صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : اظهارات آیت الله مرعشی نجفی

تاریخ سند: 28 خرداد 1348


موضوع : اظهارات آیت الله مرعشی نجفی


متن سند:

از : 21 به : 316 شماره : 1558 /21 ساعت 30ـ7 صبح روز 27 /3 /48 آقای اسدی راد رئیس پست و تلگراف قم به اتفاق آقای حسنی یکی از کارمندان مربوطه جهت ملاقات با آقای نجفی به منزل وی رفتند در آنجا چند تن دیگر نیز حضور داشتند ابتدا آقای اسدی راجع به روزنامه فرمان و مطالبی که در آن بر علیه گلپایگانی درج شده بود صحبت نمود آقای نجفی ضمن اظهار تأسف اعلام نمود که باید موقع را شناخت تا چنین وضعی پیش نیاید وی سپس درباره ناراحتی هایی که از طرف حکومت بعثی عراق برای آیت الله حکیم و فرزندش فراهم شده گفت عراقی های بعثی مردمان بسیار بدی هستند و دشمنی و عناد را به حد کمال رسانیده اند و چون از طرفی عرب و سنی هستند و از طرف دیگر بعثی ها1 عموما از مرام کمونیستی تبعیت می نمایند لذا اسباب زحمت برای شیعیان فراهم ساخته اند و امیدوارم با متانت و نجات ایرانیان و دعای خیر و همچنین ثبات سیاسی مملکت این ناراحتی برطرف شود وی سپس راجع به کتابخانه خود صحبت کرد و اظهار نمود کتابخانه ای که من درست کردم در حدود سی هزار جلد کتاب دارد و قابل استفاده عموم بوده و فکر می کنم کم نظیر باشد.
آقای نجفی مجددا درباره وضع عمومی عراق بحث نمود و گفت بین ملت و حکومت عراق به قدری اختلاف موجود است که دارند خود را می خورند و همه اینها از بی ایمان بودن به خدا و دین است و هر قومی که ایمان داشت آرامش نیز نصیب وی می شود نامبرده در خاتمه جهت بهبود روابط ایران و عراق و ثبات سیاسی کشور دعا کرد و افزود عده ای از بیگانگان برای نفت و یا سایر منابع ایران هر چند وقت یک بار انگولک می کنند آقای نجفی در ساعت 15ـ8 صبح به علت ورود چند نفر دیگر به بحث های خود خاتمه داد.
نظریه منبع ـ نظری ندارد.
نظریه رهبر عملیات ـ مفاد گزارش صحیح است و آقای نجفی عموما در محافل و مجالس از اقدامات وحشیانه عمال عراقی اظهار ناراحتی نموده و حکومت بعثی عراق را وابسته به ممالک کمونیستی معرفی می کند.
مرشد رئیس ساواک ـ نظر رهبر عملیات تایید می شود.
مهران نظریه امنیت داخلی ـ مفاد گزارش صحیح است و آیت الله نجفی بهتر از گلپایگانی فکر می کند و تصمیم می گیرد و قبلاً با اقدامات دولت موافق است.
روحانی آقای شکوری بهره برداری شود 2 /4 بهره برداری شد بایگانی شود 12 /4 /48

توضیحات سند:

