تاریخ سند: 8 مهر 1357
موضوع: نماز جمعه و سخنرانی شیخ محمد حسین موحدی
متن سند:
از: 8 ﻫ 1 تاریخ:8 /7 /1357
به: 312 شماره: 10496
موضوع: نماز جمعه و سخنرانی شیخ محمد حسین موحدی
در مورخه 7 /7 /57 حدود ساعت 1100 نامبرده بالا در مجلسی که هر روز جمعه در مسجد جامع کرمان ترتیب مییابد در بالای منبر سخنرانی و مطالبی پیرامون اینکه روز یکشنبه 9 /7 /57 تعطیل عمومی میباشد عنوان و گفته است که از بالا دستور داده شده و این بخاطر آنکه دور خانه مرجع را در عراق محاصره کرده اند و مسلماً اینکار را حسن البکر نکرده و تحریک شده اند که چنین عملی را انجام دهند و سراسر ایران تعطیل عمومی میباشد و تمام مراجع متفقاً اعلامیه داده اند1 سپس مشارالیه در مورد اینکه عده ای میخواهند تفرقه بین مردم بیاندازند اظهار داشته از من نوعی موحدی به تو ای دانشجو و به تو ای بازاری اگر چیزی گفتند بیائید با ما در میان بگذارید اینها همه شایعاتی است که میخواهند تفرقه بیاندازند. ضمناً در خلال سخنرانی موحدی توسط منصوری مفسر قرآن مسجد جامع تلگرافی که گویا جوابیه شریعتمداری به دانشجویان و ایرانیان مقیم کشورهای کانادا، آمریکا و اروپا بوده قرائت شده که مفاد آن در تکذیب موضوع سازش و توافق شریعتمداری با دولت آقای شریف امامی2 نخست وزیر بوده و با [ناخوانا] فرزندان اولاَ علاقه بدین تبریک میگویند ثانیاً ما هیچ گونه مذاکره ای و آشتی با کسی نداریم و تمام این شایعات بی اساس است بعد از سخنرانی موحدی و قرائت تلگراف شریعتمداری شیخ علی اصغر صالحی امام جمعه ضمن خواندن خطبه نماز جمعه نماز مذکور را برگزار و اغلب وعاظ کرمان از جمله سید یحیی جعفری سید احمد مهدوی(فخر) شیخ عباس فقیه، شیخ عباس حقیقی و جمعیتی حدود 3000 نفر حضور داشتند بعد از خاتمه نماز عده ای از افراد شرکت کننده که دو نفر از آنان به نامهای قاسم (محمدرضا) اسدی خانوکی آموزگار و محمد حسن مشارزاده مهرابی فرزند محمد دانشجوی مدیریت کرمان شناخته شده اند و شعارهائی بدین شرح (از خون خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم یا مرگ یا خمینی، تخت و تاج پهلوی ویران شود، تا خمینی وارد ایران شود) ضمناً در برنامه روز مذکور برادران عقابیان به نامهای محمد حسین و محمد مهدی نیز شرکت داشتند سپس از طرف چند نفر که شناخته نشده اند چند کارتن از توضیحالمسائل به همراه تعدادی نوار و عکس خمینی را فروخته اند که توضیحالمسائل جلدی 250 ریال و عکسها قطعه ای 20 ریال به فروش رفته است ضمناً در مسجد جامع شایع بوده است که شریعتمداری اعلامیه در قم منتشر نموده و هنوز به کرمان نرسیده که در آن تعطیل روز یکشنبه 9 /7 /57 را آخرین تعطیل اعلام کرده و گفته شده امکان دارد بعد از این سیستم و نحوه اعتصاب و اقدامات روحانیون دگرگون شود همچنین ضمن مذاکره ای که دو نفر ناشناس در مسجد داشته اند عنوان گردیده تمام پیشنمازان تهران به قم رفته اند و از شریعتمداری درخواست کرده اند که برای مدت یکماه اعتصاب و تعطیل عمومی ادامه یابد که یا اینطرفی شود و یا آنطرفی که آیت اله شریعتمداری خواسته آنان را نپذیرفته و به همین علت وعاظ مذکور و مردم شریعتمداری را فردی میانهرو3 و تا حدی موافق با دولت قلمداد نموده اند.
