تاریخ سند: 25 مرداد 1345
متن سند:
بسمالله الحمدلله
به عرض عالی میرساند همان طور که تلفناً چندی پیش تذکر دادم عدهای از آقایان علما و مدرسین حضرت حجتالاسلام آقای شیخ حسینعلی منتظری و حجتالاسلام ربانی و ثقهالاسلام آقای منتظری و حجتالاسلام آقا سید محمدرضا سعیدی و حجتالاسلام سیدنورالدین طالقانی1 هنوز در زندان میباشند و پیوسته علما و مراجع مراجعه نموده و تقاضای آزادی آنها را داشته و حضرتعالی وعده فرموده بودید.
اینک تلگرافی حضرت آیتالله آقای میرسیدعلی بهبهانی 2 که از مراجع میباشند فرمود یک تلگراف هم به بعضی از آقایان محبوسین نمودهاند.
استدعا میکنم بذل لطف نموده با آزادی زندانیانی که در این زمان گرفتار شدهاند از علماء و کسبه این مشکله را حل فرموده و عموم را امیدوار فرمایید و ضمناً عین تلگراف ارسال [میگردد] مقرر فرمایید به نظر آقایان برسانند.
مزید تشکر است.
ادامالله بقائکم
الاحقر عبدالله مسیحالطهرانی
28 ع2 [ربیعالثانی] 86
[25 /5 /1345]
اداره کل سوم
آقای صابری
در پرونده 8 ـ ت ـ ه
توضیحات سند:
1.
آیتالله سیدنورالدین علوی طالقانی: فرزند حجتالاسلام سیدمحیالدین در سال 1301ش در تهران دیده به جهان گشود.
وی خواهرزاده آیتالله سیدمحمود طالقانی بود.
جهت فراگیری علوم اسلامی عازم شهر قم شد و پس از طی مدارج علمی موفق به اخذ مدرک اجتهاد گردید.
پس از آن به تهران آمده و ضمن اقامه جماعت در مسجد امینالسلطان خیابان فردوسی تهران به نشر فرهنگ و معارف اسلامی میپرداخت.
وی در سال 1342 به اتهام چاپ و توزیع اعلامیههای مذهبی توسط فرمانداری نظامی تهران دستگیر و دو ماه زندانی بود.
در سال 1345 مجدداً به اتهام چاپ و توزیع اعلامیه دستگیر و به سه سال و نیم حبس محکوم گردید.
پس از طی دو سال و چهار ماه از محکومیت خود مورد عفو قرار گرفته و آزاد شد.
بار دیگر در خرداد 1351 به اتهام تهیه و توزیع رساله امام خمینی (ره) به سه سال و نیم حبس محکوم و زندانی گردید.
وی در بهمن ماه سال 1368 به رحمت ایزدی پیوست و در کنار قبر پدر مرحومش در قم به خاک سپرده شد.
(یادداشتهای زندان، تدوین مرتضی شریفآبادی، صفحه 137، ناشر موزه عبرت ایران، تابستان 1384 و طالقانی فریادی در سکوت، سیدمحمدحسین میرابوالقاسمی، جلد اول، صفحه 481، شرکت سهامی انتشار)
2.
آیتالله حاج سیدعلی موسوی بهبهانی: از فقیهان برجسته به شمار میرود، در سال 1302 یا 1303 ﻫ ق (1264 ش) در شهر بهبهان قدم به عرصه وجود نهاد.
پدرش، آقا سید محمد بن سید علی، از نوادگان سید عبدالله بلادی بحرینی و از علمای بهبهان بود.
آیتالله سیدعلی موسوی بهبهانی دروس مقدماتی را در بهبهان تا 18 سالگی نزد آقا میرزا محمدحسن بهبهانی، آقا شیخ عبدالرسول بهبهانی، آیتالله آقا سید محمد ناظم الشریعه بهبهانی و علمای دیگر بهبهان فراگرفت.
از آغاز تحصیل آثار نبوغ و استعداد در سیمای وی آشکار بود، به طوری که بارها استادانش این موضوع را یادآور شدند.
وی اواخر سال 1322 ﻫ ق (1283 ش) برای ادامه تحصیل از بهبهان عازم نجف اشرف شد.
6 سال در درس آخوند خراسانی و آیتالله سیدمحمد کاظم یزدی شرکت کرد و سطح عالی فقه و اصول را فراگرفت.
