تاریخ سند: 23 دی 1352
ملاحظات
متن سند:
ملاحظات
باتوجه به اینکه بعضاً گزارشاتی در مورد فعالیتهای محمود وحیدی واصل گردیده و سیدعلی اکبرابوترابی نیز ترددهای مشکوکی به منطقه قزوین مینمایند احتمال صحت خبر وجود دارد. علیهذا مراتب جهت اطلاع و انجام اقدامات زیر میگردد:
1- مشخصات کامل محمود وحیدی .اکبر هاشمیان. حاج سیدجوادی. موسوی. مومنی. شیخ حسین به انضمام خلاصهای از سوابق آنان به طور تفکیک تهیه و ارسال گردد.
2- با در نظر گرفتن اهمیت موضوع عضویت محمدحسن ابوترابی و حاج کریم در سازمان الفتح تحقیقات کاملی دراین زمینه به عمل آید.
3- با توجه به گزارش خبر شماره8438 /312- 16 /8 /52 به احتمال قوی اکبر مورد نظر اکبر هاشمیان میباشد لذا انجام تحقیقات لازم در مورد مشخص نمودن نسبت او با سید احمد هاشمیان (عضو متواری گروه به اصطلاح مجاهدین خلق1) دقیقاً از اعمال و رفتار آنان بلاخص محمدحسن ابوترابی (هنگام اقامت در آن[ناخوانا]) مراقبتهای لازم به عمل آورده ونتیجه اعلام.
به بخش دوم به نحوی که دستور داده شد با توجه به سوابق امر مورد اقدام فوری امنیت داخلی قرار گیرد – 23 /10 /52
توضیحات سند:
1. سازمان مجاهدین خلق ( منافقین ) یکی از گروههای چریکی و مسلحانه است که در دهه 1340 و 1350 به فعالیت پرداخت. محمد حنیف نژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان مؤسس این گروه بودند که از دوران دانشجوئی در فعالیت های نهضت آزادی شرکت داشتند. نامبردگان در سال 1344 ابتدا گروهی به نام جنبش رهایی بخش ایران براساس الگوی سازمان الفتح پی ریزی کردند و در اواخر سال 1347 پس از سه سال کار در زمینه ساختار تشکیلاتی، مطالعه و بررسی انقلابها و شناخت نسبی از جامعه ایران و نیز تدوین برنامه های آموزشی برای ترویج عملیات مسلحانه، به تنظیم و تدوین استراتژی خود پرداخته و به سازمان مجاهدین خلق تغییر نام دادند. اعضای این سازمان در صدد بودند تا همزمان با برگزاری جشنهای دو هزاروپانصد ساله شاهنشاهی در سال 1350، عملیات مسلحانه گسترده ای در سطح کشور صورت داده و برخی از مناطق و اماکن حساس را منفجر نمایند؛ لیکن واسطه تهیه اسلحه، به نام شاه مراد دلفانی که از عناصر ساواک بود، در درون سازمان نفوذ کرد و اطلاعات قابل توجهی از سازمان و عناصر و برنامه های عملیات نظامی آنان را در اختیار ساواک گذاشت که منجر به دستگیری سران سازمان و اکثریت اعضای آن گردید. افراد باقیمانده سازمان موفق شدند با مخفی شدن در خانه های امن و مسلح شدن، شروع به تجدید سازمان و فعالیت نمایند و در سالهای 51 و 52 و 53 عملیات مسلحانه خود را تشدید کردند و در جریان این فعالیتها عده ای از آنها دستگیر و یاکشته شدند و در اوایل سال 1354 باقیمانده اعضای سازمان، اختلاف ایدئولوژیک پیدا کردند و ساواک نیز با استفاده از فرصت برای ضربه زدن بیشتر به سازمان، بیانیه اعلام موضع ایدئولوژیک را در بیرون از سازمان انتشار داد و در این مرحله بخش قابل توجهی از نیروهای سازمان به مارکسیسم روی آوردند و فقط عده کمی از جناح مسلمان تغییر روش ندادند و به رغم فشارها و مشکلات فراوان با عناوین جدید همچون: گروه مهدیون در اصفهان، گروه شیعیان راستین در همدان و گروه فریادخلق خاموش در تبریز و... به فعالیت خود ادامه دادند. به هر حال دستگیر و کشته شدن عده ای از اعضای سازمان اجازه فعالیت بیشتر را از این سازمان گرفت و تنها با اوج گیری انقلاب در اواخر سال 1356 و 1357 توانستند به فعالیت مجدد رو بیاورند ولی در به حرکت در آوردن ملت مسلمان ایران و اجتماعات عظیم مردمی و اعتصاباتی که رژیم را از پای درآورد، نقش چشمگیری نداشتند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی با اتخاذ روشهای متضاد و حرکات منافقانه نهایتاً به رویارویی با انقلاب پرداختند و در سال 1360 دست به اقدامات مسلحانه زدند که با مقابله قهرمانانه نهادهای انقلابی و مردم نهایتاً به غرب پناهنده شده و بعدها ننگ همراهی و همدستی با صدام را گردن نهادند.
ر. ک: سازمان مجاهدین خلق ایران، پیدایی تا فرجام، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان قزوین، کتاب 2 صفحه 167