تاریخ سند: 1 دی 1350
موضوع : شیخ حسین لنکرانی
متن سند:
از : 20 ه 12
به : 312 شماره : 14589 /20 ه 12
از ساعت 1930 الی 2130 روز 24 /9 /50 جلسه ای با شرکت احمد
شیرازی کارمند شرکت نفت.
احمد انتصاری کارمند شرکت داروئی فارما.
میرزاعلی بیات آموزگار.
حاج سید محمود میرافشار شغل معمار.
نقاش زاده
کارمند ثبت و سه نفر دیگر
در منزل نامبرده بالا تشکیل
گردید.
احمد انتصاری
اظهار داشت سلسله
گزارشات مربوط به کشور
چین را هر شب در روزنامه
با علاقمندی مطالعه می کند
وی افزود اولین شب ورود
هیأت اعزامی ورزشی به
چین میزبان مربوطه مذهب
آنها را سؤال نموده تا طبق
مذهبشان برنامه غذا برای
آنها تهیه کنند لنکرانی گفت
می گویند اینها کمونیستند
پس این چه کمونیستی است
که به مذاهب احترام
می گذارد؟ لنکرانی افزود چین از قدیم مرکز تمدن و علم بوده و پیغمبر اسلام هم
به همین جهت فرموده بروید چین و از آنها علم و تمدن یاد بگیرید و الآن در چین
60 میلیون مسلمان هست.
احمد انتصاری عکس مرحوم ذبیح بهروز را که در
کیهان چاپ شده بود به لنکرانی نشان داد و لنکرانی گفت این شخص در جوانی
مانند استاد پورداود1 تبلیغات زردشتی گری و ضداسلام می کرده ولی اواخر
عمر تعدیل شده و مانند جلال آل احمد2 تعصب دینی پیدا کرده بود.
لنکرانی
افزود تبلیغات استاد پورداود در ارتشبد آریانا و خسرو روزبه اثر گذاشت ولی
روزبه را کمونیستها بردند آریانا مرد احمق و ساده ای بود و من در او خیلی نفوذ
داشتم و چند بار هم که با همسرش اختلاف داشت برای رفع اختلاف نزد من آمد
و حتی یک بار فرزند کوچکش که در بغل داشت روی فرش من شاشید و من به او
پرخاش کردم.
خلع آریانا هم به خاطر حماقتهایش بود که گفته بود اگر به من
اجازه دهند ناهار را در بغداد خواهم خورد.
انتصاری عنوان نمود شایعه
همکاری او با بختیار در بین مردم بی اساس بود زیرا به طوری که می گویند آریانا
همیشه نقشه 15 شهری را که ایران به روسیه داده است روی میزش داشته و آرزو
می کرده بتواند آن شهرها را
مسترد دارد.
نقاش زاده در
مورد مصاحبه لنکرانی در
روزنامه اطلاعات از وی
سؤال نمود چطور حمله
شما به دولت آمریکا را
بدون اینکه در آن تصرفی
کرده باشند چاپ کرده
بودند لنکرانی جواب داد
اگر به کسی نگوئید تصرف
هم کرده اند و آن ذکر کلمات
گرامی و ارجمند ـ کبیر ـ بر
سر پدر و مادر و رضاشاه
بوده است لنکرانی افزود با
این مصاحبه پدر دستگاه را
درآوردم چون آنها
می گویند لنکرانی از مهاجرین قفقاز روسیه است و در مصاحبه گفتم مادر
رضاشاه و پدر ملکه مادر از مهاجرین بوده اند و ایرانی بودن خود را ثابت کردم و
روزنامه اطلاعات برای درج مصاحبه من 20% اضافه فروش داشته است و
عده ای از مخالفین من نیز ناراحت شده و گفته بودند لنکرانی نمی میرد تا از شر او
راحت شویم.
