تاریخ سند: 22 بهمن 1356
موضوع : بانک صادرات ایران
متن سند:
به : 342
از : 20 ه 22 شماره 98420 /2 ه 12
از چندی پیش که شایع گردیده که انجام معامله و مراوده با بانک صادرات به
علت اینکه افراد مشکوکی در این بانک سهامدار می باشند از نظر شرعی صحیح
نمی باشد مسائل نسبتا پیچیده ای در بین کارکنان بانک و مراجعین آن مطرح بوده
که خلاصه ای از آن بشرح
زیر بعرض می رسد:
1ـ در ابتدای امر آیت اله
نوری به تعدادی از بازاریان
که طرف مراجعه وی
می باشند ضمن تشریح وضع
بانک صادرات توجیه
می نماید که حتی الامکان از
مراوده با این بانک
خودداری نمایند و
حسابهای خودشان را
ببندند و از ادامه همکاری با
بانک صادرات تا زمانی که
تکلیف افراد مشکوک مثل
هژبر یزدانی از نظر شرعی
روشن نشده خودداری
نمایند.
بدنبال این موضوع عده ای از کارمندان بانک به منظور تعیین صحت و یا
سقم موضوع و علت پافشاری آیت اله نوری نسبت به قطع رابطه با بانک
صادرات در پوشش افراد عادی تلفنی با مشارالیه تماس گرفته و چگونگی را از
نامبرده استفسار می نمایند که یاد شده ضمن تایید موضوع اظهار می دارد ما
خودمان اقداماتی را انجام خواهیم داد که هژبر یزدانی یا به دین مقدس اسلام
مشرف بشود و یا اینکه به نحوی سهام وی را خریداری نماییم.
2ـ پس از اینکه در تابستان سال جاری بیوگرافی هژبر یزدانی در روزنامه کیهان
انتشار یافت آقای سید عبدالرضا حجازی1 در سخنرانی های خود ضمن تشریح
چگونگی به صورت طنز و انتقاد اظهار می دارد هنوز هستند افرادی که گاوچران
بودند و اکنون در هر انگشت خود بیمارستانی را حمل می کنند زیرا که پول هر
یک از انگشترهایی که این شخص به انگشت خود حمل می نماید می توانست
بیمارستان مجهزی را به پا کند تا مردم محتاج در این بیمارستانها مداوا و معالجه
بشوند.
3ـ عده زیادی از مشتریان بانک بخصوص در مناطق بازار و خیابان های اطراف
آن و همچنین شهرستانهای
مختلف همزمان با شایعات
اخیر ضمن مراجعه به بانک
حسابهای خود را مسدود
نموده و در این فاصله بعضا
نیز مشاهده می شود که
مشتریان سابق بانک مجددا
حساب جدیدی برای خود
افتتاح می نمایند.
4ـ چون مراجعین به بانک
بعضا به علت تعصباتی که از
نظر مذهبی دارند ضمن
مسدود نمودن حسابهای
خود و اخذ سپرده های ثابت
با اظهار مطالبی از قبیل
اینکه (کارمندان بانک بهائی
هستند و کارکنان بانک ضد اسلامی و غیره) موجبات ناراحتی کارمندان را
فراهم می سازند و اینکه کارکنان بانک که خود سهامدار می باشند به علت
بی ثباتی که بدین طریق بانک را تهدید می نماید متضرر خواهند شد ضمن
مذاکرات فراوان سرانجام تعدادی را مأمور می نمایند که به شهرستان قم رفته و با
آیت اله خوانساری ـ آیت اله گلپایگانی، آیت اله شریعتمداری مصاحبه نمایند که
آیت اله شریعتمداری و آیت اله گلپایگانی به علت اینکه اوضاع در شهرستان قم
مناسب نبوده از پذیرفتن آنان خودداری ولی پسر آیت اله گلپایگانی به نام
جعفرآقا نمایندگان کارمندان را می پذیرد و پس از مذاکرات مفصل مشارالیه
اظهار می دارد که ما تاکنون در این خصوص فتوائیه ای صادر نکرده ایم بلکه
حسابهایمان را مسدود نموده ایم و شما نگران نباشید ما خودمان در فکر اصلاح
آن هستیم و در توجیه این مطلب اضافه می نماید که در وهله اول سعی ما بر این
است که هژبر یزدانی را دعوت به دین مقدس اسلام بنمائیم و البته شنیده ایم که
وی گفته است من مسلمان هستم و هر فردی هم که بگوید مسلمان هستم برای ما
کافی است ولی ما می خواهیم که خود ایشان این مطلب را در پیش مراجع تقلید
اذعان نماید و یا اینکه با
وجوهاتی که فعلاً در اختیار
داریم (250 میلیون تومان
داریم و می توانیم تا 500
میلیون تومان نیز تأمین
نمائیم) کلیه سهام وی را
خریداری خواهیم کرد تا
بانک صادرات که روش
پسندیده ای جهت رفع
معضلات مالی افراد این
مملکت دارد به صورت
بانک اسلامی فعالیت نماید.
