تاریخ سند: 14 تیر 1351
جناب آقای هویدا نخست وزیر
متن سند:
اطلاع دارید مدتیست دشمنان پیشرفت و ترقی ملت ایران با تزریق افکار
ناپاک به نخبه ترین جوانان کشور ما در داخل و خارج مملکت بقول خود دسته
چریکی و خرابکار تشکیل داده اند تا آثار جهش مترقیانه ای که بخصوص در
دهسال اخیر بتحقق پیوسته تخطئه نمایند.
قبل از طرح مطلب اصلی این
نامه لازم میداند شخصا
عقیده خود را در مورد
پیشرفتهای اخیر مملکت
صریحا بیان کنم و معتقدم که
این تحولات صرفا بحکم
جبر زمان و استعداد طبیعی
منطقه و رهبری صحیح
شخص شاه بوده و تصور
میکنم که نود درصد از
روشنفکران کشور نیز با من
هم عقیده باشند.
خوشبختانه نحوه این
ترقیات در بعضی زمینه ها
آنچنان چشمگیر و غیر قابل
انکار است که غالب جوانان
فریب خورده خرابکار هم نمیتوانند منکر آن باشند.
ولی گاهی این عناصر
مخالف انگشت روی مطالبی میگذارند که پاسخگوئی بآنها دشوار و شاید غیر
ممکن باشد.
از جمله کسانی که متأسفانه و علی رغم میل تمام افراد خاندان خود باین دسته
مخالف پیوسته دوست صمیمی و خویشاوند نزدیک منست که قریب 12 سالست
در اطریش تحصیل و زندگی میکند.
من از وقتیکه مطلع شدم او در ماسک
کنفدراسیون دانشجوئی در مسیر مخالف ملت ایران قرار گرفته یک سلسله
مباحثات سیاسی و بحث و انتقاد مکاتبه ای با او برقرار کردم تا شاید افکار
مسمومش را زائل و به واقعیاتی که در مملکت میگذرد آشنا کنم.
نامه اخیر او
اکنون جلو چشم منست مانند همیشه مصادر امور را مرعوب و خائن و
سوءاستفاده چی معرفی و در نامه اخیر از من سؤال کرده : «.
.
آیا مسخره نیست
کشوری که خود را در صدر مبارزین مواد مخدره قلمداد نموده آقای ولیان وزیر
تعاونش در مسافرت اخیر خود باروپا با تریاک کشیدن شبانه روز؟1 در هتلهای
لوکس و درجه اول آبروی خود و مملکتش را نزد خارجیان برده؟ و یا
گلسرخی2 وزیر منابع
طبیعی معلوم الحال با
سوءاستفاده از مقررات
قانون املاک مردم را بمیل
خود ملی و بعدا همان املاک
و اراضی را بمنسوبین و
دوستان و طبیب و نوکر و
منشی خانوادگیش تقسیم
عده ای را میلیونر و عده ای
را مفلوک و خود نیز با
میلیونها تومان دزدی و
خرید سهام کارخانه نورد و
املاک بیشمار در داخل و
خارج ثروت هفت پشتش را
تضمین نموده و با
خوشگذرانی در کلوپها و
کاباره ها به ریش هر چه جوان ایرانی دلسوز مملکت میخندد؟ یا برادر این آقای
وزیر3 معزول از تصدق سر برادرش چهار پله یکی کرده بمعاونت شیلات رسیده
و سه ماه قبل در شهر رم میلیونها لیره اشیاء لوکس و نفیس بارمغان برده؟ یا آن
وزیر عدلیه4 که با تمام تخلف از قوانین و گرفتن چندین فقره زمین از منابع
طبیعی بنامهای مختلف بسناتوری منصوب شده؟ و و و و و که همه خود را
دوستدار و اطرافی شاه میدانند.
اینها اعضای هیئت حاکمه شما بوده و هستند که
در فرصت مقتضی سری بخمره زنند و عمری با سوگلی بگذرانند و در کمین موقعیت
مناسب دیگر باشند.
منصفانه سؤال میکنم کدام مقام و چه کسی بحساب اینها
رسید؟ تازه چه مقام و چه کسی میتواند بحسابهای این عناصر رسیدگی کند که
آنها هم از همین قماش نباشند منتها قدری ترسو و شاید هم محافظه کار و بی
تفاوت؟
ساده لوح امثال شما که خیال میکنید در شرایط فعلی کشور ایران حساب و
کتابی هست؟ ...
