صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اجتماع در باغ آقای فرود

تاریخ سند: 8 مهر 1340


موضوع: اجتماع در باغ آقای فرود


متن سند:

شماره: 3499 ط س ت ساعت 0800 روز جمعه 7 /7 /40 در باغ آقای فرود ابتد مشاهده شد که در حدود 50 نفر اجتماع نموده بودند و بعد اتوبوس شماره 8415 و 18046 و 18429 متعلق به شرکت اتوتوکل مملو از جمعیت از قبیل کارگر و غیره جلو باغ آمده و پس از پیاده شدن وارد باغ گردیدند و بعد در ساعت 0825 فولکس واگن شماره 655840ط با چند نفر سرنشین جلو باغ توقف و آنها هم به باغ رفته و پس از چند دقیقه اتوبوس های شماره 18410 و 51 و 619 و 12 و 70 شرکت اتوتوکل عده ای دیگر را آوردند و بعد در ساعت 0835 آقای اسداله رشیدیان با اتومبیل خود وارد شد سپس اتوبوس شماره 18592 به تصدی آقای زیداله که یک کارخانه نانوایی در جوادیه دارد به اتفاق عده ای از اهالی جوادیه وارد شد و پس از آن کارگران اخراجی کارخانه سیمان برای شکایت توسط اتوبوس شماره 18416 آمدند.
آنها هم به باغ هدایت شدند بعد در ساعت 0920 آقای عبداله الهیاری به اتفاق عده ای از سر نامه رسانان اداره کل پست تهران که روز قبل اسم نویسی کرده بودند وارد باغ شد بعد آقای معرفت در ساعت 0940 با عده ای از جمله آقای ملکی و هاشمی و فرامرزی و عده دیگری از فرهنگیان وارد شدند بعد آقای سیدیوسف هاشمی وارد شدند و با عده کارگران طرف جنوب باغ نشسته بودند احوالپرسی کردند بعد در ساعت 0940 بود که باغ مملو از جمیعت بود بلندگو به راه افتاد و آقای حداد پشت بلندگو قرار گرفت اول راجع به بازار و بعد تعطیل کارخانه ها که روزبروز باعث بدبختی کارگران می شود و بعد راجع به قانون اساسی که باید احترام گذاشت دولت آن را زیر پا گذاشته صحبت نمود.
سپس جمعیت به سلامتی اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و آقایان کف زدند بعد بلافاصله در ساعت 0950 آقای پرتوی پشت میکروفن قرار گرفت و گفت من معلم تاریخ هستم البته من وظیفه داشتم که راجع به فرهنگ و بهداشت صحبت کنم ولی می بینم مسایلی هست که فرهنگ و بهداشت در مقابل آن مسایل خیلی مهمتر از فرهنگ می باشد.
بعد راجع به قانون اساسی صحبت کرده گفت قانون اساسی داریم بزرگان ما در راه آزادی خون هایی داده بودند.
از خودگذشتگی کرده اند تا نهالی کاشته اند ولی ما برخلاف آنها آن را از بین برده ایم بعد از مکارم اخلاق صحبت کرد.
نامبرده گفت یک حق داریم یک تکلیف.
حق مال ما است و تکلیف مال دولت است دولت باید در هرکاری از ملتش کسب تکلیف کند و ما هم حق داریم که با دولت در هر کار تشریک مساعی کنیم اما متأسفانه آقای دکتر امینی تمام آنها را زیر پا گذاشته است.
بعد گفتند ما مشروطیت داریم آن را دکتر امینی تعطیل کرده است و بعد یک مثال آورد که پیرمردی نزد دکتر رفت و گفت سرم درد می کند دکتر گفت علامت پیری است.
هر چه گفت دکتر مال پیری است حالا صحبت دکتر امینی شده است و ملت فقط برای حرف زدن او را مشاهده کرده است.
صحبت نامبرده در ساعت 1020 خاتمه یافت و بلافاصله آقای رشیدیان پشت میکروفن قرار گرفت ابتدا یک جزوه از برنامه کار آقای دکتر امینی که قبل از وزارت چاپ شده بود در دست داشت گفت این را یک دانشجوی دانشگاه به من داده است که در اینجا مطرح کنم و ممکن است آقای دانشجوی مزبور نیز هفته های دیگر با شما صحبت کنند.
آقای دکتر امینی برنامه ای که در خانه نشسته بودی درست می کردی حالا چرا مصدر کار شده اید اجرا نمی کنید؟ چند ماده آن را که مربوط به آزادی و مشروطیت و کار برای کارگران بود خواندند بعد اعلام کرد که یک دقیقه برای شهدای راه آزادی سکوت اختیار کنید البته سرها به زیر انداخته شود.