نظریه یکشنبه: خبر صحت دارد. ضمناً شیخ محمدحسین موحدی از طرفداران خمینی معرفی شده است که با توافق هایی که اغلب با سیدیحیی جعفری دارند زمینه برگزاری اینگونه مجالس را فراهم مینمایند و شایع است که محمدحسین عقابیان در خفا وعاظ و افراد متظاهر را از نظر مالی تقویت مینماید و در اکثر مجالس مذهبی تاکنون حضور داشته است. مؤلف
نظریه سه شنبه: با توجه به صداقت منبع گزارش فوق به احتمال قوی صحت دارد. تعاون
نظریه چهارشنبه: نظریه سه شنبه مورد تایید است. آسای
نظریه 8ﻫ : نظریه چهارشنبه تایید میگردد-%
توضیحات سند:
1. متن اعلامیه آیات ثلاث در این خصوص به شرح زیر است
بسمالله الرحمن الرحیم
بهطوری که عموم مردم اطلاع دارند که حکومت عراق و برخلاف قوانین حقوق بشر حضرت آیتالله خمینی دامت برکاته را تحت فشار و محاصره قرار داده که طبق اخبار واصله ایشان ناچار به ترک عراق و عزیمت به کویت شدهاند و دولت کویت هم از پذیرفتن ایشان خودداری نمود. این پیشآمد و عدم اطلاع از وضع معظمله موجب نگرانی فوقالعاده ملت مسلمان به خصوص شیعیان و جامعه روحانیت گردید جای بسی تعجب و تأسف است که دولت عراق تا چندی قبل از هرگونه حمله تحریکآمیز به حکومت ایران خودداری نمیکرد اکنون به عذر عدم مداخله در امور داخلی کشور دیگر که از اظهار رأی و اعلام نظر یکی از مراجع جلوگیری مینمایند بدیهی است ملت مسلمان و مردم جهان این اقدامات را مانند اقدامات دیگر دولت کنونی عراق علیه حوزه علمیه بزرگ نجف اشرف و مقامات برجسته روحانی جز به دستور استعمار و مخالفین اسلام نداشته و عواقب آن وخیم و نابخشودنی میشمارد ما این عملیات حکومت عراق و فشارهائی که بر یکی از رهبران دینی جهت ارضای مقامات غیر ملی ایران مینماید محکوم میکنیم. و آن را اهانت به تمام مسلمین و زعمای فکری آنها میدانیم معلوم است که عکسالعمل این عملیات در تمام مجامع آزادیخواه دنیا و طرفداران حقوق بشر تنفر و اعتراض نخواهد بود همگی حکومت عراق [را] که با این عمل و اعملا سابق [سابقه] خود پشتیبانی از استعمار را به عهده گرفته است محکوم خواهند نمود و به حکومت ایران اعلام میکنیم که اگر در این عمل و سلب آزادی از ایشان که توهین مستقیم به ملت ایران و جامعه روحانیت و تشییع است با دولت عراق تبانی ندارد رسماً عدم رضایت خود را از عمل دولت عراق اعلام نماید و ملت مسلمان هم باید بداند که جامعه روحانیت مجاهدات خود را در راه پیشرفت مقاصد دینی تعقیب چنانچه با همه فشارها و کشتارها و تضییقاتی که از طرف هیئت حاکمه ایران شده و حتی به منزل بعضی از مراجع تجاوز و جمعی را مقتول و مجروح کردند آنها را از راه خود باز نمیدارد و به یاری خداوند متعال به وظایف دینی خود عمل خواهند نمود. و ماالنصر الا من عندالله خداوند متعال عموم مسلمانان را از شر اجانب محفوظ و دست دشمنان را از بلاد اسلام قطع فرماید.
