موضوع: محمدرضا سعیدی
متن سند:
موضوع: محمدرضا سعیدی
در تاریخ ۲۱/۳/۴۸ میرخانی ۱ واعظ در مورد مسافرتی که سعیدی شب سه شنبه مورخه ۲۰/۳ به یکی از دهات مجاور ورامین کرده بود از او پرسید وضع روحیه مردم آنجا چطور است؟ سعیدی گفت: یک مشت کارگر خسته هستند. میرخانی گفت: چون حالا موقع کارشان میباشد اینطوریست و مسجد هم ندارند. سعیدی اظهار داشت:گویا شخصی به نام آقای مقدم میخواهد در آنجا مسجد بسازد. میرخانی گفت: در حال حاضر چند نفر برای ساختن مسجد تصمیم گرفتهاند سعی میکنم به آنها کمک بکنم تا مسجد درست بشود. این ده در اطراف پارچین میباشد. میرخانی گفت: چون این ده در سر راه آن دو، سه تا آبادیهای بزرگ قرار دارد میخواهیم یک کاری بکنیم که از همین جا تبلیغ دین شروع شود. سعیدی گفت: قرار شد من همه هفته شبهای سهشنبه به آنجا بروم، ضمناً من از اوضاع پارچین سوال کردم معلوم است آنجا جای مهمی میباشد اگر میشد در پارچین دست پیدا کنیم خیلی خوب بود.۲
میرخانی گفت: حالا این نقطه اولش است، و از او پرسید شما کسی دیگر از رفقایتان را برای اینکار سراغ ندارید؟ سعیدی گفت چند نفری هستند. میرخانی اظهار داشت من به آقای مقدم که صاحب نفوذ و پیمانکار تمام آن راهها میباشد و در همان محل که شما رفته بودید یک تشکیلات دارد و نیز با کدخدای آن در مورد وضع آبادیهای آن ناحیه سئوالاتی خواهم کرد، چون در آن قراء فقط در ایام عاشورا جلسات روضه خوانی تشکیل میشود، شاید ترتیبی بدهیم که از پاییز به بعد جلسات روضه خوانی در آن منطقه برقرار گردد و چند نفری را پیدا بکنیم که آن حدود را اداره بکنند. سعیدی گفت باید به مقدم و کدخدا توصیه کرد هنگامی که ما به آن طرف تردد میکنیم این رانندهها موسیقی نگیرند. میرخانی گفت وقتی شما با آنها رفیق شدید و دین آنها محکم شد، آن وقت رعایت خواهند کرد، قرار شد سعیدی چند هفتهای به آن محل برود و نماز جماعت بخواند تا مردم کم کم به تشکیل جلسات مذهبی رغبت پیدا بکنند. ملاحظات: توضیح رهبر عملیات: قریه پارچین که مورد توجه سعیدی قرار گرفته مرکز کارخانجات ...... ارتش میباشد.ب خیام
توضیحات سند:
۱- آقای میرخانی یکی از علماء فعال تهران در آن دوره بوده است.
۲- آیتالله سعیدی قصد دارد دامنه فعالیت خود را به مناطق اطراف تهران گسترش دهد. منطقه پارچین از آن جهت که دارای کارخانههایی متعلق به ارتش بوده از یک سو، نبودن مسجد و مبلغ مذهبی از سوی دیگر، مورد توجه آقای سعیدی قرار گرفته است. موقعیت محل به گونهای است که مورد توجه ساواک قرار گرفته و عملکرد شهید سعیدی را که قصد داشت مسجدی با کمک اهالی در آن محل بسازد تحت نظر قرار داده است. نامهای که اداره کل سوم در تاریخ ۲/۴/۴۸ در این زمینه به ساواک تهران نوشته و تأکید کرده است که: «با استفاده از کلیه امکانات موجود پیرامون هدف غایی این شخص از انتخاب پارچین و ایجاد مسجد در نزدیکی این آبادی تحقیقات غیر محسوس و دامنه داری معمول دارید» بیانگر همین موضوع است.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی به روایت اسناد ساواک صفحه 291