بیشترین استفاده علمی او از محضر آیتالله سید محسن کوهکمری بود.
در سال 1328 ﻫ ق (1289 ش) به بهبهان برگشت و در این شهر ازدواج کرد و به تدریس علوم اسلامی پرداخت و سال بعد عازم عتبات عالیات شد.
بیماری باعث شد که یک سال بیشتر درعراق نماند و به شهر بهبهان برگردد.
وی 7 سال در حوزه علمیه بهبهان به تدریس پرداخت و در سال 1338 ﻫ ق (1298 ش) به درخواست گروهی از شاگردان ممتاز آیتالله سیدمحسن کوهکمری برای سومین بار عازم نجف اشرف شد پس از تهیه منزل، به ایران باز میگردد تا خانواده خود را نیز به نجف ببرد.
همراه همسرش به سوی عراق حرکت میکند، اما بیماری همسرش در رامهرمز که در مسیر راه بهبهان ـ اهواز قرار داشت، سبب شد تا برای معالجه همسرش در آن شهر بماند.
مردم رامهرمز با اصرار از وی خواستند تا در شهرشان اقامت کند و به ارشاد آنها بپردازد.
او برای رفتن به عتبات عالیات استخاره کرد که خوب نیامد، لذا ماندگار شد.
بهبهانی 23 سال (1339 ـ 1362 ﻫ ق/ 1299 تا 1322ش) در رامهرمز، به هدایت مردم پرداخت.
و بیشتر مردم رامهرمز از وی تقلید میکردند.
در سال 1362 ﻫ ق برای چهارمین بار به قصد زیارت ائمه (ع) به عتبات عالیات مشرف میشود و بنا به درخواست آیتاللهالعظمی حسین طباطبایی قمی ـ که مرجع تقلید و رئیس حوزه علمیه کربلا بود ـ در کربلا اقامت گزید.
او 2 سال در حوزه علمیه کربلا به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت و بعد از آن به نجف رفت.
توانایی علمی او چنان بود که یکی از فضلای با سابقه نجفاشرف پس از شرکت در درس او گفت: «چیز عجیبی است! مباحثی که آقای ...
(یکی از فقیهان بزرگ نجفاشرف که استاد بلامنازع آن روز نجف بود) مدتها درباره آن بحث و بررسی نموده است، آقای بهبهانی با مختصر توضیحی و به بهترین وجهی آن را حل کرد.
»
وی در سال 1386 ﻫ ق (1345 ش) برای تغییر آب و هوا به اصفهان میرود.
علما و مردم متدین اصفهان به او پیشنهاد نمودند که در اصفهان اقامت گزیند.
از آن جا که خوزستان به وی احتیاج داشت و سرمای اصفهان در پاییز و زمستان برای وضعیت جسمانی او مناسب نبود، ناگزیر بنا میگذارد که بهار و تابستان را در اصفهان بماند و پاییز و زمستان را در خوزستان.
این برنامه تا آخر عمر ایشان ادامه داشت.
با تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در نیمه دوم سال 1341 روحانیون با این اقدام دولت به شدت مخالفت کردند.
مراجع تقلید قم، امام خمینی (ره)، آیتالله بهبهانی و علمای طراز اول کشور با صدور اعلامیه و سخنرانی، به مخالفت با این طرح برخاستند.
بعد از مدتها که مبارزات روحانیون و مردم اوج گرفت، رژیم پهلوی طرح انجمنهای ایالتی و ولایتی را لغو کرد.
در تاریخ 2 /1 /1342 (مطابق با 25 شوال، سالروز شهادت امام صادق علیهالسلام) مزدوران رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه حمله کردند، که منجر به زخمی شدن و شهادت شماری از طلاب گردید.
اعلامیههای زیادی از سوی مراجع تقلید در محکومیت اقدام رژیم صادر گردید.
آیتالله بهبهانی نیز به این عمل اعتراض کرد.
پس از دستگیری امام خمینی در سال 1432، شماری از علمای شهرستانها به عنوان اعتراض به دستگیری امام خمینی، در تهران اجتماع کردند.
آیتالله بهبهانی نیز در این اجتماع شرکت داشت.
چون وی مورد احترام خاص مراجع و روحانیون بود، جلسات زیادی از طرف مراجع و علما، در منزل محل سکونت ایشان تشکیل شد.