5ـ چون آیت اله
شریعتمداری یکی از
حسابهای خود را در بانک
صادرات مسدود نموده است
(مشارالیه 14 حساب در بانک صادرات دارد که فقط یکی از آنها را مسدود
نموده است) از این جهت اهالی آذربایجان و همچنین آذربایجانیهای مقیم مرکز
که از مشارالیه تقلید می نمایند به تأسی از اقدامات آیت اله شریعتمداری
حسابهای خود را مسدود نمایند.
6ـ بطوری که رئیس منطقه شهرستان رضائیه تلفنی اطلاع می دهد در یکی از
شهرستانهای استان آذربایجان غربی یکی از وعاظ در بالای منبر فتوی می دهد
که معامله و مراوده با بانک صادرات منع شرعی دارد.
7ـ طبق اطلاع گویا در شهرستان سنگسر مسجدی بنا می گردد که بانی آن آیت اله
نوری می باشد و چون اختلاف نظرهایی بین مشارالیه و بهائیان مقیم سنگسر
بوجود آمده و منجر به آن گردیده که مشارالیه به اشاعه چنین شایعاتی دامن بزند.
8ـ اخیرا از طرف مسئولین مجله مکتب اسلام ـ قم اعلامیه هایی تهیه گردیده که
طی آن عنوان شده نظر به اینکه حساب بانک صادرات این مجله تعطیل شده لطفا
از فرستادن پول به این حساب خودداری و وجه اشتراک خود را به حساب
10429 بانک ملی شعبه پاچنار واریز نمایند و این اعلامیه در بازار توزیع و بعضا
به دیوارهای بازار نیز الصاق
گردیده است.
9ـ چند نفر از کارمندان
بانک صادرات شعبات بازار
چند روز پیش وسیله یکی از
عوامل آیت اله نوری با تعیین
وقت قبلی با مشارالیه تماس
گرفته و عنوان می نمایند با
توجه به اینکه بانکها
مؤسسات اقتصادی مملکت
هستند و طبق قوانین
مملکتی هر کسی بدون در
نظر گرفتن ملیت، زبان،
مذهب می تواند سهام
بانکی هایی را که در بورس
عرضه می شود خریداری
نماید آیا اقدامات مراجع تقلید در زمینه نفی اقدامات بانک صادرات ناقض
قانون نیست و اینکه آیا در این جریانات به وضعیت 13000 نفر کارمند که با
خانواده خود بالغ بر 65000 نفر می باشند توجه شده زیرا که کارمندان بانک
خود سهامدار می باشند و اگر قرار باشد با یک نفر مبارزه شود چرا مؤسسات
دیگر وی را از قبیل کارخانجات قند و غیره را در نظر نگرفته اید آقای نوری در
پاسخ اظهار می دارد وقتی مصالح اسلام مطرح هست بایستی 65000 نفر فدای
30 میلیون ایرانی مسلمان بشود و ما این راه را پیش گرفتیم که همین 65000 نفر
اقداماتی بنمایند که تغییراتی در قانون بانکها به وجود آید و یا اینکه آن شخص غیرمسلمان را وادار نمایند
تا سهام خود را به مسلمانان بفروشد.
نظریه شنبه : 1ـ از این قبیل مسائل کم وبیش در تمام محافل و مجالس به ویژه در بین کارمندان بانک همه
روزه جریان دارد.
2ـ کارمندان بانک معتقدند که با توجه به اینکه بانک صادرات ایران را پس از 25 سال تلاش سهم عمده ای
در اقتصاد این مملکت را به عهده دارد ضروری است که حتی المقدور دولت اجازه ندهد که افراد سودجو به
منظور حفظ منافع شخصی به مؤسسات اقتصادی مملکت مثل بانک صادرات لطمه وارد سازند.