احمد انتصاری عنوان نمود دفترچه چاپ شده ای از جلال آل احمد
در منزل دادم که در مخالفت با تغییر خط فارسی می باشد و در آن قید گردیده
ایران قبل از اسلام چیزی نداشت و همه چیز را از اسلام دارا شده و حتی
هخامنشیها آرم سلطنتی خود را از بابلیها تقلید کرده اند لنکرانی از وی خواست
آن را بیاورد تا از محل سهم امام کتاب مذکور را چاپ و تکثیر کند.
انتصاری از
صمد بهرنگی که از شاگردان جلال آل احمد بوده تمجید نمود و گفت او را هم
استعمار مانند جلال آل احمد از بین برد.
لنکرانی گفت تصمیم دارد کتاب تفسیر
قرآن را که مفسر آن جمال الدین اسدآبادی1 می باشد و در رد تفسیر قرآن
استعماری سر سید احمدخان هندی2 است چاپ و منتشر کند.
وی همچنین
اظهار داشت چقدر خوب بود به جای اشعار مزخرفی که در رادیو خوانده
می شود اشعار ناصرخسرو را می خواندند تا مردم عبرت بگیرند.
نظریه شنبه.
نظری ندارد.
نظریه یکشنبه.
یکشنبه نظری ندارد.
آسای
نظریه سه شنبه.
نظری ندارد سپاهی
نظریه چهارشنبه.
نظری ندارد پاد
1 /10 /50
دایره بررسی ـ دایره عملیات
1ـ در گزارش روزانه درج شود.
2ـ بهره برداری و دستورات مراقبتی داده فرم اطلاعات تکمیلی خواسته شود 8 /10
در گزارش روزانه درج گردید 12 /10 /50
58301 بایگانی شود
توضیحات سند:
1ـ ابراهیم پورداود از محققان و
پژوهندگان تاریخ ایران قبل از
اسلام و مروجان فرهنگ
اوستائی بود.
همزمان با انقلاب
مشروطیت مدتی با مبارزان
همراهی کرد.
اما بزودی خود را
کنار کشید و راهی هندوستان
شد تا با پارسیان هندو و
زردشتیان ایرانی در هندوستان
آشنا شود.
از پس پیرامون اوستا
و کتب اعتقادی دین باستانی به
تحقیق، تحلیل، تفسیر پرداخت.
در سال 1321 در بیست و
پنجمین کنگره خاورشناسان در
مسکو شرکت کرد.
در سال
1340 از سوی دولت
صهیونیستی اسرائیل برای
شرکت در سومین کنگره یهود،
به انگیزه بزرگداشت دو هزار و
پانصدمین سال کورش راهی
تل آویو شد.
و در کنگره پیرامون
کورش ـ هخامنشیان به
سخنرانی پرداخت.
در سال
1343 دانشگاه ملی ایران
هشتادمین سال زندگی پورداود
را جشن گرفت و دکترای
افتخاری به وی داد.
در سال
راهی هند شد.
وی که عضو
شورای عالی فرهنگ سلطنتی
بود، مدتی ریاست کتابخانه
سلطنتی را عهده دار بود.
در
دوران دیکتاتوری بیست ساله
رضاشاه از جایگاه و احترام
خاصی برخوردار بود.
خاصه
گرایش وی به ایران قبل از
اسلام بود، دولت تمامی
امکانات پژوهشی، سفر، تحقیق
و تدریس را برایش فراهم
می آورد.
پورداود سخت تحت
تأثیر خاورشناسان غربی بوده و
همراه در مسیر اهداف و مقاصد
آنها حرکت می نمود.
پورداود در سال 1347 در سن
83 سالگی در تهران
درگذشت.
و در رشت به خاک
سپرده شد.
پژوهندگان معاصر خاصه امر
توکل کامبوزیا بر آثار پورداود
نقادی های قابل ملاحظه ای
دارد.