ایشان بیش از نیم قرن تدریس میکردند و شاگردان فراوانی در حوزههای علمیه بهبهان، رامهرمز، کربلا، نجف، اهواز و اصفهان تربیت کردند که به برخی از آنان اشاره میکنیم:
حجتالاسلام آقا سید محمدرضا شفیعی دزفولی نویسنده مصباحالهدایه، اتمامالحجه تنزیه سیدانبیاء و فضایح الصوفیه، علامه سیدعباس حسینی کاشانی نویسنده حدائقالانس، منهاجالجنان و احسنالجزاء، جواد تارا استاد دانشگاه تهران و نویسنده خداشناسی یا رشد حکمت در اسلام، حجتالاسلام شیخ ناصر حمادی نویسنده صفایا العقول فی علمالاصول و مرآتالواقع، حاج شیخ علی محمدابن العلم نویسنده منتخبات ابنالعلم، حجتالاسلام حاج سید محمدکاظم آلطیب، حاج سیدمحمد بن سید نعمتالله جزایری نویسنده نابغه فقه و حدیث (شرح حال سید نعمتالله الجزایری)، تذکره شوشتر و شجریه نوریه
تألیفات او عبارت است از:
1ـ مصباحالهدایه فیاثباتالولایه: این کتاب که نخستین و مشهورترین اثر وی میباشد، درباره 40 آیه درباره شایستگی ائمه طاهرین برای زمامداری جامعه اسلامی و نقل چهل حدیث در تفسیر آنها از طریق شیعه و سنی است.
این کتاب تاکنون دوبار به فارسی ترجمه شده است.
سید محمدرضا شفیعی دزفولی آن را با نام «مفتاحالعنایه فیترجمه مصباح الهدایه» و علی دوانی با نام «فروغ هدایت» ترجمه کرده است.
2ـ القواعد الکلیه فیمایبتنی علیه کثیر من معضلات مسائل الفقه و الاصول: جلد اول این کتاب در سال 1374 ﻫ ق (1334 ق) در تهران انتشار یافت.
3ـ «الاشتقاق» یا «کشفالاستار عنوجه الاسرار المودعه فیالروایه الشریفه»: درباره حدیث معروف ابوالاسود دئلی راجع به مبدأ علم نحو و ادبیات زبان عربی به نقل از حضرت علی (ع) میباشد که در سال 1381 ﻫ ق (1340 ش) در تهران چاپ شد.
4ـ اساس النحو: این کتاب در علم شناخت مبانی زبان عربی و به سبکی کاملاً نو، مباحث گوناگون ادبیات عرب و علم نحو را مورد بحث و بررسی قرار داده و اشتباهات دانشمندان این علم را روشن ساخته و در سال 1385 ﻫ ق (1344 ش) در تهران منتشر شده است.
5ـ حاشیه عروۀالوثقی: در سال 1390 ﻫ ق (1349 ش) در قم چاپ شد.
6ـ بیست پرسش و پاسخ آن: این کتاب مشتمل بر مسائل مختلف اعتقادی است و در سال 1390 ﻫ ق (1349 ش) در قم چاپ شد.
7ـ التوحیدالفائق فیمعرفۀ الخالق: این کتاب درباره کلام و حکمت الهی است و در سال 1380 ﻫ ق (1339 ش) تجدید چاپ شد.
8ـ مقالات حول مباحث الالفاظ: درباره علم اصول است و جلد اول آن در سال 1335 ﻫ ق (1296 ش) در تهران چاپ شد.
آیتالله سیدعلی موسوی بهبهانی در شب 18 ذیالعقده سال 1395 ﻫ ق(1 /9 /1354ش).
در 92 سالگی چشم از جهان فروبست.
در اندک زمانی خبر رحلت ایشان به سراسر ایران رسید و مردم از شهرهای مختلف در مراسم تشییع جنازه او در اهواز شرکت کردند.
این مراسم چنان با عظمت برگزار شد که تعداد شرکتکنندگان را حدود یک صد هزار نفر تخمین زدهاند.
جسد مطهرش در قسمتی از دارالعلمی که خود بنا نهاده بود و وصیت نموده بود که در آنجا دفن شود، به خاک سپرده شد.
اکنون مرقد وی زیارتگاه مردم است.
(گلشن ابرار، جمعی از پژوهشگران حوزۀ علمیه قم، جلد سوم، صفحه 376 تا 378، چاپ دوم، سال 1385)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 350