متن سند:
به عرض مبارک عالی می رساند بقاء وجود شریف و دوام عزت حضرت
آیت اللهی را از خداوند متعال خواستارم.
امید است که سایه مبارک بیش از پیش
بر سر مسلمین گسترش پیدا نموده و همگی از نعمت وجودتان بهره مند گردند اگر
جویای حال باشید حقیر سالم و به دعاگوئی مشغولم، اوضاع قم لابد به سمع
مبارک رسیده و چیزی که فعلاً بسیار مورد توجه است اقداماتی است اخیرا علیه
مذهب و استقلال مملکت انجام گرفته که در بیانیه حضرت آیت الله العظمی
خمینی اشاره ای به آنها شده است.
در هفته گذشته علاوه بر آقایان ثلاث عده ای
دیگر از علماء در خطابه خود علیه اقدامات اخیر حملاتی کرده و مخالفت خود را
صریحا اعلام داشته اند در موضوع دارالتبلیغ بعضی از دوستان معروض داشته
بودند.
و با این که حقیر خیال می کردم و پیشنهاد اصلاحی را به عرض رسانیده
معلوم شد که تذکر داده اند، حقیر از تابستان دائما درصدد چاره جوئی و چندین
جلسه با آقایان طرف دعوی صحبت داشتم، و نتیجه اساسی گرفته نشد تا پس از
مراجعت حضرت علامه طباطبائی و گفتگوی با ایشان نظر خود را راجع به
اصلاح به عرض رسانده، ایشان پسندیدند و به آقایان پیشنهاد کردند ولی باز
فایده ای گرفته نشد تا این که اخیرا پس از چند مجلس با آقای طباطبائی نتیجه
طرحی را در ده ماده پیشنهاد نمودم و پس از جرح و تعدیل روی ده مورد موافقت
شد که حقیر و رفقا حضرت آیت الله العظمی خمینی را موافق کنیم و ایشان
حضرت آیت الله العظمی شریعتمداری را، و ایشان فرمودند که نود درصد اطمینان
می دهم که ایشان را موافق نمایم، ولی متأسفانه ما پیش از مراجعه به آقای
شریعتمداری ایشان مردد شدند و فکر می فرمودند که این طرح نظریه ایشان را
تأمین نمی کند چه شد نمی دانم، فعلاً ایشان در تعقیب همان طرح اند ولو اینکه
حرارت اولی را ندارند و گمان کنم اگر طرح مورد نظر جنابعالی واقع شود و به
آقای طباطبایی تذکر فرمایید که آن را تعقیب کند انشاءاللّه هم اختلاف مرتفع
می شود و هم اصلاحات کلی در حوزه شروع می شود اینک برای اطلاع آنجناب
اصل طرح را معروض می دارم.
طرح مربوط به رفع اختلاف در مورد دارالتبلیغ :
اصلاحاتی در حوزه به وسیله حضرات مراجع صورت گیرد که بالنتیجه دارالتبلیغ
در او مدغم شود و صورت تفکیک و تقابل از بین برود، برای این موضوع طرحی
در 10 ماده تنظیم شده است :
1 ـ تقسیم حوزه به دو دسته : 1ـ فقهاء.
2 ـ مبلغین
2 ـ اسم نویسی طلاب و تعیین مشخصات آنان و این که در چه رشته ای از این دو
رشته مایلند ادامه تحصیل دهند
3 ـ تنظیم برنامه برای فقه و تبلیغ.
4ـ تعیین مدرسین آزاد برای فقه و تبلیغ
5 ـ امتحان سالیانه در رشته فقه
6ـ امتحان سالیانه در رشته تبلیغ
7 ـ محصلین دروس تبلیغی مانند محصلین دروس فقهی به طور آزاد می توانند
در جلسه هر یک از مدرسین دروس تبلیغی که موافق فهم آنان است شرکت کنند
و مجبور به شرکت در جلسه خاصی نیستند
8 ـ محصلین آزادند در هر مدرسه ای که مقررات آن مدرسه اجازه دهد سکنی
کنند و مجبور به سکنی در مدرسه خاصی نیستند
9 ـ حضرت آیت الله شریعتمداری مد ظله می توانند از هر دسته که مایلند به تعداد
مورد لزوم افرادی در مدرسه خود سکنی دهند و آن افراد در پذیرفتن ورود و
عدم آن مجازند
10 ـ چون این مدرسه دارای تشکیلات جدائی جز تشکیلات حوزه نیست لذا بر
فرض نامگذاری به نامی غیر از (دارالتبلیغ) مسمی خواهد شد.
1
این طرح اصلاحی است که تقدیم شده و فعلاً آقای شریعتمداری در اطراف آن
فکر می کنند حقیر خیال می کنم اگر طرح مورد پسند باشد.
و خدمت آقای
شریعتمداری و آقای طباطبائی تذکری فرمائید که قبول کنند، امید تأثیر
می باشد، در خاتمه سلامتی و موفقیت آن جناب را از خداوند متعال خواستارم
والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته الاحقر عبدالرحیم الربانی الشیرازی2
توضیحات سند:
1ـ برای توضیح در خصوص
ماجرای دارالتبلیغ به سند و
پاورقی شماره: 9292 /9 ه ـ
30 /7 /43 رجوع کنید.
2ـ آیت الله عبدالرحیم ربانی
شیرازی در سال 1301 در
شیراز دیده به جهان گشود.
از
سال 1318 به تحصیلات علوم
دینی مشغول شد.
فعالیت های
خود را از سال 1320 شروع
نمود و مبارزات سختی را با
فرق صوفیه، بابیه و بهائیه شروع
کرد و در اثر همین تبلیغات 80
نفر از بهائیان سروستان به اسلام
گرویدند.
در سال 1327 در
محضر آیت الله بروجردی به تلمذ
مشغول بود، پس از فوت مرحوم
آیت الله بروجردی مبارزات
علنی خویش را آغاز و اولین
فردی بود که مرجعیت امام
خمینی (ره) را مطرح ساخت.
او
در طول زندگی عملی اش
توانست کتب زیادی را تألیف
نماید.
از آن جمله 16 جلد تذییل
وسایل الشیعه و 40 جلد حواشی
بحارالانوار را می توان نام برد.
ایشان از سال 1342 تا 1357
بیش از 15 بار به زندان افتاد و
شکنجه های فراوان دید و حدود
10 سال از عمر شریفش را در
زندانهای رژیم طاغوت به سر
برد.
وی تنها پیشنهاد دهنده لغو
حکومت نظامی بختیار به امام
راحل بود.
بعد از پیروزی
انقلاب اسلامی نماینده امام در
استان فارس و نماینده مجلس
خبرگان شد و سپس به عضویت
فقهای شورای نگهبان درآمد.
در فروردین 1360 به دست
گروه ملحد فرقان ترور شد که در
بیمارستان بهبود یافت.
سرانجام
در 17 اسفند 1360 در حالی که
برای شرکت در جلسه
شورای نگهبان عازم تهران بود
در بین راه اصفهان و قم در
سانحه ای مشکوک به لقاءاللّه
پیوست و در کنار حرم مطهر
حضرت معصومه (س) به خاک
سپرده شد.
رحمه اللّه علیه
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 196