ایران شناسان، شماره 18، چاپ
317
2ـ جلال الدین سادات آل احمد :
فرزند حاج سید احمد طالقانی
در تاریخ 1302 در تهران متولد
شد میزان تحصیلات وی
لیسانس ادبیات بوده و از سال
26 شروع به تدریس در
دبیرستانهای تهران کرده است
در سال 29 و 30 در هنرستان
موسیقی درس می داده و در سال
33ـ32 مدیر مدرسه صفا در
محمودیه شمیران بوده است
همسر وی دکتر سیمین دانشور
بوده که در دانشکده ادبیات
تدریس می کرده است کتابهایی
که توسط جلال آل احمد به رشته
تحریر در آمده اجمالاً : شامل :
اورازان ـ تات نشینهای بلوک
زهرا و غرب زدگی، در خدمت و
خیانت روشنفکران، ن والقلم،
خسی در میقات و...
و
ترجمه هایی نیز داشته که
می توان از : بازگشت از
شوروی، مانده های زمینی،
بیگانه، قمارباز و دستهای آلوده
نام برد.
در سال 1323 وارد
حزب توده شد ـ در سال 1326
با گروهی از آن حزب انشعاب
کرد.
در سال 29 و 30 با دکتر
بقائی و ملکی و حزبشان
همکاری داشت.
بعدها به همراه
خلیل ملکی «جامعه
سوسیالیستهای نهضت ملی
ایران» را تأسیس کرد.
آل احمد
در تاریخ 18 /6 /1348 در
اسالم گیلان جان سپرد.
1ـ نهضت اسلامی سید
جمال الدین حسینی، صدر
واثقی، تهران، شرکت سهامی
انتشار
2ـ سید احمد خان ملقب به سیر
سید احمدخان (1895 ـ 1817)
مصلح فرهنگی و مؤسس
تجردطلبی الامی در هند.
در
خدمت شرکت هند شرقی و
مرتبط به مجامع انگلیسی بود.
کتابی بنام «آثار الفسادید» در
شرح بناهای کهن دهلی نوشت
1847 و ترجمه فرانسه آن
توسط گارسن دوتاسی سبب
شهرت وی گردید.
سه سال بعد
به عضویت افتخاری انجمن
پادشاهی آسیائی لندن انتخاب
شد.
سپس انقلاب 1857 هند هم
خود را صرف بهبود وضع
مسلمانان هند کرد.
و در این راه
موفقیت هایی هم یافت.
وی
معتقد بود که در طریق اخذ تمدن
غرب ناچار باید در افکار
مذهبی تجدید نظر شود! اگرچه
علمای دین سخت به مخالفت با
وی برخاستند و او را به
صبعی گری متهم ساختند.
رساله
نیچریه سید جمال الدین
اسدآبادی بر ضد سید احمدخان
بوده است.
سید از دوستان و
معتمدین انگلستان بود و از آن
دولت القاب و عناوین و مناصب
یافت.
کالج اسلامی انگلیسی و
شرقی علیگر از تأسیسات او
است (1878) و آن را در 1920
به دانشگاه تبدیل شد.
سید احمد خان فردی بود که در
علم گرایی افراط و به اصطلاح
علم زده و غرب زدگی افراطی و
تفسیر مادی قران کریم را در
پیش گرفت.
روش او همچون
ملکم خان و تقی زاده و
آخوندزاده در ایران، معتقد بود
که مسلمانان باید از پا تا
سر غربی بشوند.
سید
جمال الدین در عروۀ الوثقی و
اقبال لاهوری در نامه ای مفصل
بوی و دیگر عالمان و مصلحان
جهان اسلام روش سید را مورد
نقد قرار دادند.
ـ نهضت بیدادگری در جهان
اسلام، دکتر جعفری
ـ نامه ای از حزب مسلم لیگ به
سر سید احمد خان علامه اقبال
لاهوری
منبع:
کتاب
شیخ حسین لنکرانی به روایت اسناد ساواک صفحه 384