تاریخ سند: 23 دی 1340
موضوع: گزارش در مورد اللهیار صالح
متن سند:
از: بخش 312 تاریخ:23 /10 /1340
شماره: 4956 /312
موضوع: گزارش در مورد اللهیار صالح
به عرض میرساند.
اطلاعیه واصله حاکی بود که ساعت 5 /1 بعدازظهر روز یکشنبه 17 /10 /40 جلسهای با حضور چند نفر از سران جبهه ملی از جمله اللهیار صالح و مهندس کاظم حسیبی در منزل کاویانی نام بدون ذکر آدرس برقرار خواهد بود و بفرموده برای اطلاع از چگونگی امر از ظهر همان روز منزل اللهیار صالح تحت مراقبت قرار گرفت و تا عصر روز مذکور اللهیار صالح از منزل خارج نگردید، لیکن چند نفر دانشجو و اشخاص متفرقه به منزل اللهیار صالح مراجعه، پس از مدتی توقف1 خارج گردیدند.
روز سهشنبه 19 /10 /40 مجدداً منزل اللهیار صالح تحت مراقبت قرار گرفت و مهندس کاظم حسیبی و همسرش به منزل مزبور آمدند. همچنین ناصر مجللی2 افسر ارتش با اتومبیل واگذاری ارتش به شماره 1831 به منزل اللهیار صالح آمد و پس از نیم ساعت توقف در آنجا به اتفاق سوار اتومبیل شده به منزل سرهنگ ناصر مجللی رفتهاند و سرنشین اتومبیل واگذاری ارتش شماره 1862 هم که مردی بلند قد بوده ضمن توقف اللهیار صالح در منزل سرهنگ ناصر مجللی به آنجا وارد شده است و چون توقف آنان در منزل مزبور تا ساعت 20 طول کشید و به علت وضع نامناسب محل، ادامه مراقبت موجب جلب توجه و شناخته شدن مأمورین میگردید، لذا مأمورین مراقبت محل را ترک میگویند.
روز چهارشنبه 20 /10 /40 سرهنگ ناصر مجللی به منزل سرلشکر بازنشسته عزیزالله ضرغامی3 رفته است. در همین روز چند نفر از سران و طرفداران جبهه ملی که بین آنها علیاصغر پارسا و مهندس کاظم حسیبی اعضای شورای مرکزی جبهه ملی شناخته شدهاند، به منزل اللهیار صالح آمد و رفت نمودهاند.
بخش 312 ضرابی
توضیحات سند:
1. در اصل: تردد.
2. سرهنگ ناصر مجللی در سال 1291 در روستای سوزان از توابع شهرستان اراک به دنیا آمد. در سال 1308 وارد مدرسه نظام شد و سپس در دانشکده افسری تحصیل کرد و در سال 1315 وارد ارتش شد. از سال 1323 فعالیتهای سیاسی خود را آغاز نمود و با تشکیل جبهه ملی، جذب آن شد. در اوایل سال 1332 از طرف دکتر مصدق، رئیس شهربانی شیراز گردید و بعد از کودتای 28 مرداد، دستگیر و زندانی شد. در سال 1340، به علت مخالفت با دولت، بازنشسته و مجدداً دستگیر و سپس ممنوع الخروج گردید و تحت نظر قرار داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان رئیس شهربانی کل کشور منصوب گردید، ولی همراه مخالفتهای جبهه ملی با انقلاب اسلامی و اعلام ارتداد آن از سوی امام خمینی(ره)، مجللی نیز به مخالفت با انقلاب اسلامی پرداخت که به همین دلیل دستگیر شد و مدتی زندانی بود.