3ـ بعضی از مطلعین معتقدند که این مانور اقتصادی و مذهبی ضمن اینکه عقوبت نامطلوبی دربرخواهد
داشت خود بخود موجب خواهد شد که افرادی مثل هژبر یزدانی سهام بیشتری را خریداری نمایند زیرا که
سهامداران کوچک مثل کارمندان از ترس عقوبت امر و ناآگاهی نسبت به مسائل روز چون تنها اندوخته
آنان را سهام بانک تشکیل می دهد به ناچار راه نادرستی را انتخاب نموده و سهام خود را به ثمن بخس
می فروشند که افراد پولداری مثل یزدانی وسیله عوامل خود این سهام را خریداری می نمایند.
4ـ نظر براینکه در یک هفته پیش تغییراتی نیز در هیئت مدیره بانک بوجود آمده و آقای مهندس مفرح
مدیرعامل بانک از سمت خود برکنار شده و آقای اخوان که قائم مقام بانک بوده عهده دار این سمت
گردیده نگرانی کارمندان بیش از پیش افزایش یافته است.
نظریه یکشنبه : 1ـ با توجه به اوضاع و احوال موجود و تبلیغاتی که علیه بانک صادرات را جریان دارد
موضوع قابل بررسی و تعمق می باشد.
2ـ به صداقت منبع می توان اعتماد نمود.
3ـ یک نسخه اعلامیه دفتر مجله مکتب اسلام به پیوست تقدیم می گردد.
دادرسی
نظریه سه شنبه : نظریه یکشنبه مورد تایید است.
عماد
نظریه چهارشنبه : ضمن تایید نظریه سه شنبه از مدتهاست که موضوع فوق در افواه عمومی انتشار دارد و
بدین سبب کارمندان بانک یاد شده بالا نگران وضع خود می باشند.
نظریه جمعه : نفوذ قابل توجه روحانیون در افراد عامی و ساده لوح و متعصب مذهبی و از طرفی رقابتهای
ناسالم اقتصادی و تجاری پاره ای از سرمایه داران و تولیدکنندگان در تشدید این قبیل شایعات بی تأثیر
نبوده و چنانچه راه حل اساسی و جدی از طرف مسئولین امر برای جلوگیری از وضع موجود اتخاذ نگردد
در سایر امور نیز تسری یافته و زبانهای ناشی از آن در مسائل اقتصادی و سیاسی کشور غیرقابل جبران
بنظر می رسد.
در پرونده هژبر یزدانی بایگانی شود
توضیحات سند:
1ـ عبدالرضا حجازی در سال
1313 ه ق در شهرضای
اصفهان متولد شد.
وی پس از
خواندن دروس جدید و
مقدماتی در زادگاهش، به
اصفهان آمد و مدت سه سال از
درس حجه الاسلام حاج میرزا
علی آقا شیرازی بهره جست و
در سال 1329 به حوزه علمیه قم
مسافرت کرد.
وی پس از تکمیل
سطوح عالیه و استفاده از محضر
استادانی چون آیت الله العظمی
بروجردی و آیت الله العظمی
مجاهدی علم معقول و تفسیر
قرآن را نزد علامه طباطبایی فرا
گرفت.
در سال 1340 به تهران
آمد و به تبلیغ احکام مشغول شد
و در شمار وعاظ نامی در آمد.
سید عبدالرضا حجازی دوره
لیسانس را در دانشکده الهیات
دانشگاه تهران و دوره دکتری را
در دانشگاه آنکارا طی نمود.
وی در پی اعتراض به رژیم
پهلوی بارها توسط ساواک
دستگیر و زندانی شد ولی هر بار
با در خواست مساعدت و اظهار
تمایل به همکاری با ساواک و
تقاضای عفو آزاد می شد در
اسناد ساواک او به عنوان یک
روحانی متزلزل فکری شناخته
می شد.
سید عبدالرضا حجازی
در سال 1361 ه ش در جریان
دستگیری باند کودتای قطب
زاده، متهم ردیف سوم بود که به
اتهام اقدام علیه امنیت کشور و
توطئه براندازی محکوم شد.
منبع:
کتاب
هژبر یزدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 243