تاریخ سند: 6 تیر 1350
درباره : سید موسی صدر، شغل رئیس شورای عالی شیعیان لبنان
متن سند:
از : 312
محترما به استحضار می رساند.
نامبرده بالا بعضا از اقدامات اصلاحی دولت ایران انتقاد و پس از وقایع 15
خرداد 42 روحانیون لبنان تلگرافی به پیشگاه شاهنشاه آریامهر مخابره کرده اند
که مشارالیه نیز ذیل آن را امضا کرده است.
یاد شده موقع تاجگذاری پاپ حضور
داشته و وزیر خارجه پاپ به مشارالیه اظهار داشته که تمام فعالیتهای واتیکان و
جامعه روحانیت بر این است که مردم را به روحانیت نزدیک نماید و هم اکنون که
با اقدامات شاهنشاه ترقیاتی در ایران صورت می گیرد، روحانیون با اقدامات
مبارزه می کنند و این عمل باعث خواهد شد که مردم از دیانت روگردان شوند.
مشارالیه جوابا اظهار داشته که روحانیون با اصلاحات مخالفت اصولی ندارند
بلکه خواسته اند در نحوه اجرای اصلاحات نظریاتی اظهار نمایند.
ضمنا طبق
مفاد یک فقره گزارش خبری مشارالیه در یکی از جلسات مذهبی در لبنان نسبت
به مقامات عالیه کشور شاهنشاهی اهانت نموده است.
نامبرده در سال 46 به
مدت سه ماه از کشورهای آفریقایی دیدن نموده و طبق اطلاع در همان موقع
جمال عبدالناصر وسیله سفیر آن کشور در ساحل عاج از یاد شده دعوت کرده تا
از مصر دیدن نماید.
یاد شده در سال 47 به منزل آیت الله خمینی در نجف اشرف
رفته و با وی ملاقات کرده است.
اینک اداره کل دوم اعلام داشته است مشارالیه جهت شرکت در کنگره اسلامی به
قاهره مسافرت نموده و ضمن ملاقات با سفیر شاهنشاه آریامهر در مصر اظهار
داشته، هیچ عملی بر ضد ایران انجام نداده و در جریان بختیار دخالتی نداشته و از
طرفی امیدی جهت تحویل بختیار به دولت ایران وجود نداشت چون که
گروههای دست راستی لبنان تمایلی به تحویل دادن بختیار به مقامات ایرانی
نداشتند زیرا این عمل را مخالف با حیثیت لبنان می دانستند.
سپس نامبرده اضافه
نموده وقتی که رئیس جمهوری لبنان به من پیشنهاد نموده که گذرنامه لبنانی
برایم صادر شود جوابا اظهار داشتم که اگر این کار موجب ترک تابعیت ایرانی من
نشود مخالفتی ندارم و رئیس جمهور لبنان به وی پاسخ داده که از نظر لبنان مانعی
ندارد که شما به تابعیت اصلی خود باقی بمانید و شرط دریافت گذرنامه لبنانی
ترک تابعیت اصلی شما نیست.
ضمنا سفیر شاهنشاه آریامهر به نامبرده اظهار
داشته مادام که خود شما رسما تقاضای ترک تابعیت نکنید، طبق مقررات دولت
ایران شما را یک فرد ایرانی می شناسد.
سفیر شاهنشاه آریامهر عقیده دارد با
توجه به اظهارات مشارالیه سوءتفاهمی به وجود آمده و به نامبرده تذکر داده که
اگر به نحوی از انحاء مطالب خود را به شرف عرض ملوکانه برسانید
سوءتفاهمات رفع می گردد.
نظریه نمایندگی حاکی است : به طوری که استنباط گردیده مشارالیه تمایل دارد
که روابطش با مقامات ایران حسنه باشد.
مراتب استحضارا به عرض رسید.
اقدام کننده ـ وثوقی 6 /4 /50 رئیس بخش 312 ـ ازغندی معاون اداره یکم عملیات و
بررسی مبینی رئیس اداره یکم عملیات و بررسی جوان 6 /4 /50 ...
7 /6 /50
توضیحات سند:
1ـ به دنبال تحقق اتحاد و
انسجام شیعیان لبنان، که یکی از
نتایج تشکیل مجلس اعلای
اسلامی شیعه بود.
تنظیم روابط
طایفه شیعه با جهان خارج، به
عنوان هدفی راهبردی با
اولویت بالا، در دستور کار امام
موسی صدر قرار گرفت.
طبیعتا
در این میان، رابطه با جهان
اسلام و خصوصا جهان تشیع، که
ایران نیز عضوی مهم از آن بود،
جایگاه خاصی داشت.
درست
همانطور که امروز، رابطه با تک
تک کشورهای جهان اسلامی،
برای نظام اسلامی مان اهمیتی
خاص دارد.
از دیدگاه راهبردی فوق که
بگذریم، بر پایه رابطه ای بدون
تنش با ایران در اوایل دهه 50،
به چند دلیل اهمیتی مضاعف
داشت :
الف) امام موسی صدر در حال
تدارک یک حرکت وسیع
مردمی به منظور اصلاح نظام
سیاسی و اجتماعی لبنان بود.
اغلب گروههای مخالف
اصلاحات، دارای روابط
حسنه ای با ایران، و از حمایت
آن برخوردار بودند.
طبیعتا
رابطه ای بدون تنش با ایران،
برخی موانع این مبارزه مردی
را کاهش می داد.
ب) آینده لبنان و خصوصا منطقه
شیعه نشین جنوب آن، رابطه ای
تنگاتنگ با بحران خاورمیانه، و
مبارزه اعراب و اسرائیل داشت.
از آنجایی که ایران نقش مهم در
معادلات سیاسی حاکم بر این
بحران داشت، رابطه ای بدون
تنش با ایران می توانسته در
راستای مصالح لبنان و جنوب به
کار گرفته شود.
ج) با توجه به حرکت رو به رشد
نهضت امام خمینی و تشدید
برخوردهای انقلابیون مسلمان
داخل ایران با شاه، وجود یک
کانال مطمئن در خارج ایران
جهت انجام برخی مذاکرات و
اعمال پاره ای
فشارهای دیپلماتیک، امری
مفید به نظر می رسید.
د) ایران از روزگاران قدیم با
برخی محافل فئودال و
حتی روحانی شیعیان لبنان،
رابطه ای ناسالم و خفت بار
داشت.
این نوع رابطه که منبعی
برای تفرقه نیز به شمار می رفت،
می بایست به رابطه ای سالم که
از موضع عزت باشد، جایگزین
گردد.
بدیهی است که بهترین و
مطمئن ترین طرف رابطه در
لبنان، که مصالح اسلام و تشیع
را تضمین می کرد، مجلس
اعلای اسلامی شیعه و شخص
امام صدر بودند.
منبع:
کتاب
امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 262