پس از یک دقیقه گفت آقایان انداختن سر بزیر علتش آن است که ما خجالت می کشیم بگوییم آزادی داریم برای اینکه بزرگان ما هم زحمت کشیدند.
از خودگذشته درخت آزادی کاشتند ولی ما نتوانستیم نگهداریم.
باعث خجالت است.
بعد راجع به سخنرانی آقای دکتر امینی که چندی قبل کرده بودند گفت آقای دکتر امینی می گوید تمام کارمندان دولت از رؤسای ادارات و کارگران همه دزدند.
باید گفت که اگر این طور باشد خودشان از ریاست گرفته تا وزارت تا قضاوت رفته است پس خودش از همه بدتر است.
در این موقع کارمندی به نام فتحی با عصبانیت تمام بلند شد و گفت آقای دکتر امینی خودش دزد است من رتبه 9 هستم با 420 تومان حقوق با عسرت گذارنیده مستأجر هستم کجا و کجا منزلم است.
نامبرده خیلی خیلی ناراحت بود و داد می کشید و هر چه می گفت مردم هم می گفتند صحیح است.
بعد آقای رشیدیان گفت من از آقای فتحی خواهش می کنم اجازه بفرمایند صحبت کنم بنده خودم خیلی ناراحت شدم من یک موقع نزد آقای فرود رفته بودم که آمدند گفتند آقای بهلول مدیرکل پست و تلگراف شده است.
آقای الهیاری شاهد است که پول دفن و کفن نداشت ما رفتیم با خرج آقای فرود برداشتیم آقای دکتر امینی کارمندان شریف را توهین نکنید.
بعد به یکی از قضات دادگستری مثال زد که در کدام شهرستان مرده بود همچنین آقای دکتر امینی فلسفه چینیها را کنار بگذارید.
هرجا می نشینید می گویید کار من مبارزه با دزدی است.
کدام دزدها را گرفتید؟ کدام مالیات را گرفتید؟ کدام کار را که خودتان قبلاً تهیه کرده بودید انجام دادید اگر شما را برای مبارز با دزدی سرکار آورده اند شما را دادستان تهران می گذاشتند تا با دزدها مبارزه کنید.
آقاجان نمی توانید کار کنید بروید کنار تا یکی دیگر بیاید برنامه را اجرا کند.
ساعت 1035 سخنان ایشان پایان یافت بلافاصله آقای هاشمی پشت میکروفن قرار گرفت.
ابتدا یادداشت هایی که قبلاً روی چند ورق کاغذ تهیه کرده بود مشغول صحبت شد اول راجع به قانون اساسی و بعد راجع به کارهای آقای دکتر امینی گفت که دکتر امینی می گوید مردم تمام نفهم هستند فقط منم و دولت من و قانون من آخر قانون تصویب کردن مجلس می خواهد.
قرضه گرفتن مجلس می خواهد.
بالاخره نامبرده هم سخنان آقای پرتوی و آقای رشیدیان را تکرار کرد.
سخنان ایشان در ساعت 1130 پایان یافت بعد آقای فدایی نماینده کارگران بلورسازی راجع به وضع کارگران و چند قطعه شعری سروده بود خواند و جلسه ساعت 1150 خاتمه یافت.
ضمنا اعلامیه ای که مربوط به سخنرانی آقای سیدجعفر بهبهانی در روز دوشنبه گذشته بود در این جلسه توزیع گردید.
گیرندگان: اداره کل سوم تعداد نسخه: 5

توضیحات سند:

* تاریخ: 26 /6 /40 شماره: 2655 /316 موضوع: فعالیت های کارگری روز گذشته نمایندگان سندیکاهای کارگری دخانیات ـ چیت سازی و سیلو به طور خصوصی با اسداله رشیدیان ملاقات کرده و اظهار داشته اند حاضرند هرگونه نظر و برنامه ای که دارد مورد اجرا قرار دهند و رشیدیان پاسخ داده ما تاکنون با دولت مبارزه ای نداشتیم ولی اکنون آقای نخست وزیر تصمیم گرفته است با ما مبارزه کند و ما هم خود را آماده کرده ایم و تا بیست روز دیگر نشان خواهیم داد که در این مبارزه شکست با کدام طرف خواهد بود رشیدیان افزوده او و دوستانش کاندیدای مشخصی برای نخست وزیری ندارند ولی هرکس که به جای آقای دکتر امینی زمامدار شود او را تأیید خواهند کرد.
در پرونده اسداله رشیدیان بایگانی رونوشت در پرونده دولت آقای دکتر امینی ضمیمه شود.
7 /7 /40 رونوشت ضمیمه گردید.

منبع:

کتاب رشیدیان‌ها به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 77



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.