سوم شهریور ذیقعدهالحرام 1398 ـ 14 /7 /57
سید کاظم شریعتمداری ـ مهر و امضاء
شهابالدین حسینی المرعشی نجفی ـ مهر و امضاء
محمدرضا الموسوی الگلپایگانی ـ مهر و امضاء
2. جعفر شریف امامی، فرزند محمدحسین نظامالاسلام در 27 خرداد 1291 ﻫ ش در تهران متولد شد. جعفر شریفامامى تحصیلات متوسطه را در تهران به پایان رسانید و براى ادامهی تحصیل به سوئد و آلمان رفت و در این کشور آخرین مدرک تحصیلى خود را در رشتهی برق کسب کرد. او در ایران، در راهآهن دولتى شاغل بود و به معاونت این سازمان رسید. در سال 1324 مدیرعاملى بنگاه آبیارى، در تیر و اسفند 1329 در دولت رزمآرا وزارت راه و در دولت سپهبد فضلالله زاهدى مدیریت عامل سازمان برنامه را به دست گرفت و در سال 1333 به سناتورى تهران انتخاب شد. شریفامامى در دولت دکتر منوچهر اقبال وزیر صنایع و معادن شد و در شهریور 1339به نخستوزیرى رسید. دولت مستعجل شریفامامى ثمرهی یک دوره تنشهاى جدى در روابط ایران و آمریکا بود. تشدید فعالیت جناحهاى وابسته به «حزب دموکرات» آمریکا در ایران به اعتصاب معلمین و شهادت دکتر ابوالحسن خانعلى و سرانجام سقوط دولت شریف امامى در اردیبهشت 1340 انجامید. او در سال 1342 مقام ریاست مجلس سنا را به دست گرفت و تا آستانهی انقلاب اسلامى ایران، به مدت 15 سال، در این سمت بود.
جعفر شریفامامى در مرداد 1346 به ریاست مجلس مؤسسان سوم رسید که وظیفه داشت نیابت سلطنت فرح پهلوى را تسجیل کند. با آغاز امواج انقلاب اسلامى ایران، محمدرضا پهلوى در یکى از واپسین تلاشهاى خود به فراماسونرى و استاد اعظم آن، جعفر شریفامامى متوسل شد و وى را در نقش دیرینش، به عنوان محور تفاهم و «آشتى» سیاستهاى بیگانهی مؤثر در ایران به صدارت رسانید. باید افزود که برخلاف تصور شاه، هر چند شریفامامى طى دوران «شیخوخیت» خود، به عنوان سمبل «آشتى» و «تفاهم» کانونهاى قدرت بیگانه وجههاى اندوخته بود و لذا مىتوانست نمادى از «آشتى بینالمللى» به شمار رود، ولى او هیچ گاه نتوانست در سطح مردم به عنوان یک چهرهی «وجیه الملّه» مطرح شود. جعفر شریفامامى در تاریخ 14 /8 /1357 از صدارت استعفا داد و جاى خود را به دولت نظامى ارتشبد غلامرضا ازهارى سپرد.
شریف امامی ثروت زیادى در دوران حیات خویش اندوخت. احمد شیبانى ـ از نزدیکانش ـ به فردوست اطلاع داده است که هنگام خروج از ایران زمان انقلاب 17 میلیون دلار به حساب خود در خارج ریخته بود. شریف امامى از مهرههاى واسط و محلل به شمار مىرفت که در شرایط بحرانى از او استفاده مىشد. یک بار پس از علاء و قبل از امینى و در سال 1349 و بار دیگر در اواخر عمر رژیم در سال 57 به سمت نخست وزیرى رسید که نهایتا با وقوع حادثهی 17 شهریور در زمان صدارت وى، او نیز از صحنه کنار رفت.
وى از دوران جوانى عضو تشکیلات ماسونى بود و در تشکیلات ماسونى، به استاد اعظمى رسید و از چهرههاى وابسته به سیاست غرب بود و پس از پیروزى انقلاب اسلامى، به انگلیس پناهنده شد و در سال 1378 در آمریکا درگذشت.
رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، کتاب هفدهم، جعفر شریف امامی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1385
3. اصل: میانرو
منبع:
کتاب
آیتالله سید یحیی جعفری به روایت اسناد ساواک صفحه 285