1ـ روز 14 ژوئیه 1958 عبدالکریم قاسم و افسران دارودسته او که از افراطیون نظامی پان عربیستی و بعثی بودند در یک کودتا خاندان هاشمی (پادشاه وقت عراق) را که ستمگر و جنایتکار بود سرنگون کرده و دست به یک سلسله انتقام جوییها علیه حکومت پادشاهی و خاندان سلطنت زدند که وحشیانه و حیرت انگیز بود جسد نوری سعید را به پشت اتومبیل جیپ بستند و در خیابانها کشاندند.
آنها کودکان و زنان خاندان سلطنت را هم کشتند.
به همین دلیل عبدالکریم قاسم و همفکران بعثی او نتوانستند مشروعیت لازم را در حکومت جدید که بر پا کرده بودند به دست آورند به ویژه آنکه حکومت جدید گرایشی به سوسیالیزم و ناسیونالیزم عربی داشت و آمیخته ای خطرناک در دنیای عرب به شمار می آمد که تا آن زمان نمونه آن دیده نشده بود.
چیزی نگذشت که این افراد به جان یکدیگر افتادند و همکار عبدالکریم قاسم یعنی ژنرال عبدالسلام عارف که در کودتای نخست همراه او بود، روز 8 فوریه 1964 علیه عبدالکریم قاسم به پا خاست و با کودتای دیگری حکومت بعثی و سوسیالیستی قاسم را ساقط کرد.
گفتنی است ـ سرنوشت عبدالکریم قاسم و یاران بلامنازع او در این کودتا، کم شباهت به سرنوشت خاندان سلطنت و نوری سعید نبود ـ یعنی ـ با قاسم هم همان معامله شد و سر بریده او در خیابانها کشانده شد.
سیاستهای عارف چرخش بسیار محسوسی در گرایشهای سیاسی عراق بوجود آورد و نشان داد که متمایل به سیاست ناسیونالیزم عراقی است اما با وجود افسران سوسیالیست، پان عربیست و کمونیست در ارتش، این وضعیت نمی توانست چندان دوام یابد و سرانجام در سال 1966 عبدالسلام عارف در یک سانحه هوایی به قتل رسید و پس از آن عبدالرحمان عارف رئیس جمهوری عراق شد تا آن که در 17 ژوئیه 1968 حکومت عبدالرحمان عارف با یک کودتای بعثی جدید سرنگون شد و عارف توانست در این کودتا خود را به آنکارا رسانده و به ترکیه پناهنده شود.
رهبری این کودتا را احمد حسن البکر با معاونت صدام حسین تکریتی و جمعی از افسران عراقی به عهده داشتند.
کودتاگران در این کودتا اندیشه های جدید بعثی را که آمیخته ای از ناسیونالیزم عربی (پان عربیسم) و سوسیالیزم استالینی بود مطرح ساختند.
بعد از گذشت یک سال از عمر این کودتا، با به قدرت رسیدن صدام حسین تکریتی گرایشات پان عربیستی و سوسیالیزم استالینی رفته رفته آشکار می شد.
همکاری با حزب کمونیست عراق و شرکت دادن برخی از اعضای آن در دولت بعثی و گماردن چند تن از آنان را به پست وزارت، تصور یکی بودن ماهیت واقعی تفکر بعثیها و کمونیزم در افکار عمومی را تقویت می نمود.
البته نباید فراموش کرد ـ که کابینه تنها مجری تصمیمهایی بود که در شورای فرماندهی انقلاب گرفته می شد و در آنجا از کمونیستها خبری نبود ـ بدین ترتیب ـ رهبران عراق تحت لوای «حزب سوسیالیست بعث عرب» امیدوار بودند توجه اعراب را به این فلسفه جلب نمایند که: «سوسیالیزم بعث به صورت ارایه شده در عراق در واقع همان چیزی است که اعراب بدان نیاز دارند» و بر این باور بودند که ـ آنچه ـ حزب بعث سوریه ـ در یک حکومت متفاوت از آن دم می زند، جز گونه نادرستی از سوسیالیزم بعث نیست» ـ بعثی ها در عراق معتقد بودند ـ نظام پارلمانی مفهومی ندارد و جمهوری تنها در قالب شورای فرماندهی انقلاب، مفهوم خود را نمایان می سازد ـ به سخن دیگر ـ حزب بعث اصولاً دموکراسی پارلمان را باور ندارد و معتقد است هیچ حزب بعثی محلی قادر به دست یافتن به قدرت از راه صندوق رأی نیست.
سیاست حزب بعث بر تعلق پست فرماندهی عالی نیروهای مسلح به ریاست جمهوری قرار داشت و در این صورت لزوما رئیس جمهوری باید دارای درجه عالی نظامی باشد.
بر همین اساس پس از درگذشت احمد حسن البکر در 16 ژوئیه 1979 صدام حسین که در آن زمان معاون رئیس جمهور و معاون ریاست شورای فرماندهی انقلاب بود.
حتی بدون داشتن هرگونه پیشینه نظامی گری خود را به درجه سپهبدی منصوب کرده برای آنکه آمادگی لازم را برای بدست گرفتن پست ریاست جمهوری و به همراه آن، پست فرماندهی نیروهای مسلح را عنداللزوم داشته باشد.
با همه درنده خویی های بعثیان در عراق برای ملت آن کشور، همسایگان کشور عراق نیز از تجاوزات بعثیان در آرامش نبودند.
با روی کار آمدن عبدالکریم قاسم در 1961 درست شش روز پس از اعلام استقلال کویت نیروهای عراقی به منظور الحاق کویت به عراق در مرزهای کویت صف آرایی نمودند و تا زمان جنگ خلیج فارس این کشمکش را ادامه می دادند و در سال 1980 و روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایران و با پیش آمدن این استنباط که ایران که به ناتوانی نظامی و دفاعی افتاده است حمله نظامی به خاک ایران را آغاز کردند، جنگی که بعثیان با یاری و حمایت بی دریغ صهیونیستها و غربیها بر ایران تحمیل کردند هشت سال طول کشید و پی آمد آن خسارتهای غیرقابل جبران برای دو کشور ایران و عراق بود.
سرانجام ماجراجوییهای بعثیان منجر به دخالت نیروهای بین المللی به رهبری آمریکا و انگلستان و سرنگونی بعثیان در سال 2003 برابر فروردین 1382 گردید.
ر.ک: ایران سال 5، صص: 31 /19.

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 450

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.