکده افسری به تحصیل
پرداخت.
در سال 1321 با رتبه
اول بین فارغ التحصیلان رسته
هوایی، به درجه ستوان دومی و
نشان دانش نائل گردید.
در سالهای 1324 ـ 1321 در
هنگ هوایی اصفهان و رسته
هوایی دانشکده افسری خدمت
کرد.
در همین اوان به فعالیت های
پنهانی برای ایجاد سازمان
نظامی حزب توده اشتغال داشت
و یکی از بنیانگزاران آن سازمان
بود.
در اواخر مرداد 1324
بازداشت گردید ولی در حینی که
به زندان برده می شد فرار کرد و
به گروه افسران قیام خراسان
پیوست، سپس به آذربایجان
رفت و در سازماندهی نیروهای
نظامی جنبش پیشه وری،
همچنین در نبردهای ناحیه زنجان
با افراد مسلح ذوالفقاری و دیگر
خانمهای آن ناحیه ونیزچریکهای
تحت فرماندهی سرگرد تیمور
بختیار (سپهبد بعدی) نقش مهمی
ایفا کرد.
پس از سقوط حکومت
پیشه وری به شوروی فرار کرد و
به تحصیلات عالی ادامه داد.
در
اوایل دهه 1350 موفق به اخذ
درجه دکترای اقتصاد از دانشگاه
برلن شرقی گردید، مدتی با سمت
استادی در دانشگاههای آلمان
شرقی تدریس کرد و چند کتاب
در زمینه اقتصاد به زبان آلمانی
نوشت.
در سال 1371 کتاب
«گماشتگیهای بدفرجام» را به
عنوان بخش اول خاطرات خود
منتشر کرد.
بخشهای دوم و سوم
این کتاب را نیز آماده چاپ کرده
بود ولی با درگذشت ناگهانی او
در برلن به سال 1371، دست
نوشته ها مفقود شد.
6 ـ مهین ابری : وی خواهرزن
دکتر حسین جودت و همسر
منوچهر ابری بود که پس از
کودتای 28 مرداد همراه با همسر
خود به شوروی و سپس به آلمان
شرقی مهاجرت کردند.
7 ـ منوچهر ابری : عضو کمیته
شهر سازمان جوانان حزب توده
تهران.
مسئول کمیته مالی و کل
درآمد سازمان جوانان حزب
توده بود.
وی عضو هیت مدیره
کانون جوانان دمکرات و مسئول
نگهداری وسائط نقلیه بوده
است.
در 1328 برای اولین بار
دستگیر شد اما پس از چند روز
آزاد شد، بعد از 28 مرداد 32 نیز
به شوروی و سپس آلمان شرقی
رفت.
منبع:
کتاب
چپ در ایران - رضا روستا به روایت اسناد ساواک صفحه 193