تاریخ سند: 5 آذر 1357
نخست وزیری
متن سند:
نخست وزیری
تلفنگرام از ساواک
به دنبال وقایع روز 5 /9 /1357 که مشروح آن به استحضار رسیده آخرین آمار از وضع بابل حاکی است به علت درگیری تظاهر کنندگان با مأمورین یک نفر از تظاهرکنندگان به نام بهمن یحیینژاد به علت تیراندازی مأموران مقتول و سه نفر دیگر به نامهای (1) علی دوست (2) بهمن کیانی (3) حسین محلوجیان نیز زخمی شدهاند. ضمناً برابر اطلاع اداره اطلاعات شهربانی استان صبح روز جاری از داخل یک خودروی پیکان از مسافت نسبتاً دور به مأموران انتظامی با تیر بار تیراندازی شده است. جستجوی لازم به عمل آمد تا پوکههائی از فشنگهای تیراندازی شده بدست آید لیکن نتیجهای حاصل نشد. همچنین صبح روز جاری چند نفر از سربازان مأمور شهربانی برای مراجعه به پزشک به بیمارستان شاهپور بابل مراجعه کردهاند در بیمارستان به آنها گفته شده از پذیرفتن شما معذوریم چون به سوی مردم تیراندازی مینمایید.1
جناب آقای بیگلری مدیر کل امور دفتری و حفاظت
گوینده: زمان گیرنده: مزینانی ساعت: 17:30 ـ 6 /9 /1357
موضوع دنبال که مرتکب پیدا شود 5 /9 /1357
توضیحات سند:
1. آیتالله محمد فاضل استرآبادی در کتاب خاطرات خود در خصوص اولین شهید بابل میگوید: ما الحمدلله شهید زیاد نداشتیم. افرادی مانند شهید محبوبی و شهید یحیی نژاد از اولین شهدای بابل بودند. از این طریق و با این روش میتوان بهترین فعالیتها را انجام داد. در بابل نیز از شیوهها و روشهایی که در شهرهایی مانند تهران و قم وجود داشت استفاده میکردند؛ چه از نظر راهپیمایی و چه از نظر تخصصی و چه شعارهای جدید. شعارهایی که در تهران و قم داده میشد سریع به سایر شهرها از جمله بابل منتقل میشد و مردم از آن استفاده میکردند. حتی گاهی اوقات به صورت تلفنی شعارها را میگفتند و مردم از شعارهای جدید استفاده میکردند. همان طوری که قبلاً عرض کردم اولین شهید بابل، طلبه شهید علیاصغر ناصری بود که در حادثه 19 دی قم به شهادت رسید. اما از اولین شهدایی که در درگیریهای بابل به شهادت رسیدند میتوانم به شهید عباس یحیینژاد اشاره کنم. اتفاقاً بنده در تظاهران آن روز بابل حضور داشتم. وقتی درگیریها ایجاد شد طبیعتاً افراد فرار میکردند. شهید یحیینژاد هم وقتی پلیس او را تعقیب کرد به طرف بیمارستان رفت؛ همان بیمارستانی که اکنون به نام همین شهید است. شهید یحیینژاد وارد بیمارستان میشود و نیروهای نظامی همان دم در بیمارستان و نزدیک نردهها به طرف او شلیک میکنند و او را به شهادت میرسانند.
(خاطرات حجتالاسلام محمد فاضل استرآبادی، تدوین محمدرضا احمدی، تهران، مرکز بررسی اسناد انقلاب اسلامی، 1378، ص 262)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 10 صفحه 95