صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

خداوند کار ظالمین را به ظالمین واگذار کرده و مسلمانان را از دست آنها سالم بدار

خداوند کار ظالمین را به ظالمین واگذار کرده و مسلمانان را از دست آنها سالم بدار


متن سند:

انالله و‌ اناالیه‌راجعون
الهم اشغل الظالمین بالظالمین و جعلنا من بین ایدیهم سالمین
خداوند کار ظالمین را به ظالمین واگذار کرده و مسلمانان را از دست آنها سالم بدار

در نهایت تاسف واقعه جانگداز قتل عام 377 نفر از انسانهای عزیز آبادان که بدست رژیم پهلوی به خاک خون کشیده شده‌اند را به عموم بازماندگان آنان تسلیت میگوئیم.
در زمانی که انقلاب اسلامی در قلوب فرد فرد انسانهای مسئول ایرانی رشد کرده و انقلاب قهرآمیز بدستور مرجعیت بزرگ عالم تشیع حضرت‌آیت‌الله العظمی امام خمینی جشن خوش را با خون شهدای اصفهان، شیراز، جهرم، ... رنگ خدائی می‌دهد، دستهای ضدانقلاب اسلامی از آستین‌های کهنه و پوشالی استعمار صهیونیستی و امپریالیستی آمریکا بدر آمده و به نوعی دیگر انسانهای مظلوم را به آتش خون می‌کشد.
دولتهای استعمارگر برای لطمه‌زدن به ساخت[ساحت] مقدس انقلابهای راستین از هیچگونه عملی در طول تاریخ روگردان نبوده و در هرمرحله سازی نو آغاز می‌کنند، گاه شهدای تبریز را مشتی خارجی که با پاسپورت قلابی داخل شده‌اند قلمداد می‌کند، و گاهی شهدای قم را افرادی مرتجع به شمار می‌آورد و گاهی هم برای لطمه‌زدن به پیکر انقلاب خونهای تازه و نقشه‌های ضدانسانی طرح می‌کند، «قایق شکسته و حکومت بدون استحکام به هر تخته پاره و نقشه‌ای دست می‌زند تا رهائی یابد» ولی دیگر ملت آگاه و مسلمان ایران و جهان که با انواع زهر این مارهای زخمی آشنائی دارند قدرت تشخیص هرنوع زهری را خواهند داشت. این سم است که عده‌ای از خواهران و برادران مسلمان و ناآگاه ما در این نقشه ماهرانه جان شیرین خود را از دست داده‌اند.
ولی چرا دولت تنها برای مرگ اینان عزای ملی اعلام میکند، و برای زلزله‌زدگان لار و سیل‌زدگان مشهد و انسانهائی که در زیر خانه‌های گلی خود در مشهد زیرآوار‌ند عزای ملی اعلام نمی‌کند، چه فرقی دارد؟ آنها انسان بودند و مظلوم و این‌ها انسانند و مظلوم
اگر رژیم منحط پهلوی ماری در آستین و ریگی در کفش ندارد، چرا برای /15 نفر شهداء پانزده خرداد که رهبری قوای نظامی را خود در هلی‌کوپتر شخصی بعهده داشت، و برای قریب /2 نفر شهداء تبریز و نزدیک به 7 نفر شهداء قم و 5 /1 نفر شهداء اصفهان و /1 نفر شهداء اخیر شیراز اعلام عزای ملی نمی‌کند، چه فرقی دارد اینها هم ایرانی هستند و در یک فاجعه قربانی دست استعمار شدند، مگر اینکه بگوید نه اینها ایرانی نبوده‌اند و از کشورهای خارج داخل ایران شده‌اند.
اگر قصد و غرضی در کار نیست و هدف تنها لطمه‌زدن به پیکر انقلاب جوان اسلامی که می‌رود به اوج قدرت خود برسد، نیست پس چه نقشه دیگری در پس پرده است که ما آنرا نمی‌دانیم. و حتماً هم نباید بدانیم زیرا طبق نظر اینها این کار سیاست است و سیاست یعنی هزاران دوز و کلک و پدرسوخته‌بازی که بقول فرمایش امام خمینی اگه سیاست یعنی این، مبارک و ارزانی خودتان باشد.
آن هنگام که رژیم منحط پهلوی برای متوقف کردن انقلاب راستین اسلامی بمب در خانه مهندس بازرگان و دکتر کریم سنجابی کار می‌گذارد و اطفال بی‌گناه آنها را در نیمه‌های شب وحشت‌زده راهی کوچه و خیابان می‌کند، باید رشد انقلاب قهرآمیزی که در قلوب ملت مسلمان در حال تکوین شدن است را احساس کند.
