تاریخ سند: 30 بهمن 1348
موضوع : اعلامیه علیه وزیر آموزش و پرورش
متن سند:
به : 322
از : 20 ه 7 شماره : 4064
تعداد دو پاکت محتوی اعلامیه علیه وزیر آموزش و پرورش به آدرسهای
آیت الله خوانساری1 و آقای فلسفی2 واعظ ارسال گردیده که از توزیع آن
جلوگیری و عینا جهت اطلاع به پیوست تقدیم می گردد.
متن اعلامیه به شرح زیر
است :
در کشور عراق سارقین و
آدمکش ها و دشمنان
پیغمبر اسلام و امام زمان با
کودتا و قتل و جنایت
حکومت را در تصرف
دارند، در ایران بهائیان بدون
کودتا فرهنگ اسلامی را
بدست یک زن بهایی و یک
ژنرال بهایی شوهر او اشغال
کرده اند.
آیا پادشاه پیرو
مذهب امام جعفر صادق و
حامی قرآن می داند و یا
نمی داند؟ اگر به او گفته اند به
وطن خود و به دین خود و به
سلطان خود خیانت روا داشته اید، (چون دین صدا ندارد) نقل از نامه آیت الله
لواسانی3.
محترما به استحضار می رساند 30 /11 /48
رونوشت گزارش خبری مزبور به انضمام یک برگ اعلامیه مذکور به بخش 316 ارسال گردد
در پرونده 64124 به نام خانم وزیر آموزش و پرورش بایگانی شود طلوع شمس 26 /12 /48
یک نسخه از اطلاعیه و اعلامیه قبلاً به بخش 321 واصل گردید
لذا عینا اعاده می گردد.
از طرف رئیس بخش 321 رنجبر از طرف رئیس بخش 332 ـ نادری جم
توضیحات سند:
1ـ مرحوم آیت الله سید احمد
خوانساری که مدت بیش از سه
دهه یکی از مراجع متنفذ ساکن
تهران بود.
وی پس از تحصیل
در حوزه های علمیه قم و نجف و
در پی چندین سال تدریس در
حوزه علمیه قم بنا به درخواست
گروهی از بازاریان و مردم
تهران از آیت الله العظمی
بروجردی، در سال 1329
طلاب اشتغال یافت.
(ر.ک : آثار الحجۀ، جلد دوم،
صص 242 ـ 240) ایشان که از
مراتب بالای علمی و نفوذ در
بین روحانیون و مردم تهران
برخوردار بود در مراحل آغاز
این نهضت ایشان به مرور شیوه
میانه روی و سکوت را در پیش
گرفت و به دلیل جایگاه علمی و
اجتماعی خاص خود بیش از
پیش مورد توجه و ارتباط
مقامات بالای رژیم شاه واقع
شد.
در خرداد ماه 1349 پس از
فوت آیت اللّه سید محسن حکیم
شاه برای جلوگیری از مرجعیت
عامّه و جهانی حضرت امام
خمینی و تحمیل مراجعی که
موافق و یا حداقل غیر مخالف با
رژیم وی باشند، به اقداماتی
دست زد.
از جمله رسما از طرف
شاه برای سید آقای کاظم
شریعتمداری (ر.ک پانوشت
روز شمار) و آیت اللّه سید
احمد خوانساری تلگراف تسلیت
صادر گردید و در رسانه ها منتشر
شد.
مرحوم خوانساری متأسفانه
همچون مرحوم شریعتمداری
تلگراف شاه را با تعابیر تجلیل از
شاه و آرزوی توفیق مقام سلطنت
در تقویت دین اسلام پاسخ گفت.
انجمن اسلامی و دانشجویان در
امریکا و کانادا روحانیون انقلاب
نجف در واکنش به این اقدام
اطلاعیه هایی صادر نمودند و به
تدریج حسن شهرت سیاسی
مرحوم خوانساری در بین مردم
لطمات جدی خورد.
حضرت امام
(ره) در جلسه ای خصوصی در
این باره فرموده بود : «این کار
آقایان یکی از ثمرات مبارزات
ملت مسلمان ایران را به مخاطره
افکنده است.
و بیم آن می رود
این گونه ارتباطات، تکرار
شود.
» (ر.ک : نهضت امام
خمینی، جلد دوم، صص 561 ـ
551) در طول سالهای پیش از
پیروزی انقلاب، بطور مستقیم و
غیر مستقیم مرحوم خوانساری...
از وابستگی کامل و تمام عیار به
رژیم شاه اجتناب ورزید.
با
پرهیز از دخالت در امور سیاسی
صرفا به فعالیتهای علمی و
اجتماعی خود ادامه داد و با توجه
به کهولت سن (80 سالگی در
1349) بیشتر گوشه انزوا گزید.
وی در سال 1362 در سن 94
سالگی رحلت نمود.
و حضرت
امام خمینی (ره) با بزرگواری و
قدرشناسی نسبت به مراتب
بالای علمی و تقوای فردی وی
پیام تسلیت صادر فرمود.
