صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 14 فروردین 1344


متن سند:

از : مشهد به : تهران شماره : 114 شماره های عطفی1 2104 /321 ـ 12 /1 /44 چهل و هشت ساعت است که مرتبا با میلانی مشغول مذاکره و آماده نمودن وی جهت ملاقات هستم تنها ترس وی بر ملا شدن ملاقات او است و اظهار می دارد سه چهار سال وسیله سید جلال تهرانی2 و سپهبد عزیزی به من این پیشنهاد می شود ولی نپذیرفتم زیرا احساس کردم که اگر این ملاقات علنی شود بهانه به دست اکثر علمای مخالف از قبیل قمی و مرعشی خواهد داد و تبلیغات مضره بر علیه ام [من ]خواهد شد و از طرفی نخواهم توانست از فعالیت های مخالفین و اجنبی ها که اکنون همه نوع صحبتی با من می کنند به نفع اعلیحضرت و مملکت استفاده نمایم اکنون من مورد اعتماد آنها هستم ولی اگر بفهمند من با شما نزدیکم دیگر استفاده ای از این نظر نمی توانید بکنید و اما من اکراهی ندارم که با اعلیحضرت که مورد احترام من بوده و به معظم له معتقدم ملاقات کنم به ایشان قول داده شد که زمینه ملاقات را نصف شب و دور از هر نوع دید صورت خواهم داد.
جواب قطعی را به روز یکشنبه موکول نموده لازم است به استحضار برساند با او هم به صورت تحبیب و هم به صورت تهدید مذاکره شده و حتی به او گفتم اگر حاضر به ملاقات نباشد بایستی از مشهد برود و منبعد هیچگونه انتظار چشم پوشی از دستگاه نبایستی داشته باشد و حتی پرونده پسرش به جریان خواهد افتاد.
ملاقات فردا متعاقبا به عرض خواهد رسانید.
در پایان به استحضار می رساند در مرکز به حضور تیمسار ریاست شرفیاب بودم به عرض رسانیدم که این شخص خیلی زرنگ و ملون و مرتجع است و قرار بر این شد وقتی که صد در صد اطمینان حاصل شد که نامبرده حاضر به ملاقات است گزارش نمایم و مراتب از شرف عرض بگذرد به همین دلیل هم تیمسار ریاست طی تلگراف شماره 6847 /316 ـ 24 /12 /43 ابلاغ فرمودند چنان چه صد در صد اطمینان دارید گزارش نمائید که مراتب طی شماره 706 ـ 27 /12 /43 به عرض رسید حال که تیمسار صلاح دانسته اند قبلاً مراتب به شرف عرض برسد اینجانب تمام هم و کوشش شبانه روزی را صرف این کار خواهم نمود که منویات عالی به صورت عمل در آید1 این ساعت زمینه آماده است.
سرتیپ بهرامی در پرونده مربوط بایگانی شود.
19 /4 این پرونده در تاریخ 14 /4 از دفتر تیمسار ریاست اخذ گردید 14 /4 بخش 321 داده شود.
16 /4

توضیحات سند:

1 ـ در پرونده انفرادی آیت الله میلانی در اسناد ساواک به نامه معطوفی مزبور دسترسی حاصل نگردید.
2 ـ سید جلال تهرانی فرزند حاج میرزا سید علی شیخ الاسلام بود وی در صحنه سیاسی ایران پس از سالهای جنگ جهانی دوم نقشهایی ایفا کرد.
او در سنین جوانی به تحصیل علوم دینی پرداخت ولی از کسوت روحانی به در آمد و به بلژیک و فرانسه رفت و در نجوم فارغ التحصیل شد و به تدریس در کالج نجوم بروکسل مشغول شد.
وی هم عضو مؤسس و دایمی آکادمی بین المللی تاریخ علوم بود و هم عضو دائمی جامعه منجمان فرانسه.
در تهران در دومین کابینه قوام السلطنه پس از شهریور 1320، وزیر مشاور شد.
در سالهای بعد، وزیر پست و تلگراف بود و سپس به مجلس سنا رفت تا آنکه از سوی دکتر مصدق به استانداری خراسان و نیابت تولیت آستان قدس رضوی رسید و از آنجا به سفارت ایران در بلژیک منصوب شد.
پس از کودتای 28 مرداد 1332، دو سه سالی به تحقیق مشغول بود تا آنکه بار دیگر به عنوان سناتور انتصابی آذربایجان شرقی برگزیده شد.
وی در آخرین روزهای رژیم پهلوی به عنوان رئیس شورای سلطنت، شرایط را برای خروج شاه از ایران فراهم آورد و پس از چندی برای دیدار با حضرت امام به پاریس رفت.
در آنجا پس از استعفاء از ریاست شورای سلطنت و غیر قانونی خواندن آن شورا، موفق به دیدار رهبر انقلاب در نوفل لوشاتو شد و از آن پس در خانه خود در ورسای مسکن گرفت و تا لحظه مرگ به ایران برنگشت.
سید جلال وصیت کرد که پس از پایان زندگی جنازه او را به ایران آورده و در قبری که هنگام تولیت آستان قدس در کنار مقبره مادرش خریداری کرده بود دفن کنند.
1ـ همانطور که در این سند ملاحظه می فرمایید، رئیس ساواک خراسان به ساواک مرکز اعلام می کند : «چهل و هشت ساعت است که مرتبا با میلانی مشغول مذاکره...
» عناصر ساواک با به کارگیری همه شیوه های ممکن، سعی داشتند، نظر آیت الله میلانی را در خصوص ملاقات با شاه فراهم نمایند، که البته برخوردهای قولی و عملی ایشان که بعضا نشان دهنده استفاده معظم له از صنعت «توریه» و «تعریض» و احیانا «طفره» و مجادله در گفتار، سبب شده بود، تا عناصر ساواک، همواره از سوی ایشان در بیم و امید و حالاتی از جنگ روانی قرار گرفته باشند، و همین برخوردها موجبات ضعف و ناتوانی رؤسای ساواک را در تأمین طرح های دربار و شخص محمدرضا پهلوی مبنی بر جلب نظر آیت الله میلانی را برای ملاقات با شاه فراهم آورده بود توضیح بیشتر را لطفا در سند 23 /1 /44ـ132 نگاه کنید.

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 301

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.