و در جائی که کشتن یکصد و پنجاه هزار نفر انسان مسلمان در 15 خرداد 42 طبق گزارش خبرگزاری‌های خارج برایش کاری آسان باشد، قتل عام کردن 377 نفر کاری بسیار ساده است.
برای حکام جور و ظالمان تاریخ فرقی ندارد که خون عده‌ای مسلمان بی‌گناه برروی سنگفرشهای خیابان به وسیله ماموران دست نشانده خودش جاری کند یا اینکه در یک سینمای دربسته آنها را به آتش کشیده تا خشم ملت را علیه انقلابیون راستین برانگیخته نماید.
کجا فطرت پاک مسلمان انقلابی اجازه چنین کاری را به او می‌دهد که فاجعه بزرگی را بپا کند، از این عمل او را چه چیزی حاصل و عائد می‌گردد؟
یک فرد انقلابی در هرحرکتی که انجام می‌دهد نفع و ضرر آنرا قبلاً بررسی می‌کند، این عمل چه نفعی به حال جامعه و به حال او داشت)، اگر صرفاً مساله ساختمان سینما که یک مکان فاسد است مطرح باشد با اغفال همان سرایدار مست سینما (طبق گزارش روزنامه اطلاعات) می‌تواند در ساعت 2 نیمه‌شب دست به عمل تخریب‌زده و به هدف خود نائل آید.
در جائی که جان کافر در شرائط خاصی برای دین مقدس اسلام قابل احترام باشد کجا ریختن خون 377 نفر مسلمان مباح می‌گردد.
نه نه برای این لکه ننگ هرگز لباس مقدس اسلام را جائی نیست. هرگز یک مسلمان دست به چنین عمل ننگین نخواهد زد.
زندگی یک انقلابی مسلمان بدون پشتوانه امت و توده زحمتکش اسلامی نمی‌تواند پیروز و موفق باشد. همانگونه که حضرت رسول اکرم(ص) هم برای پیشبرد اهداف اسلام از وجود زحمتکشان و مظلومان تاریخ که ملجئی نداشتند حمایت کرده و استفاده می‌نمود.
یک حرکت ضدانسانی و ضداسلامی از همان جایی سرچشمه می‌گیرد که حضرت‌آیت‌الله العظمی امام خمینی در مرقومه هشتم رمضان به آن اشاره فرمودند که «شاه دریکی از مصاحباتش که از نشر آن جلوگیری شده گفته است در صورتی که من از ایران رفتنی باشم ایران را با خاک یکسان می‌سازم و می‌روم جنایات اخیر نشان داده است که او مشغول پیاده کردن نقشه خویش است» و این خود نمونه بارزی است که [برای]حاشاکردن آن دیواری به بزرگی دیوار چین می‌خواهیم که آن هم غیرممکن است:
و اخیراً خود شاه در مصاحبه‌ای که با جمعی از خبرنگاران مثل خودش در 27 /5 /57 داشت اشاره به یک وحشت بزرگ نموده است که روزنامه فوق‌العاده اطلاعات مورخه یکشنبه 29 /5 /57 در صفحه اول اشاره به «گوشه‌ای از وحشت بزرگ» با تیتر بزرگ نموده است.
این همان وحشتی است که نقشه آن قبلاً به وسیله خود و اربابانش طراحی شده و توسط مامورین کثیف‌تر از خودش به مرحله اجرا گذاشته می‌شود.
این همان غیب‌گویی است که هر ظالم از خدا بیخبری می‌تواند عنوان نموده و در آخرالامر توسط نویسندگان روزنامه اطلاعاتش تبلیغ نماید.
«وحشت بزرگ باید حتماً واقعیت پیدا کند، حالا باید همه زیر پوستشان سوز و وحشت و ترس را دریابند باید به همه فهماند که این مستبد آغاز حرکت ویران کننده‌ای است که تبار انسان ایرانی را به باد می‌دهد فوق‌العاده اطلاعات صفحه اول 29 /5 /57»
این حقایق نه تنها برای ما که ستیز با خاندان پهلوی را آغاز کرده‌ایم مکشوف است، بلکه برای هر مسلمان آگاه و روشنفکری که با تاریخ اسلام و نقشه‌های استعمارگران آشنایی دارد مسئله‌ای است به روشنگری خورشید و حقیقت آشکاری است به حقانیت وجود خداوند عزوجل.
مرگ برخائنین ملت مسلمان
پیروزباد استقامت امت مسلمان
سرنگون باد خاندان منحط پهلوی
تهیه و تکثیر: نهضت ندای امت

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 06 صفحه 150


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.