صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش اطلاعات داخلی

تاریخ سند: 29 فروردین 1344


گزارش اطلاعات داخلی


متن سند:

شماره : 2092 /12 الف ساعت 1700 روز 27 /1 /44 جلسه ای با شرکت آقایان دکتر بقائی و مهندس نورائی و قاسملو و رحیمیان در منزل دکتر بقائی تشکیل شد.
پس از چند دقیقه مهندس نورائی به علت مهمانی در محل دیگری، از جلسه خارج می گردد.
در این جلسه بحث درباره روز 21 /1 /44 که حاکی از سوء قصد به اعلی حضرت همایونی بوده انجام شده،1 ابتدا آقای رحیمیان اظهار داشته در این جریان سیاستهای خارجی مطلقا دست نداشته، دلیلی ندارد و منافعی از آن از بین نرفته است جز این که امتیازاتی هم به دست آورده اند.
سپس آقای رحیمیان نسبت به واقعه مزبور از دکتر نظر می خواهد، دکتر ضمن شرح قضیه، این جریان را برای کشور بسیار مضر دانسته و چنین اظهار می کند خدا رحم کرد که این اتفاق به جای خطرناکی نکشید و گرنه کشور به هم می ریخت و اغتشاش و خون ریزی بوجود می آمد که هیچ کس قادر به جلوگیری از آن نبود، هر چه باشد ایشان باز در رأس جامعه اند و فرمان اداره امور به دست ایشان است.
ماجراجویانی که بسیار خطرناکند در کمین اغتشاش می باشند لذا اگر صدمه به جان ایشان می رسید هر خانی از هر گوشه ای از کشور داعیه سلطنت و حکومت می کرد و یک مشت اشخاص ماجراجو و آدم کش از این موقعیت استفاده می نمودند.
دکتر بسیار شکرگذار بود که واقعه سوءقصد2 منجر به نتیجه تأسف آوری نشده است.
سپس اضافه می کند با بودن اعلی حضرت همایونی بهتر می شود با فساد مبارزه کرد و خواسته های مردم را عملی ساخت، احزاب سیاسی نیز اصولاً مخالف تروریسم هستند و شخص من به کلی مخالفم بعد، آقای رحیمیان اظهار داشته به فرض، اعلی حضرت از بین می رفت، فرد دیگری از همان تیپ جانشین می شد و همان کار را می کرد ولی دکتر با این نظر مخالف بوده و اظهار می کند مسلما سیاستهای خارجی در این امر دسـت نداشته اند و نیز عمل سرباز نمی تواند یک امر خصوصی و ناشی از احساسات شخصی باشد زیرا اعلی حضرت همایونی بین افسران و سربازان گارد مخصوص خود اصولاً مخالف ندارد و همه جیره خوار دربارند منتها ظنی که می شود برد به دسته بندی داخلی است، آقای رحیمیان اظهار داشته دسته بندی داخلی است که فقط این حادثه را بوجود آورده و مصرا روی این عقیده پافشاری می کرده و تشریح می کند با اختلاف خانوادگی که در دربار هست این واقعه را بوجود آورده است.
از طرف برادران یا خواهرانش چند افسر یا سرگروهبان را با هم موافق نموده اند و این وضع را ایجاد کرده اند.
دکتر، نظر رحیمیان را رد می کند سپس رحیمیان اضافه می کند، دسته بندی دیگری که سلطنت را تهدید می کند از طرف رجال و فرماندهان است که ممکن است در خارج دور هم جمع شده اند و تصمیم گرفته اند که به این وضع خاتمه دهند چون اینها هر کدام به جائی اتکا ندارند، با اقداماتی که کرده اند همه مسوولیتها را به گردن ایشان انداخته اند مردم و ملت را از ایشان جدا کرده اند و تنها مانده اند ولی خودشان برای خود طرفدار دارند و هم بین نظامیان از جمله آقای دکتر علی امینی، مصدق، تیمسار سپهپد بختیار، بنابراین دسته بندیها کاری ندارند که افسر و سرباز گارد را همراه خود ساخته و این واقعه را بوجود آورند روی این نظر دکتر بقائی کمی فکر کرده اظهار می کند این احتمال ممکن است، چون این مخالفتها خطرناکند بعد آقای رحیمیان روی تیمسار بختیار خیلی تکیه کرده که ایشان در ارتش و بین مردم طرفدار زیاد دارد و پول زیاد دارد، بسیار پول خرج کن و مردم دار نیز هستند بعید نیست این دسته بندیها از این طریق بوجود آمده باشد یا مظفر فیروز را که شما(خطاب به دکتر) ایشان را می شناسید فرد آرامی نیست فکر نمی کنید این اشخاص در پیش آمد این سوء قصد مؤثر باشند؟ دکتر بقائی روی این موضوع نظر مثبت داشته، در پایان جلسه مقاله«انترناسیونالیسم» را که قاسملو تهیه کرده بوده در اختیار دکتر قرار می گیرد.
دکتر از قاسملو خواهش می کند مقاله راقرائت نماید، پس از قرائت مقاله، دکتر از قاسملو اظهار تشکر می کند.
سپس در مورد تهیه جزوه، قرار شده روزنامه شاهد که به صورت کتاب درست شده بوسیله ماشین آقای مهندس نورائی به منزل قاسملو حمل گردد و از مطالب آن جزوه استفاده گردد.

توضیحات سند:

1ـ در روز 21 فروردین 1344، ساعت 9 بامداد هنگامی که محمدرضا پهلوی به دفتر کار خود در کاخ مرمر رهسپار بود، سرباز وظیفه، رضا شمس آبادی او را به مسلسل بست، ولی گلوله ها اصابت نکرد و دو نفر از محافظین شاه کشته شدند و دو نفر هم مجروح گردیدند.
ضارب توسط مأموران کشته شد.
2ـ پس از حادثه سوء قصد در روز 21 فروردین 1344، شاه به اتفاق سید ضیاءالدین طباطبائی در اتومبیل روباز به گردش پرداخت تا مردم از سلامت او اطلاع یابند و در روزنامه های عصر نوشتند «بین چند نفر سرباز در کاخ مرمر نزاع درگرفت که منجر به تیراندازی و کشته شدن چند سرباز گردید.
»

منبع:

کتاب مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 239


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.