»
آقای هویدا من جوابی برای این نامه ندارم اگر شما پاسخی دارید با امکانات
وسیعی که در اختیار دارید جواب این جوانان را بدهید و لااقل ثابت کنید شما از
قماشی که آنها ادعا میکنند نیستید.
با درود فراوان
سیاوش کاظمی 14 /4 /51
توضیحات سند:
1ـ ر.ک : سند شماره 107
2ـ ناصر گلسرخی از
27 /7 /1346 به عنوان وزیر
منابع طبیعی وارد کابینه هویدا
شد و در هنگام نوشتن این نامه،
او عزل و «روحانی به جای وی
وزیر منابع شده بود.
وی از
قماربازان مشهور در ایران و
اروپا بود.
غالب جلسات آنها در
منزل خسروانی تشکیل می شد و
در همین جلسات هم
کلاهبرداری های زیادی انجام
می گرفت که به همراه وزیر
کشور و وزیر دادگستری بود
برخی از کلاهبرداری ها بدین
شکل انجام می گرفت که واسطه
به گلسرخی (وزیر منابع طبیعی)
می گفت فلان بازاری یا مالک
یک میلیون متر مربع در فلان
منطقه زمین دارد و ارزش آن
زیاد است، کافی است آگهی
دهید و این زمین را به استناد
ماده 56 جزء اراضی منابع
طبیعی (ملی) اعلام کنید.
بعد
واسطه از صاحب زمین میلیونها
تومان رشوه می گرفت و با وزیر
نصف می کرد و یک هفته بعد
وزارت اعلام می کرد که در
روزنامه اشتباه شده و زمین
مذکور جزء منابع طبیعی نیست.
ناصر گلسرخی بعد از وزارت
در اروپا به قمار کردن
می پرداخت و در 1977 به سبب
کشیدن 6 فقره چک بی محل در
یکی از قمارخانه های شهر
«تونون له بین» روانه زندان
گردید وی در مدت تصدی
وزارت چندین دستگاه
آپارتمان در کنار دریاچه ژنو
خرید و اموالی نیز در فرانسه
جمع کرد.
در زمان وزارت
زمینی را در شمال به منشی خود
بخشید و منشی او زمین
اهدایی از مردم را به چهار
میلیون تومان فروخت بعد از
پیروزی انقلاب اسلامی وی به
فرانسه رفت و در اردیبهشت
59 مبلغ یک میلیون دلار باخت
و باز مجبور به کشیدن چک بی
محل گردید که مجددا دادگاه
فرانسه او را به مدت 8 ماه
روانه زندان کرد
(ر.ک : دلدم اسکندر، خاطرات
امیرعباس هویدا، صص 217 ـ 218)
3ـ برادر ناصر گلسرخی که
معاون وی در وزارت بود.
4ـ وزیر دادگستری منوچهر پرتو
که فارغ التحصیل دانشکده حقوق
دانشگاه تهران بود، کار خود را از
کارمندی در وزارت دادگستری
شروع کرد و بعد بازپرس در تهران
شد او هم از قماربازهای معروف
در کابینه هویدا بود و از آنجا که
در قمار غالبا می باخت مجبور بود
که منابع مالی مختلفی را تأسیس
کند و بعد از معاونت پارلمانی
وزارت دادگستری در تاریخ
3 /9 /1347 وزیر دادگستری
شد.
او هم عضو لژهای
فراماسونری بود.
غالب
قماربازی های او در منزل پرویز
خسروانی به همراه حسن زاهدی
(وزیر کشور) و ناصر گلسرخی
(وزیر منابع طبیعی) انجام
می گرفت که یک بار در جریان برد
و باخت کار به اسلحه کشی و
تیراندازی کشید و شاه پس از
شنیدن ماجرا هر سه را از کار
وزارت برکنار کرد.
پس از آن
جریان، زاهدی استاندار خراسان
شد و پرتو بدلیل داشتن خواهری
آوازه خوان در رادیو و تلویزیون
از طرف شاه سناتور شد.
(ر.ک :
همان.
و باقی عمادالدین، بررسی
انقلاب ایران، ص 495)
منبع:
کتاب
عبدالعظیم ولیان به روایت اسناد ساواک صفحه 173