در
قسمتی از پیام امام (ره) چنین
آمده است : «خبر رحلت مرحوم
مغفور آیت الله خوانساری رحمت
اللّه علیه موجب تأسف و تأثر
گردید.
این عالم جلیل بزرگوار و
مرجع معظم که پیوسته در
حوزه های علمیه و مجامع متدینه
مقام رفیع و بلندی داشت و عمر
شریف خود را در راه تدریس و
تربیت و علم و عمل به پایان
رساند، حق بزرگی بر حوزه ها
دارد...
.
از خداوند تعالی برای
ایشان رحمت و مغفرت و برای
علمای اعلام و حوزه های علمیه
صبر و اجر خواستارم.
» [صحیفه
نور، جلد 19، ص 89]
2ـ نابغه سخنوران، حجت الاسلام
والمسلمین حاج شیخ محمد تقی
فلسفی فرزند علاّمه شیخ
محمدرضا تنکابنی در سال
1288 شمسی در تهران متولّد
شد.
پس از طی مقدمات و
ادبیات و سطوح و معقول و فلسفه
در تهران و قم، روش نوینی را
در وعظ پایه گذاری کرد و تحول
عمیقی را در فن سخنرانی به
وجود آورد.
روایات پیامبر
(صلّی اللّه و علیه و آله) و ائمه
(علیهم السّلام) را با منطق علمی
روز تشریح و توضیح می نمود.
در زمان حضرت آیه اللّه العظمی
بروجردی دهه آخر ماه صفر را در
منزل ایشان به سخنرانی
می پرداخت.
وی مورد توجه کلیه
مراجع تقلید گذشته و حال بوده و
آثار و تألیفاتی گرانقدر از جمله
کتاب کودک در دو جلد، کتاب
جوان در دو جلد و آیه الکرسی را
به رشته تحریر درآورده است.
آقای فلسفی در طول دوران
مبارزات مردم ایران با
سخنرانی های خود به افشای
چهره کریه رژیم ستمشاهی
می پرداخت و از یاران حضرت
امام خمینی (سلام اللّه علیه)
محسوب می شد.
پس از پیروزی
انقلاب اسلامی نیز علیرغم کبر
سن همچنان در سنگر تبلیغ به
ادای وظیفه مشغول بود و
سرانجام در سال 1377 شمسی
در جوار رحمت حق جای گرفت.
3ـ مرحوم آیت الله سید محمد
صادق لواسانی، عالم برجسته و
«وکیل و نماینده تام الاختیار»
حضرت امام خمینی (ره) در
تهران برای مدت نزدیک به سه
دهه.
ایشان در طول تحصیل در
حوزه علمیه قم و در ابتدای
جوانی با امام خمینی هم حجره
شد و دوستی صمیمانه آن دو 70
سال استمرار یافت.
وی پس از
اتمام تحصیلات، علاوه بر
تدریس در حوزه علمیه قم مدتی
نیز تولیت و مدیریت مدارس
فیضیه و دارالشفاء را بر عهده
داشت.
در اواسط دهه بیست
شمسی به تهران عزیمت نمود.
و
تا زمان رحلت، در این شهر به
فعالیتهای دینی و اجتماعی
اشتغال داشت.
(ر.ک : آثار
الحجۀ، جلد دوم، ص 256 و
گنجینه دانشمندان، ج 4، صص
552 ـ 550) به دلیل علاقه و
اعتقاد استثنایی و منحصر بفرد
حضرت امام خمینی (ره) به آیت
اللّه لواسانی، با آغاز دوران
مرجعت امام در ابتدای دهه چهل،
ایشان بعنوان وکیل و نماینده تام
الاختیار امام در تهران تعیین شد.
وی در دوران مبارزات و از
آغاز نهضت، از حامیان صدیق و
استوار حضرت امام (ره) بود و
در دوران تبعید امام، در زنده
نگهداشتن نام و راه امام و تداوم
پیوند روحانیت با ایشان نقش
مهمی ایفا می نمود.
آیت اله
لواسانی همواره تحت فشار و
مزاحمتهای عوامل رژیم شاه
قرار داشت و از جمله یکبار در
سال 1351 دستگیر و مدتی
بازداشت شد، و بار دیگر در سال
1353 بازداشت و این بار برای
مدت سه سال از تهران
تبعید گشت.
(ر.ک : نهضت
روحانیون ایران، جلد 6، صص
202 ـ 199) پس از پیروزی
انقلاب اسلامی پیوند و ارتباط
نزدیک ایشان با حضرت امام
برقرار بود تا آنجا که معمولاً
هفته ای یکبار با امام دیدار و
ملاقات می نمود.
مرحوم آیت
اللّه سید محمد صادق لواسانی
پس از رحلت حضرت امام
خمینی (ره) در سال 1368،
فقدان دوست دیرین خود را
چندان تاب نیاورد و در سال
1369 در سن 85 سالگی رحلت
نمود.
منبع:
کتاب
زنان دربار به روایت اسناد ساواک - فرخ روی پارسای صفحه 163