3. عزیزالله ضرغامی، فرزند حسین پاشا در سال 1263 به دنیا آمد. کفیل ستاد ارتش و جزء افسرانی بود که به همراه حسینعلی رزمآرا و کلنل محمدتقی خان پسیان در دوره ششم آموزشگاه مدرسۀ نظام آموزش دید و به درجه افسری رسید. ابتدا در رژیمان سرباز وزارت جنگ به خدمت مشغول شد و مدتی نیز فرماندهی قسمت سربازان ساخلو رشت را بر عهده گرفت، سپس به خدمت ژاندارمری دعوت و به رژیمان پنجم قزوین مأمور شد و سمت مترجمی ماژور «چلیسترم» فرمانده رژیمان را دارا شد. بعداً به ریاست گروهان زنجان منصوب شد و چون در این زمان در حوزۀ بویین زهرا واقعهای رخ داد که حاجت به عملیات جنگی بود، لذا ضرغامی از زنجان احضار و با انتصاب به فرماندهی باطالیان دوم برای ختم غائله به بویینزهرا اعزام شد و مأموریت خود را با موفقیت انجام داد و به درجه ماژوری نایل شد و تا شروع جنگ جهانی اول فرماندهی باطالیان دوم بویینزهرا را به عهده داشت. قبل از کودتای 1299 فرماندهی رژیمان اول یوسفآباد را به عهده داشت. در تاریخ 15 آذر 1300 یکسال بعد از کودتا، رضاخان، گروپ سوئدی را از فرماندهی ژاندارمری خلع و سرهنگ عزیزالله ضرغامی را به فرماندهی ژاندارمری منصوب کرد. در 14 دی ماه 1300 طبق فرمان سردار سپه به عضویت شورای قشونی (ارکان حرب کل قشون) در آمد و به مدت سه ماه مسئول تشکیل مدارس نظام (دانشکده افسری) بود و در مورخه 1 فروردین 1307 به مناسبت سال جدید عدهای از صاحبمنصبان قشون ترفیع درجه گرفتند که از آن جمله سرهنگ عزیزالله ضرغامی که در آن موقع فرماندهی تیپ مکران را عهدهدار بود، به درجه سرتیپی ارتقاء یافت. در مورخه 26 فروردین 1309 ضرغامی به ریاست تشکیلات امنیه منصوب شد و در تاریخ 1 فروردین 1312 از سرتیپی به امیر لشگری ارتقاء یافت. در 18 مرداد 1313 امیر لشگر ضرغامی به کفالت ارکان حرب قشون منصوب شد و تا 9 مهر 1320 در این سمت باقی بود. در مورخه 1 شهریور 1314 دانشگاه جنگ تاسیس شد و کار خود را آغاز کرد. برای تأسیس دانشگاه جنگ یک هیأت فرانسوی تحت ریاست سپهبد «ژاندار» وارد ایران شدند، که ضرغامی به ریاست آنها برگزیده شد. در مورخه 9 مهر 1320 سرلشگر مرتضی یزدانپناه به ریاست ستاد ارتش برگزیده شد و ضرغامی رئیس سابق ستاد فرمانده دانشکده افسری شد. در 6 آبان 1320 در ارتش تصفیه دامنهداری صورت گرفت و غالب امرای دوره رضا شاه بازنشسته شدند که از آن جمله سرلشگر ضرغامی بود. وی بعداً به سناتوری مجلس سنا برگزیده شد و در زمان انقلاب اسلامی پس از خروج محمدرضا پهلوی از ایران در گذشت. رضاخان چون خودش جزء قزاق بود از ژاندارمها خوشش نمیآمد، ولی با این حال ضرغامی را که جزء افسران ژاندارمری بود دوست داشت و او مدت طولانی رئیس ستاد ارتش بود (کفیل و سپس رئیس ستاد ارتش بود) و هر گونه دسیسه و بدگویی علیه او در نزد رضا شاه بیثمر بود. او خود را فردی متشرع و اهل عبادت و زهد نشان میداد و تنها افسری بود که در ارتش اجازه داشت ریش بگذارد. در عین حال سختگیر و سنگدل بود! در اوایل سلطنت رضا شاه با اختیار تام از او مأمور تصفیه ژاندارمری کل کشور شد او به همه مراکز، حتی به پاسگاههایی که منشأ شکایتها شده بودند سرکشی میکرد. حکایت کردهاند که در بسیاری از نقاط به تشخیص خود دستور میداد خطاکاران را مدام شلاق بزنند تا دوباره دستور دهد که دست نگهدارند و در این مدت مشغول نماز میشد. درجات بعضی افسران را میگرفت یا افراد را خلع درجه میکرد که به اغراق میگفتند پس از چند ماه سرکشی و شلاقزنی و درجهگیری، یک گونی ستاره سر دوشی با خود همراه آورده بود. این شخص متشرع و متدین! یکی از عوامل مهم ثبات حکومت دیکتاتوری و ضد دین و شرع رضا خان بود و نقش برجستهای در وقایع کشف حجاب و فشار بر مردم ایران داشت. وی در سال 1357 در تهران درگذشت.
منبع:
کتاب
اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد اول صفحه 320